یکی پزشک و دیگری دندانپزشک بود. آنها با این شغل‌ها می‌توانستند زندگی آرام و راحتی برای خود بسازند، اما عطای پزشکی را به لقایش بخشیدند و راهی جبهه شدند و از آنجا به آسمان پر کشیدند.

هوشنگ خوش خبر اواخر دفاع مقدس شهید شد و پیکرش بازنگشت مادرش هنوز چشم به راه فرزند است و درد و دلهایش را به مزار خالی او در بهشت زهرا (س) می‌برد.

سمنوی تلخ ،روایتی از چگونگی حادثه موشک باران سال ۶۳ است.

فرازی از وصیتنامه شهید سردار سرتیپ پاسدار نور علی شوشتری:

پیکر مطهر شهید مدافع امنیت «مهدی لطفی» در مرکز پلیس فاتب تشییع شد.

به دنبال ناکامی منافقین از سوءقصد‌های پیشین، برای سومین دفعه نقشه ترور آیت‌الله اشرفی اصفهانی را کشیدند، اما نقشه آن‌ها با دفعات قبل بسیار متفاوت بود.

به ساختمان هایمان در شهرک باهنر رسیدیم. الحمدلله و صد الحمدلله که سالم از تهران آمدیم و البته اخلاقیات بد تهران که باید دوباره تمامی آنها را در همین مکان دور بریزیم

شهید «محمدرضا فتحی» با نیروهای ضربت و با کمترین نیرو عملیات می‌کرد. وی جوانی خوش‌قلب، بااخلاق و بسیار شجاع و نترس در مبارزه با ضدانقلاب بود و در کنار نیروهای گردان در آسایشگاه بالای آشپزخانه استراحت کرده و خیلی معمولی و ساده با همه برخورد می‌کرد.

در این نوشتار شمه ای راجع به حکایت خاص دبیرستان هاتف و وضعیت ویژه شهدای فشارکی بیان شده و سپس زندگی نامه و وصیت نامه پنج شهید فشارکی که از پشت میز دبیرستان هاتف به پشت خاکریز دانشگاه جبهه عازم شده و به درجه شهادت نایل شده اند ؛ تشریح شده است .
دکتر سید جواد هاشمی فشارکی

برای رفتن ایشان به سوریه هیچ مخالفتی نکردم، اگرچه دوری همسرم برای ما خیلی سخت بود. آرزوی شهادت داشت و از من می‌خواست دعا کنم به مرگ طبیعی از دنیا نرود…