چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شهدای بسیجی دریا دل فشارکی و گرامی داشت روز بسیج 05 آذر 1399
برمشامم می رسدعطر شهیدان بسیج

شهدای بسیجی دریا دل فشارکی و گرامی داشت روز بسیج

بسیج مستضعفین با فرمان امام خمینی در ۵ آذر ۱۳۵۸ تشکیل گردید و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در دی ۱۳۵۹ به صورت قانونی رسمیت پیدا کرد.و منشا برکات در دفاع مقدس و عرصه های دیگر شد.یکی از وادی این بحر عظیم ودلیر، بسیجیان فشارکی و شهدای بسیجی دریا دل فشارکی می باشند.

دفاع از حرم شرط ازدواجش بود 04 آذر 1399
گفت‌وگوی کیهان با مادر شهید مدافع حرم؛ رضا عادلی

دفاع از حرم شرط ازدواجش بود

مسیـرم از حلب اسـت قــدس را هـدف دارم…

دستان خالی رسانه ملی در اسطوره‌سازی دفاع مقدس 04 آذر 1399

دستان خالی رسانه ملی در اسطوره‌سازی دفاع مقدس

عبدالعلی علی‌عسکری به عنوان رئیس سازمان صداوسیما گفت: «در معرفی شهدا کوتاهی کرده‌ایم و ساخت آثاری که زندگی شهدا را برای نسل امروز به نمایش بگذارد لازم و ضروری است».

دست تحریف در کمین دفاع مقدس 03 آذر 1399

دست تحریف در کمین دفاع مقدس

دفاع هشت ساله ملت ایران کشور را برای همیشه از هرگونه تعرض احتمالی بیمه کرد. این حقیقت همان چیزی است که امروز در کمین جریان تحریف قرار گرفته است. امروز فراتر از بازگویی حماسه‌ها و خاطرات دفاع مقدس که امری لازم و بجا است، باید دانست که در اتاق‌های فکر و اندیشکده‌های غربی، فرمان تحریف برای این قطعه نورانی در تاریخ انقلاب اسلامی، صادر و در حال اجراست.

جنگ تحریف 03 آذر 1399
واکاوی صبح صادق از وارونه‌نمایی و قلب حقیقت دفاع مقدس پس از چهل سال

جنگ تحریف

همه حقایق هستی دستخوش تحریف کسانی است که دوست ندارند حقیقت آن‌گونه که هست، باشد! از این رو با ابزار تحریف به مصاف حقیقت می‌روند تا حقایق را دستکاری کنند! حقایق هر چقدر که بزرگ‌تر و با عظمت‌تر باشد، به همان اندازه بیشتر در معرض تحریف خواهد بود؛ از این رو شاهد هستیم که حرف و حدیث در زمینه وقایع و حوادث مهم تاریخی بیشتر از دیگر ماجراهاست. از جمله حقایق بزرگ تاریخ ایران زمین، حماسه هشت سال دفاع مقدس ملت ایران است که دشمنان بسیاری از همان ابتدا تلاش کردند تا نگذارند این حقیقت با عظمت در افکار و اذهان و قلب‌های ملت ثبت شده و به مثابه برگ‌های زرین تاریخ این سرزمین جاودان شود. خط تحریف، مقدم بر خط تجاوز خط تحریف جنگ پیش از شهریور ۱۳۵۹ آغاز شد. از همان زمانی که دشمن بعثی در سناریوی بین‌المللی مأموریت یافت تا انقلاب نوپای اسلامی ملت ایران را در همان ابتدای راه نابود کند؛ انقلابی که حیات اقتصادی و سیاسی ابرقدرت‌های شرق و غرب را در منطقه غرب آسیا به بازی گرفته و تهدید کرده بود. جنگ با تحریفی بزرگ باید آغاز می‌شد و آن هم القای این دروغ بزرگ به افکار عمومی مردم منطقه و جهان که انقلاب نوپا با اتخاذ سیاست‌های زیاده‌خواهانه و تجاوزطلبانه، تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه به شمار می‌آید! جمهوری اسلامی متهم شد که با اتخاذ سیاست صدور انقلاب، درصدد خرابکاری و براندازی در کشورهای منطقه است. این در حالی بود که صدور انقلاب هیچ‌گاه در ذهن ملت ایران و بزرگان انقلاب اسلامی معنایی سخت نیافت. انقلاب نوپا آنقدر درگیر مشکلات امنیتی و سیاسی داخلی بود که فرصت دخالت و تهدید نظامی همسایگان را نداشته باشد فراتر از این، آنکه آموزه‌های اسلامی این انقلاب اجازه چنین کاری را نمی‌داد. ارتش به جا مانده از دوران پهلوی نیز دچار خانه‌تکانی اساسی شده بود و آمادگی دفاع از مرزها را نداشت، چه برسد به تجاوز و گسترش‌گرایی! همه توان کشور درگیر ایجاد ثبات و امنیت و استقرار جمهوری اسلامی بود تا هر چه زودتر عقب‌ماندگی‌های حاصل از نیم قرن حکومت فاسد و وابسته پهلوی جبران شود! صدور انقلاب روندی طبیعی در عالم هستی بود؛ چرا که حقیقت میل به بسط و جاودانگی دارد و این قوانین هستی است که اعتلا و ارتقای آن را تضمین می‌کند! به تعبیر رهبر حکیم انقلاب «مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، مثل عطر گل‌هاى بهارى است؛ هیچ کسى نمی‌تواند جلوى آن را بگیرد؛ پخش می‌شود، همه‌جا می‌رود؛ نسیم روح‌افزا و روان‌بخشى است که همه‌جا را به خودى خود می‌گیرد.» (۶/۹/۱۳۹۳) انقلاب اسلامی، حقیقت نوپایی بود که آشنایی با آن ملت‌های دربند منطقه را بر سر شوق آورده بود! انقلاب آشکار کرده بود که می‌توان فارغ از ایدئولوژی‌های شرقی و غربی و مبتنی بر اندیشه اسلامی، حکومت‌های مقتدر دست نشانده را با دست‌های خالی و تنها با اراده ملت مسلمان سرنگون کرد!  از سویی دیگر، خانه ارتجاع عرب از پای‌بست ویران بود و با نسیمی در معرض فروپاشی بود! رعب و وحشت دربار حکام دست‌نشانده منطقه و حامیان غربی و شرقی آن را فرا گرفته بود. آنان معتقد بودند جمهوری اسلامی اگر بتواند از پس مشکلات پس از انقلاب سر بلند کند و الگویی از کشورداری اسلامی را ارائه دهد، بدون شک دیگر نمی‌توان جلوی انقلاب ملت‌های منطقه را گرفت.  به همین دلیل، هنوز دو روز از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که «ﻓﺮاﻧﺴﻮا ﻣﯿﺘﺮان» رﻫﺒﺮ ﻣﻮﻗﺖ ﺣﺰب ﺳﻮﺳﯿﺎﻟﯿﺴﺖ ﻓﺮاﻧﺴﻪ، اعتراف کرد: «در ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻧﯿﺰ، اﻧﻘﻼب‌ﻫﺎﯾﯽ از ﻧﻮع اﻧﻘﻼب اﯾﺮان، روی ﺧﻮاﻫﺪ داد. ﺷﯿﻌﯿﺎن زﯾﺎدی در ﻋﺮاق، آﺳﯿﺎی ﻣﺮﮐﺰی و ﺟﻤﻬﻮریﻫﺎی ﺷﻮروی زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و اﻧﻘﻼب اﯾﺮان رژﯾﻢﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﻪ را زﯾﺮ و رو ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺮد.» تقلیل جنگ به منازعه‌ای مرزی‌ـ منطقه‌ای ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ارتش بعثی تجاوز گسترده خود به ایران زمین را آغاز کرد. رسانه‌های بین‌المللی از همان ابتدا تلاش داشتند این تجاوز را در سطح منازعه میان دو کشور تحلیل کنند که از سال‌ها قبل درگیر اختلافات مرزی بوده‌اند. اما حقیقت چیز دیگری بود و در پس ارتش بعثی زیاده‌خواه، استعمارگران جهانی حضور داشتند که با همه توان به میدان آمده بودند تا انقلاب نوپای ملت ایران را سرنگون کنند. به واقع مصاف ایران و عراق، جنگ احزابی بود که همه قدرت‌های غربی و شرقی و منطقه‌ای در یک اردوگاه، علیه یک ملت به راه انداخته بودند. طرف حساب ایران، نه عراق و نه صدام که بلوک غرب و پیمان ناتو، بلوک شرق و پیمان ورشو و کشورهای مرتجع عرب بودند که با طراحی جنگی نیابتی، جاه‌طلبی چون صدام و حزب بعث را میدان‌دار این معرکه کردند! خط تحریف نمی‌خواست اجازه دهد تا جهانی بودن جنگ آشکار شود. در این میان امام جبهه حق، پیشگام رسواسازی طراحان خط تحریف بود! رئیس‌جمهور دفاع مقدس در این باره می‌فرمایند: «کار بزرگ امام این بود که از اول حجم واقعی این کارزار را شناخت، از اول فهمید که معنای این جنگ چیست؛ خیلی از ماها نمی‌دانستیم، نمی‌فهمیدیم. خب دو کشور همسایه خیلی اوقات می‌شود درگیری با هم پیدا می‌کنند؛ خیلی اهمیتی ندارد. امام نه، امام از اول فهمید که این یک درگیری عادی بین دو همسایه نیست، دشمن را شناخت و فهمید که دشمن اصلی در این جنگ کیست و تشخیص داد که صدام یک ابزار است. امام درباره‌ جنگ، درباره‌ دفاع مقدس متعدد سخنرانی می‌کرد؛ در سخنرانی‌ای که مربوط به جنگ بود امام مثلاً می‌فرمود که آمریکا از شوروی بدتر، شوروی از آمریکا بدتر، انگلیس از هر دو بدتر؛ یعنی تعرض و خطابش به آن کسانی بود که شناخته بود که اینها عاملان اصلی هستند و پشت صحنه‌جنگ در واقع این‌ها هستند.» (۳۱/۶/۱۳۹۹) جنگ در دو جبهه تحریف‌کنندگان در طول جنگ تلاش کردند تا نگذارند ملت در خدمت دفاع قرار گیرند. از این رو با ابزارهای رسانه‌ای و شگردهای تبلیغاتی خود در میدان حاضر بودند. جهان نباید متوجه عظمت دفاع مقدس این ملت می‌شد و به همین دلیل فتوحات بزرگ این ملت در طول جنگ همواره مخفی ماند و بسیاری از ملت‌های جهان متوجه عظمت عملیات‌ها و فتوحات رزمندگان نشدند. رزمندگانی که با دست‌های خالی به مصاف ارتش تا دندان مسلح بعثی می‌رفتند و سرزمین‌های اشغالی را یکی پس از دیگری فتح می‌کردند. دست‌اندرکاران تحریف ارتش عراق را پرقدرت و شکست‌ناپذیر جلوه می‌دادند، سپاه اسلام را ضعیف و ضربه‌پذیر معرفی می‌کردند، با سیاست ایجاد رعب و وحشت ملت را می‌ترساندند، موفقیت‌های بزرگ در عملیات‌های غرورآفرین را پنهان می‌کردند، فرماندهان جنگ را تخریب و تضعیف و ناکارآمد معرفی می‌کردند، ایستادگی را بی‌ثمر جلوه می‌دانند، اخلافات را بزرگ‌نمایی می‌کردند و تلاش داشتند تا با شگردهای خود مردم را در مسیر ایستادگی و مقاومت بی‌تاب و خسته جلوه دهند! به واقع در طول هشت سال، ملت ایران در دو جبهه جنگ نظامی و جنگ تحریف در حال مبارزه با دشمن بود! و خط تحریف توأمان با خط تجاوز و تحریم، در حال عملیات روانی علیه ملت ایران بود. جنگ تحریفی که ادامه دارد … جنگ در تابستان ۱۳۶۷ به پایان رسید، اما جنگ تحریف هیچ‌گاه پایان نیافته است! پس از پایان جنگ، تحریف‌کنندگان جنگ به خانه بر نگشتند! آنان همچنان در صحنه ماندند تا درس‌ها و دستاوردهای این گنجینه عظیم ملت ایران را تخریب کرده و به غارت ببرند! این‌گونه بود که خط تحریف پس از پایان جنگ با شدت بیشتری دنبال شد. گسترش ابزار رسانه و شکل‌گیری فضای مجازی نیز به خدمت آمد تا هزاران پایگاه اینترنتی و کانال و گروه و ده‌ها قلم بدست استخدام شده، چهره دفاع «مقدس» ملت ایران را «غیر مقدس» کند! موفقیت ملت ایران در دفاع هشت ساله، مهم‌ترین سرمایه ملتی بود که هنوز تا پیشرفت و آبادانی کشورش فاصله بسیار داشت. جنگ هشت ساله سرمایه بزرگی بود که اگر ابعاد آن برای ملت خوب ترسیم می‌شد، می‌توانست پیشرفت کشور را تضمین کند؛ از این رو ناکامان جنگ تحمیلی با همه توان خود به میدان آمده‌اند تا نگذارند میراث گران‌سنگ دفاع مقدس به دهه هفتادی‌ها و هشتادی‌ها به ارث رسد! آنان در تلاشند برای نسل امروز این‌گونه جا بیندازند که دفاع موفقیت‌آمیز نبود و ما پیروز جنگ نشدیم، بلد نبودیم که از شروع جنگ جلوگیری کنیم، مدیریت‌مان در جنگ خیلی ضعیف بود، اختلافات‌مان در درون جنگ زیاد بود، برخی کاسبان جنگ بودند و دوست داشتند تا جنگ تداوم داشته باشد، جنگ عقلانی و مدبرانه هدایت نشد و سرمایه‌های کشور بی‌دلیل به هدر رفت و.. ؛ به دنبال القای این گزاره باطل هستند که  هشت سال دفاع مقدس دوران تیره و تاری است که اگر کشور بخواهد پیشرفت کند، باید از حافظه این ملت به فراموشی سپرده شود! مهم‌ترین مؤلفه معنوی جنگ در این میان که در معرض تهاجم خط تحریف است، فرهنگی است که از دل آن هزاران جوان مؤمن انقلابی متولد شدند و در برابر همه جهانیان ایستادند و از انقلاب و سرزمین خود حراست کردند؛ فرهنگ ایثار و شهادت که در کنار مدیریتی جهادی معجزه قرن را رقم زد. الگویی که تداوم آن در زمانه ما می‌تواند به مهم‌ترین موتور تحول در جامعه و عامل پیشرفت و آبادانی کشور و عبور از تنگناهای تحریم دشمنان قرار گیرد. دفاع مقدسی که ادامه دارد … جوانان امروز این سرزمین می‌پرسند که چرا جنگیدیم! و این سؤال یعنی هنوز جنگ در منظومه فکری آنان حائز اهمیت است. این دغدغه با جواب‌های متقن و گزارش صحیح از دفاع مقدس همواره باید زنده نگه داشته شود و این مسئله باید فهم شود که نگاه نسل دهه هفتاد و هشتاد به گذشته انتقادی و پرسشگرانه است. خلق و خویی مقدس که می‌تواند موجب پیوند این نسل با نسل گذشته شود. در مقابل خط تحریف در تلاش است کار را به آنجا بکشاند که دیگر پرسشگری حتی نپرسد که چرا جنگیدیم! از نگاه دست‌های پشت پرده جنگ تحریف، گنجینه دفاع مقدس با همه گوهرهایش باید به وادی فراموشی سپرده شود و جای آن را دغدغه‌های جدیدی که مولود سبک زندگی غربی است، پر کند! که اگر چنین شود دشمن پیروز میدان جنگ تحریف شده است! راهکار مقابله با خط تحریف اجازه دادن، به رسمیت شمردن و جرئت دادن به جوانان این سرزمین است که با روحیه پرسشگرانه از همه ابعاد دفاع مقدس بپرسند و بکاوند و حتی انتقاد کنند و در مواجهه با آن، پاسخ‌هایی ارائه شود که جوان پرشور و پرتلاطم این روزها را به آرامش فهم و یقین و ثبات برساند. آرامشی که محصول آن پیوند خوردن و عجین شدن با فرهنگ ایستادگی و مقاومت و جهاد است. پیوندی که آثار آن را در رویش جوانان مؤمن انقلابی در عرصه‌های علمی، نظامی، ورزشی، فرهنگی و هنری و… می‌توان مشاهده کرد؛ رویشی که در بوستان علمدارانی چون همت‌ها، باکری‌ها، تهرانی مقدم‌ها و سلیمانی‌ها ریشه دوانده و گل‌های معطری چون شهید مجید شهریاری‌ها، مصطفی احمدی‌روشن‌ها، محسن حججی‌ها و صدها شهید مدافع حرم را در دهه چهارم و پنجم انقلاب برای این سرزمین به ارمغان آورده است. پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی منبع: هفته نامه صبح صادق واکاوی صبح صادق از وارونه‌نمایی و […]

اقتصاد ایران چگونه در دفاع‌مقدس ثبات داشت؟ 03 آذر 1399

اقتصاد ایران چگونه در دفاع‌مقدس ثبات داشت؟

موضوعی که بر اساس اتفاقات رخ داده طی سال‌های دفاع مقدس و با محاسبات روی کاغذ تا حدود زیادی عجیب و غیر عادی به نظر می‌رسید؛ مسئله‌ای که بی‌شک ریشه‌های آن را باید در نحوه و سبک زندگی مردم و مسئولان جست‌وجو کرد.

پسرم سه مزار دارد 02 آذر 1399
چند خط با گفته‌های مادر شهید جاویدالاثر و مدافع حرم؛مرتضی کریمی

پسرم سه مزار دارد

اعضای گروه تحقیقاتی «فتح‌الفتوح»در چهلمین سالگرد دفاع مقدس تصمیم دارند به منزل چهل شهید بروند. کنارشان خاطرات لحظه‌های زندگی با شهید را مرور کنند و به قلم تحریر درآورند تا تاریخ بخواند و بداند خانه‌های ستاره‌دار چگونه کهکشان راه شیری آیندگان خواهد بود.شب آخر هیئتی که شهید مرتضی کریمی آن را بنا نهاده بود، میهمان منزل‌شان شدند و در شروع گفت‌وگو با مادرش، گفتند که قبل از آمدن به منزل شهید، زیارت عاشورا به روح همیشه جاوید شهید عزیز هدیه کرده‌اند…

فرماندهی امام خمینی(ره) در دوران جنگ تحمیلی ۸ساله 02 آذر 1399
دیدگاه امام خامنه ای درباره نقش بسیار حسّاس و شگفت‌انگیز رهبری

فرماندهی امام خمینی(ره) در دوران جنگ تحمیلی ۸ساله

 مرضیه اخلاصی / کارشناس مطالعات منطقه ای سرآغاز “خب جنگ تحمیلی و دفاع مقدّس ما آغاز شد؛ اینجا است که انسان نقش بسیار حسّاس و شگفت‌انگیز رهبری و فرماندهیِ امام بزرگوار را تشخیص میدهد. امام در یک چنین شرایطی توانست آغاز جنگ را و بعد تداوم این حرکت را در زیر چشم خود و اراده‌ی […]

هیئت‌های صلح یا سربازان صدام 02 آذر 1399
چرا دفاع مقدس ‌هشت ساله شد؟

هیئت‌های صلح یا سربازان صدام

مهدی سعیدی جنگ ایران و عراق را می‌توان طولانی‌ترین جنگ کلاسیک در قرن بیستم دانست که حدود هشت سال به طول انجامید. حال این سؤال همواره مطرح می‏شود که آیا امكان نداشت جنگ تحمیلی، در مدت زمان كوتاه‏تری خاتمه یابد؟ به عبارت دیگر، در بعضی از زمان‏ها كه موازنه نظامی و سیاسی به نفع ایران بود، چرا دولت ایران جنگ را به پایان نرساند؟ یکی از مقاطعی كه می‏توانست به پایان جنگ بینجامد، پس از فتح عملیات بیت‌المقدس و فتح خرمشهر و رسیدن به مرزهای بین‌المللی بود؛ اما به دلایلی این امر محقق نشد و جنگ تا سال ۱۳۶۷ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت ادامه یافت. به گفته «محمد درودیان» پرسش درباره علت ادامه‌ جنگ پس از فتح خرمشهر برای نخستین بار از سوی نهضت آزادی و ماه‌ها پس از اتخاذ این تصمیم و اجرای عملیات‌های گوناگون، شامل رمضان، محرم، مسلم‌بن‌عقیل و … مطرح شد. بعدها نقد و بررسی این موضوع در جزوه جنگ و صلح در سال ۱۳۶۳ منتشر شد. علت مطرح کردن این سؤال ظاهراً طولانی شدن جنگ و ناکامی‌ در برخی از عملیات‌ها بود. حال آنکه در واقع نهضت آزادی و بسیاری از گروه‌های سیاسی ادامه‌ جنگ را عامل مؤثری در انسداد سیاسی ارزیابی می‌کردند و از این منظر پایان دادن به جنگ را ضروری می‌دانستند و مسئولان و تصمیم‌گیرندگان و نیز تصمیمات اتخاذشده را نقد می‌کردند. پس از فتح خرمشهر، برای نخستین بار، در جلسه‌ مسئولان و فرماندهان با امام(ره)، اتمام یا ادامه جنگ مورد بحث و بررسی قرار گرفت. دو ایده‌ متفاوت وجود داشت: براساس رویکرد اول چنین تصور می‌شد که با شکست عراق و آزادسازی مناطق اشغالی دیگر ادامه‌ جنگ ضرورتی ندارد. در رویکرد دوم، چنین استدلال می‌شد که ایران باید منطقه‌ای مهم از خاک عراق را در اختیار بگیرد تا از موضع برتر عراق و حامیانش را برای تأمین خواسته‌های ایران متقاعد کند. رفتار عراق و آمریکا پس از پیروزی انقلاب و شروع جنگ ذهنیت و تصوراتی را در مردم و مسئولان به وجود آورده بود که آثار زیادی در نحوه‌ مقاومت در برابر تجاوز عراق و پس از آن، آزادسازی مناطق اشغالی و سپس در تصمیم‌گیری پس از فتح خرمشهر بر جای نهاد. در حالی که موجودیت نظام و انقلاب بر اثر جنگ تهدید شده بود، سازمان ملل در واکنش به تجاوز عراق از این کشور حمایت کرد و همین امر اعتماد ایرانیان را به این سازمان سلب کرد. پس از فتح خرمشهر، این باور و اعتماد وجود نداشت که حقوق ایران، که شامل محکوم کردن صدام به عنوان متجاوز، پرداخت غرامت و عقب‌نشینی کامل عراق بودـ تأمین شود. در نتیجه، هنگام تصمیم‌گیری مسئولان نظام این نگرانی وجود داشت که خواسته‌های ایران نادیده گرفته شود. با این برداشت، این نظریه شکل گرفت که با توجه به برتری ایران بر عراق یک منطقه‌ مهم از خاک عراق تصرف شود تا با اتکا بر آن، خواسته‌های ایران از موضع برتر تأمین شود. امام خمینی(ره) پرسش‌هایی را مطرح کردند که سرانجام با ارائه‌ دلایل نظامی و سیاسی توافق و اجماع لازم برای تصرف منطقه‌ شرق بصره حاصل شد. جمهوری اسلامی ایران بلافاصله، پس از تجاوز عراق و تردد هیئت‌های صلح، خواسته‌های خود را مطرح کرد؛ این خواسته‌ها به منزله پیش‌شرط‌های خاتمه‌ جنگ شامل عقب‌نشینی عراق از مناطق اشغالی، اعلام متجاوز بودن عراق و پرداخت غرامت بود. مجامع بین‌المللی و هیئت‌های صلح به طرز عجیبی، به جای توجه کردن به عامل تجاوز و ضرورت عقب‌نشینی، بر اجرای آتش‌بس تأکید می‌کردند! تجربه‌ جنگ اعراب با رژیم صهیونیستی و پیامدهای مخاطره‌آمیز پذیرش آتش‌بس، جمهوری اسلامی را وادار کرد که همچنان بر خواسته و شرایط خود تأکید کند. به تدریج برتری توان نظامی ایران و در هم شکستن ماشین‌های نظامی ارتش اشغالگر و آزادسازی مناطق اشغالی مسئله‌ آتش‌بس و عقب‌نشینی را کم‌رنگ کرد؛ در مرحله‌ جدید، محکوم کردن عراق که متجاوز بود و پرداخت غرامت اهمیت بیشتری داشت. با این توضیحات، در واقع، با فتح خرمشهر، هنوز اوضاع به وضع قبل از تجاوز بازنگشته بود؛ زیرا عراق ۵ هزار کیلومتر مربع از خاک ایران را در اشغال داشت. این کشور همچنان تهدیدی برای ایران بود و ایران صدها میلیارد دلار خسارت دیده بود. حال باید پرسید ایران در چنین وضعیتی برای حل مسائل چگونه باید تصمیم‌ می‌گرفت؟ آقای هاشمی، در کتاب «حقیقت‌ها و مصلحت‌ها» می‌گوید: «وقتی خرمشهر فتح شد، شایعاتی در مورد پیغام صلح یا دادن پول در کشور مطرح بود؛ ولی ما که مسئول بودیم، می‌دانستیم این شایعات دروغ است.» همچنین فرمانده‌ وقت سپاه در سخنانی می‌گوید: «اینکه گفته می‌شود بعد از آزادی خرمشهر چرا صلح نکردید، باید بگویم که هیچ پیشنهاد صلحی تا چهار سال بعد از آزادی خرمشهر به ایران نشد و فقط چند طرح آتش‌بس ارائه شد که اگر قبول می‌کردیم جنگ ۵۰ سال به درازا می‌کشید.» مسئله‌ مهم برای ایران در زمان تصمیم‌گیری، دفع تهدیدات احتمالی عراق و پرداخت غرامت بود و این مهم با عقب‌نشینی کامل عراق از خاک ایران و اعلام متجاوز بودن عراق و پرداخت غرامت به ایران تأمین می‌شد. حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی عراق، که نگران سقوط صدام در صورت ادامه‌ جنگ بودند، در قدم اول بر آتش‌بس تأکید داشتند تا درباره توقف جنگ و مهار رو به گسترش پیروزی‌های ایران اطمینان حاصل کنند. ضمن اینکه در تعیین متجاوز حساسیت داشتند؛ زیرا انجام این مهم به معنای اعلام پیروزی سیاسی ایران بر عراق بود و تزلزل در عراق و احتمالاً فروپاشی رژیم بعثی را موجب می‌شد. افزون بر این، قدرت‌های بزرگ در تجاوز عراق سهیم بودند و اعلام متجاوز بودن عراق به منزله‌ پذیرش سیاست تجاوزآمیز این کشورها علیه جمهوری اسلامی ایران بود، لذا از پذیرش آن اجتناب می‌کردند. درباره پرداخت غرامت هم وزیر خارجه‌ وقت می‌گوید: «نفر اول آقای حبیب شطی، دبیر کل کنفرانس اسلامی بود که برای مذاکره آمد. یک رقمی را ایشان گفت و ما هم یک رقمی مطرح کردیم. قرار شد ایشان جواب بیاورند، ولی دیگر خبری نشد. نفر دوم معاون وزیر خارجه‌ هند بود که تلاش زیادی کرد و با ایشان هم روی رقم بحث کردیم ولی رفت و خبری نشد.» در این وضعیت، هیچ‌گاه بستر برای پایان منصفانه جنگ در سال‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶ فراهم نیامد. تنها بعد از عملیات بزرگ کربلای ۵ و نگرانی غرب از شکست عراق و تسخیر بصره بود که قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت تصویب شد. این قطعنامه تا حدود قابل ملاحظه‌ای مطالبات و خواسته‌های ایران را تأمین می‌کرد و سرانجام به سند مورد قبول جمهوری اسلامی برای پایان جنگ در تیرماه ۱۳۶۷ تبدیل شد. منبع: صبح صادق

بیسیم چی مردان آهنین ؛ مهندس شرکت راه آهن 02 آذر 1399
خاطرات برادر رزمنده دفاع مقدس برادر بسیجی مجید(سعید) صفری

بیسیم چی مردان آهنین ؛ مهندس شرکت راه آهن

روحیه بسیجی از اردوگاه کوزران درغرب کشور که در سال ۱۳۶۵ با وی اشنا شدم ، تا ساختمان شرکت راه آهن جمهوری اسلامی که وی را ملاقات کرده ام ، امتداد یافته است . با توجه به شرایط ومحدودیت های کرونایی مصاحبه ای مجازی داشتیم . همچنان دوست داشتنی و با صفا این مکالمه صورت گرفت . که در ادامه مطالب بیان شده تقدیم می گردد.
مصاحبه و تدوین :
سید جواد هاشمی فشارکی