مهندسی رزمی سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس
مهندسی رزمی سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس

در دوران دفاع مقدس در حوزه مهندسی رزمی ، یگانهای مهندسی رزمی سپاه پاسداران نقش ممتاز و برجسته ای ایفا کرده است .در این مقاله تاریخچه سازمان یگانهای مهندسی رزمی سپاه و سیر تکاملی آنها ونیز اقدامات انجام شده ، بصورت اجمالی تبیین شده است: مهندس عبدالامیر ابراهیمی – دکترسید جواد هاشمی فشارکی – جهادگر امیر محمد زاده

مهندسی نقش محوری درشکل گیری خط دفاعی ، پشتیبانی در عملیات و حین و بعد از عملیاتهای رزمندگان و نیز مناطق پدافندی و نقاط استقراری یگانها داشته و تاثیر زیادی در سهولت امر دفاع و نیز ارتقا امنیت جانی و خسارات مادی دارا بوده است .

در ارتش ایران واحد مستقلی برای مهندسی وجود داشت. پس از شروع جنگ تحمیلی، باتوجه به اینکه عراق، با امکانات و تجهیزات زیاد و حمایت های فراوان کشورهای دنیا، وارد جنگ با ایران شد، ضرورت فعالیت های مهندسی به حدی بود که با واحدهای مهندسی ارتش وعدم  تجربه عملی و آمادگی آنها نمی شد، به مقابله با دشمن پرداخت. لذا جهاد سازندگی، سپاه و ستاد جنگ های نامنظم وارد این عرصه شدند. با گذشت زمان و مشخص شدن اهمیت مهندسی رزمی، واحدهای مهندسی رزمی نیز توسعه یافته و امکانات بیشتری به آنها اختصاص می یافت. همچنین هرچه از جنگ می گذشت، تجربه در زمینه ی مهندسی رزمی افزایش یافته و خلاقیت های بیشتری در این زمینه، بروز می کرد. در این تحقیق سعی شده تا با استفاده از اسناد، تاریخچه ی واحدهای مهندسی رزمی در دوران دفاع مقدس  و سیر تکاملی مهندسی رزمی در ۸ سال جنگ تحمیلی نشان داده شود.

  • تاریخچه و سازمان یگانهای مهندسی رزمی در سپاه پاسداران

مهندسی رزمی سپاه پاسداران دارای یک سیر تکاملی در طول دوران جنگ بوده است و در هر مرحله از جنگ در شکل و قالب تکامل یافته تر ظاهر می شد تا بتواند فعالیت های مهندسی رزمی را در جنگ انجام دهد.

همزمان با تشکیل سپاه پاسداران و شرکت در جنگ، اولین هسته های مهندسی رزمی آن شکل گرفتند. در اوایل جنگ که نیروهای مهندسی ارتش هنوز وارد عمل نشده بودند رزمندگان و نیروهای مردمی با ابتدایی ترین تجهیزات اولین اقدامات مهندسی رزمی را به انجام رسانیدند.سپس به مرور قسمتی در سپاه پاسداران نیز به مهندسی رزمی اختصاص یافت و این نهاد مستقل تشکیل گردید. (زراعتی, ۱۳۷۵)

رزمندگان در جای جای خطوط درگیری با کمترین امکانات اقدام به حفر کانال، احداث سنگر و … نمودندکه منشاء ورود سپاه در عرصه مهندسی رزمی گردید.

سپاه خرمشهر (بعد از اشغال خرمشهر و خروج مدافعان ازآن) خط حد محور کوت شیخ از نیروی دریایی تا پل را با سه گردان – استعداد یک تیپ- پوشش داد. وسعت محور محرزی – از سمت راست پل تا تقاطع رود کارون و بهمنشیر- نسبت به کوت شیخ کمتر بود.پوشش عمده آنجا به نخلستان و چند ساختمان روستایی خلاصه می‌شد…. ناصحی رزمنده شمالی که در محرزی سنگر بتونی احداث کرده بود به کوت شیخ آمد و در محدوده بچه های قم نمونه آن سنگر را ساخت. (یاحسینی،۱۳۸۹،ص ۱۹۲)

……حفر کانال از پشت خط تا لبه رودخانه و در سرتاسر خط، مسیر نسبتاً امنی برای تردد نیروهای پیاده بود. عبدوس از نیروهای اعزامی کمیته انقلاب اسلامی تهران در این خصوص زحمات زیادی کشید. (یاحسینی،۱۳۸۹،ص ۱۹۲)یگان مهندسی سپاه ابتدا در خط شیر )شرق کارون(، با یکی دو دستگاه لازم و تلاش شهیدان عسگری، منصوری و زارعان فعالیتش را شروع کرد و در حصر آبادان با سازماندهی اولیه در شکل تیم مهندسی و در طریق‌القدس با سازمان گروهان مهندسی و در عملیاتهای فتح‌المبین و بیت‌المقدس به صورت گردان مهندسی و در عملیاتهای خیبر و بدر به صورت تیپها و لشکرهای مهندسی براساس نیاز سازمان رزم سپاه، تشکیل و وارد صحنه عملیات گردید و به عنوان مهندسی رزمی در صف مقدم نبرد به اجرای خاکریز و عملیاتهای خاکی پرداخت. (پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس, ۱۳۸۹)

 

هسته های اولیه مهندسی شکل گیری، سیرتکاملی در سپاه

سیر تکاملی مهندسی، شکل گیری مهندسی سپاه اینطور بوده که از همان ابتدای جنگ، جرقه هایش زده شد. همینطور که برادران داوطلب بسیجی و جهادی، حضور پیدا می کردند در محورهای مختلف و هسته های جهاد در جبهه شکل می گرفت- جهاد سازندگی و …- مثلاً ما در ابتدای جنگ، محور داشتیم دیگر. محورها تشکیل شد، اما خطی، سنگری به آن شکل مطرح نبود. اما در همین محورها یا کانون های مقاومتی که تشکیل می شوند، مثل سوسنگرد، مثل دارخوین، مثل ایستگاه هفت آبادان، مثل ذوالفقاریه، مثل ایستگاه دوازده، جبهه طراح، محور دزفول، همینجور اینها که شکل می گیرد، در کنارش، فعالیت های مهندسی هم شکل می گیرد. به عنوان مثال برادر عزیزم جناب آقای حاج قاسم از بچه های مهندسی است؛ از مسئولین مهندسی است. مثلاً ایشان فرضا می گوید محور سوسنگرد بودیم. – بچه هایش هم معروفند که چه کسانی بودند در محور سوسنگرد و اینها-  و از همان روزهای اول رفتیم در شهرداری سوسنگرد، یک بیل مکانیکی گیر آوردیم. بعد خود ایشان می گوید من یک مقدار وارد بودم (به) تراکتور و … نشستم رویش و بالا و پایین کردیم و با این شروع کردیم به کپه کردن خاک و کنار هم ریختن و روی هم ریختن و ایجاد یک مواضع موقتی را و بعد هم پیوسته کردن اینها در قالب خاکریز. بعد لودر و پیدا شد. بچه های جهاد هم حضور پیدا کردند.

همان روزهای اول می بینیم که این ها شکل می گیرد. عنوان گردان مهندسی بطور مشخص نداشتیم. یادم می آید که یک قرارگاهی را مثلاً اسم مهندسی اش را می گذاشتیم واحد مهندسی، یک جا می گفتند تیم مهندسی، یک جا می گفتند اکیپ مهندسی، گردان مهندسی. اسم ها و عناوین مختلفی بود که بعد که رسماً تیپ های مهندسی از عملیات طریق القدس، حال جرقه هایش هم از سوی ثامن الائمه(ع) زده شد شکل گرفتند، این گردان ها (گردان های مهندسی) هم کم کم شروع شد به شکل گرفتن در تیپ ها. ولی قبلش مهندسی پیدا شده بود. مثلاً در پایگاه منتظران شهادت؛ خدا رحمت کند شهید مظفر و….  هسته ی مهندسی را آنجا تشکیل داده بودند در قالب سپاه. این را بایستی فقط استناد نکنیم به شکل گیری گردان های مهندسی در تیپ هایمان. از همان روزهای اول جنگ، هر وسیله ای که پیدا می شد و می توانست یک دخل و تصرفی در زمین انجام دهد، ایجاد موضع کند، خاکریزی، پشته ی خاکی، حفره ای، کانالی که بچه ها بکار می گرفتند، هم فعالیت های مهندسی شکل پیدا می کرد و هم هسته های یگان های مهندسی که عنوان یگانی درستی هم نداشتند، مشخص هم نبود ولی به هر جهت، فعل و تجهزاتش حضور داشتند. بعد هم همان روزهای اول، حضور برادران جهاد که وجودشان بسیار مبارک بود و بسیار راهگشا بود و بسیار هم اساسی بود.

هسته های مهندسی در سپاه شکل گرفته و  ظهور و بروز پیدا کرده بود، اما اینکه یک قالب سازمانی مصوب و منظم داشته باشد و از یک عنوان واحد پیروی کند، این نبود. من یادم است که حتی در عملیات خیبر، در این قرارگاه ها که بودند، یک واحدی، نوشته بود که گردان مهندسی رزمی فتح. دیدم مسئولش هم یکی از دوستان اصفهانی بود و  خیلی هم سررشته نداشت ولی بچه ی زبر و زرنگی بود، دیدم آمده به من می گوید، برادر خامنه ای – حالا این به عنوان یک خاطره- گردان مهندسی چه جوری است و …؟ گفتم گردان مهندسی در ارتش یا …؟ گفت مثلاً در ارتش، گفتم گردان مهندسی رزمی در ارتش یک تشکیلات تقریباً مفصلی هست، سنگین هست و کلی ماشین آلات و تجهیزات دارد. یا اگر بگویی گردان استحکامات در ارتش، یک گردان سنگینی هست. بعد گفتم چطور؟ گفت یکی از برادران ارتش آمده بود، یک نامه هم آورده بود از کیَک که از ما یک گریدر می خواست، دو تا لودر می خواست، سه تا بلدوزر می خواست ، غلتک می خواست. آمده بود پیش من و نامه آورده بود نوشته بود، فرمانده گردان مهندسی فتح –سپاه- خواهشمند است این تجهیزات را مثلاً به مدت سه روز بگذارید در اختیار فلان لشکر- لشکر مثلاً ارتش- او هم با همان لهجه ی اصفهانی به او گفته بود: برو حاجی جمع کن، ما اگر این همه تجهیزات داشتیم که اینجا نبودیم.  من همه اش یک گریدر و دو تا لودر و یک بلدوزر دارم. بعد می گفت آن برادری که آمده بود- از برادران سرگرد ارتشی بوده- گفته بود که فکر می کنی من نمی دانم یک گردان مهندسی چقدر تجهیزات دارد. پسر جان نمی خواهد به من یاد بدهی، اینها را دارید، به ما بدهید. چیزی نیستند که هفت هشت تا ماشین و دستگاه برای یک گردان مهندسی. برادر سپاهی گفته بود برو بابا، من گردان مهندسی هستم ولی همه اش سه تا دستگاه بیشتر ندارم. آن برادر ارتشی می گفت مگر می شود یک گردان مهندسی، فقط سه تا دستگاه داشته باشد. برادر سپاهی گفته بود چرا نمی شود، گردانیم و سه تا دستگاه داریم دیگر. حالا برای جنگ روانی و رد گم کردن برای دشمن خوب بود. مثلاً می دیدی در جایی یک تابلو زدند و نوشته اند اکیپ مهندسی، یک جا زده اند واحد مهندسی، یک جا زده اند محور مهندسی. اینها بوده. این را که گفتم مال زمان خیبر هست- سال ۱۳۶۲ منتهی به ۱۳۶۳- همان روزها دوم و سوم شروع عملیات بود، اینجوری بود.

– صحبت این بود که حتی قبل از این شالکه های سازمانی که ابلاغ شدند، ممکن است در یک مقطع خاصی از جنگ باشد مثلاً سال ۶۰ باشد، از همان بدو جنگ و آغاز شکل گیری دفاع و مقاومت، هسته ها و فعالیت های مهندسی ظهور و بروز پیدا کرد، چه جهاد، ارتش هم که سازمانی داشت و بسیار ضعیف بود و همینطور سپاه. هرجا که بچه های سپاه محوری را تشکیل دادند، تک و توک، چه غنیمتی، چه از منابع محلی، چه کمک مردمی، از یک جا تراکتوری، لودری، بلدوزری، بیل مکانیکی و هرچه گیر می آوردند بالاخره این پوسته ی زمین و وضعیت طبیعی منطقه را متناسب با نیازمندی تاکتیکی، نیازمندی رزمی عملیاتی تغییراتی در آن ایجاد می کردند؛ کانالی، پشته خاکی، خاکریز کوتاهی، بلندی، حفره روباهی، یک سنگر موضع خمپاره اندازی، سنگر تانکی ایجاد می کردند.

 

سیر تکاملی مهندسی رزمی سپاه

در یک تقسیم بندی می توان سیر تکاملی مهندسی رزمی سپاه را به سه دوره تقسیم نمود:

الف- از ابتدای جنگ تا عملیات بیت المقدس

ب- از عملیات بیت المقدس تا عملیات بدر

ج- از عملیات بدر تا پایان جنگ

 

·       دوره ی اول: از ابتدای جنگ تا عملیات بیت المقدس

“در روزهای اول جنگ، مهندسی رزمی سپاه تنها به صورت سنگر سازی نمود داشت. در یک نقطه که رزمندگان حمله می کردند مهم این بود که پس از حمله سنگر ساخته شود و یا در مقابل حمله دشمن سنگرها ساخته شوند. به مرور زمان خاکریز هم در عملیات مفهوم پیدا کرد. در عملیاتهای بزرگ که رزمندگان حمله می کردند نیاز به احداث خاکریز داشتند و در صورت احداث پیشروی ها ادامه پیدا می کرد. کم کم مفهوم خاکریز هم پیدا شد و مهندسی رزمی در سپاه یک گام دیگر به جلو برداشت.

سیر تکاملی مهندسی رزمی ادامه یافت و به تدریج فرماندهان به این نتیجه رسیدند که درست کردن میدانهای مین جزء عملیات مهندسی و مورد نیاز جبهه هاست. همچنین گردانهای شناسایی و گردانهای تخریب نیز باید تشکیل می شدند، آن هم به صورتی که کاملاً سازمان یافته باشند. تا قبل از آن روش کار بدین صورت بود که ابتدا وسیله ی خاصی درست می شد و با این وسیله خاص موانع و سیم خاردار و میادین مین و موارد مشابه را خنثی می کردند. ارتش هم تقریباً همین روش را داشت.

روزهای ابتدایی جنگ عده ای نیز تصور می کردند با آوردن تنها تعدادی تجهیزات و ابزار مشکل عبور از سیم خاردار و میادین مین حل خواهد شد اما کم کم به این نتیجه رسیدند که تنها استفاده از ابزار مهندسی رزمی کافی نیست و باید گردانهای تخریب نیز داشته باشند که ضمن استفاده از امکانات موجود برای انفجار میادین مین، هوشمندی و توانمندی نیروی انسانی را نیز در خنثی سازی به کار گیرند.

گردانها باید مجهز به ابزار هایی برای خنثی کردن مین و میادین سیم خاردار می بودند و هم افراد آموزش دیده در اختیار داشتند که بتوانند معبر بزنند. مهندسی رزمی کم کم از گردان تخریب نیز برخوردار شد و پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که باید گاهی کمبود لشکرهای عملیاتی را با عملیات مهندسی جبران نمود.

در عملیات فتح المبین برای آن که نیروهای خودی بتوانند از پشت منطقه رقابیه نفوذ کرده و دشمن را به محاصره درآورند مطابق محاسبات حداقل ۳ لشکر کم داشتند. طبق برآوردهای کارشناسان، عملیات مهندسی در این زمینه حدود چهار ماه به طول می انجامید.اما همین کار توسط نیروهای مهندسی رزمی تنها ۴۵ روز به طول انجامید و تنگه ای که تا قبل از آن تنها توسط موتور سیکلت قابل عبور بود ظرف این مدت کوتاه برای انواع وسایل نقلیه قابل تردد گشت و می توانست نیروهای خودی را به پشت نیروهای دشمن برساند.در همین عملیات نیز لشکری به فرماندهی شهید احمد کاظمی از همین خط عبور کرده و دشمن را به محاصره درآوردند.

پس از آن بحث عملیات مهندسی رزمی در سپاه پاسداران به صورت جدی تری مطرح گردید و دیگر تنها بحث پشتیبانی رزمی و یا مواردی از این قبیل نبود.در عملیات فتح المبین مهندسی در قالب عملیات فنی و نه پشتیبانی و خدماتی، مطرح گردید.” (مهرداد, ۱۳۶۶)

در ادامه، مهندسی رزمی سپاه در این دوره،  از قول دو تن از فرماندهان ارتش آورده شده است:

“(در اوایل جنگ) ما در جایی که مستقر بودیم تعدادی از نیروهای سپاه با ما همکاری می کردند مخصوصاً در منطقه صالح مشتت، در منطقه ی میانی جبهه ی کرخه ، ما نفوذ کرده بودیم و در غرب کارون مستقر شده بودیم، ضلع شمالی (سکو) در دست نیروهای سپاه بود جبهه ای تشکیل داده بود تحت عنوان جبهه ی شهدا که از تیپ ۷ ولیعصر(عج) که آن زمان هم شکل تیپ هنوز به خودش نگرفته بود مستقر بود. در بین این نیروها عناصری بودند که با کارهای مهندسی تا حدودی توجیه بودند شاید ممکن است دوران سربازی و خدمت وظیفه شان را در یگان های مهندسی رزمی گذرانده بودند. ما که به منطقه می رفتیم بخشی از کارها را برای شان انجام می دادیم و بخشی از کارها را خودشان انجام می دادند و این توان را داشتند در حد تیم های تخریب. تیم های تخریب چی، کارهای مربوط به مین و مواد منفجره را انجام می دادند بیشتر هم در گشتی هایی که می رفتند با این نیروها از مناطقی که عبور می کردند از میدان های مین دشمن که عبور می کردند با خودشان مین هایی را می آوردند. مدتی بعد مسئولینی را هم حتی به نام، معرفی کرده بودند که من یادم هست شهید معلم یکی از پرسنلی بود که در همان پای پل نادری مستقر بود و ما روابط دوستانه ای با هم داشتیم. ابتدا ایشان نیروی رزمنده ی پیاده بود و بعد دیدیم که مسئولیت کارهای مهندسی شان را عهده دار شده بود و انجام می داد.

از همان اول سپاه نیز مانند ما به این نیاز پی برده بود منتها مرجع خاصی برای تهیه ی نیازهای شان نبود. می رفتند از شرکت نفت از آن شرکت های دولتی و خصوصی که در منطقه بود، بولدوزر و لودر می گرفتند و می آوردند و مورد استفاده قرار می دادند.

در آن زمان مهندسی سپاه در حال پا گرفتن بود ولی در جاهایی فعال بودند ولی فعالیتش به آن حد سال ۶۲ و ۶۳ نبود از لحاظ مهندسی. با گرفتن نیروهای مردمی و امکانات شرکت نفت و … نیمه فعال بودند

 

·       دوره ی دوم: از عملیات بیت المقدس تا عملیات بدر

تحولات مهندسی در این دوره، از قول یکی از فرماندهان سپاه چنین است:

“در بیت المقدس و رمضان شروع به ایجاد گردان و گروهان های مهندسی کردیم. گردان های استحکامات و تخریب و راهسازی و خاکریز و پل سازی؛ که در ابتدا چون امکاناتی نداشتیم، چند بشکه را به هم وصل می کردیم و به اندازه ی عرض مفیدی که بتوان از روی آن عبور کرد. و همین طور ساختن پل های شناور روی بهمن شیر که با استفاده از دوبه ها و چسباندن آنها به هم.

همزمان با تشکیل مهندسی در جنوب، مهندسی در غرب نیز شکل گرفت. منتها نه با کیفیت و کمیت جنوب. چرا که جنوب حساسیت و اولویت بیشتری داشت و به همین جهت ما سرمایه گذاری بیشتری روی جنوب می کردیم. که در این رابطه برادر ادب را به غرب فرستادیم و ایشان با هماهنگی که با وزارت راه در غرب کرده بودند و ایجاد تیم های مهندسی، با وجود ناهمواریها و ارتفاعات صعب العبوری که وجود داشت، با زحمات زیاد توانستند راه هایی را برای عبور و مرور بسازند و پل های ثابتی را احداث کنند و با بکارگیری آرمیکو، سنگر تانک بسازند و از آسیب پذیری تانکها جلوگیری کنند که این امر باعث تحرک و بالا رفتن توان زرهی در غرب شد. یکی از کارهای مهمی که مهندسی سرمایه گذاری کرد، ایجاد کانالی به عرض ۶ متر و طول حدود ۲۰ کیلومتر که از کانال ماهی شروع و به نهر عرایض ختم می شد که برای تخلیه ی آبی که در رمضان دشمن به طرف ما بست و راه ما را سد کرد، زده شد و در عملیات کربلای پنج نیز مورد بهره برداری قرار گرفت که این اولین تجربه ما در کانال آبی بود که بعد از عملیات بیت المقدس، برادر ادب را از غرب آوردیم جنوب و روی این طرح کار کرد که پس از شهادت ایشان، کانال را به نام شهید ادب اسم گذاری کردیم و در این موقعیت، همه ی یگان ها دارای مهندسی بودند ( از فتح المبین به بعد توانستیم امکاناتی را به صورت سازمانی از ارگانها و وزارت خانه ها بگیریم و استفاده کنیم و قبل از این، بصورت غیرسازمانی بود. در آن زمان ما هیچ یگان مستقل مهندسی نداشتیم و فقط مهندسی یگان ها بودند.) یکی دیگر از تحولاتی که صورت گرفت در زمان عملیات خیبر بود که به ما پیشنهاد ایجاد پل ۱۳ کیلومتری روی آب را کردند که برای ما پذیرش چنین مأموریتی مشکل بود ولی آن را غیرممکن نمی دانستیم و در این رابطه با برادران جهاد و وزارت صنایع ، جلسات متعددی گذاشتیم و …

یکی دیگر از تحولات، ساخت موشکی بود که برای انهدام دژهایی که بین دو آبگرفتگی بود، بکارگرفته می شد…. معمولاً برای عبور قایق ها و انتقال آبگرفتگی ها به یکدیگر، باید دژ را می شکستیم و چون دژها زیر دید و آتش دشمن بود، ممکن نبود که کار زمانداری روی دژها انجام دهیم. به همین لحاظ از موشک های ضد دژ استفاده کردیم که این خود تحول چشمگیری بود.  تحول دیگری که در خیبر بوجود آمد، ایجاد یگان های ترابری سنگین دریایی بود. به این صورت که چند پل پی ام پی را به هم وصل می کردیم و آن را به یدک کش می بستیم و لودر یا بلدوزر را سوار پل های پی ام پی کرده و جابجا می کردیم.” (مهرداد, ۱۳۶۶)

 

·       دوره ی سوم: از عملیات بدر تا پایان جنگ

“بعد از عملیات بدر، ما به فکر ایجاد یگانهای مستقل مهندسی افتادیم که سازمان و استعداد لشکر و تیپ مهندسی زیر نظر قرارگاه را به فرماندهی پیشنهاد و به تأیید رساندیم و سپس ۴ الی ۵ ماه، سه لشکر و ۲ تیپ مهندسی اعلام موجودیت کردند که کارهای سازمانی خارج از مهندسی یگان ها را به عهده داشتند که واحدهای بهداری و ش.م.ر و امثالهم نیز به فکر ایجاد یگان مستقل افتادند که این ایجاد تمرکز، خیلی نقش موثری در پیشرفت کار و هم در جهت پشتیبانی نیرویی و امکاناتی ایفا کرد…

در عملیات خیبر، چون در ارتباط با ترابری سنگین دریایی، یدک کش های مناسبی نداشتیم و از قایق ها و خشایار استفاده می شد و قایق ها قدرتشان کم بود و خشایار، سرعت عمل نداشت و نی ها و نیزارهای داخل هور هم در موتور یدک کش ها خلل ایجاد می کرد و موتور آنها داغ می کرد، بعد از بدر، طرح یدک کش هایی به نام طارق تکمیل شد که دارای موتور لودر و پروانه های بزرگ بود و کارایی خوبی در جهت ترابری سنگین ایفا کرد و چون این نی ها داخل هور در مقابل طارق ها عاجز بودند، به فکر ساختن نی کوب این طارق ها افتادیم که سرعت این نی کوب ها ده برابر سرعت نی کوب های غنیمتی بود.

همزمان با ترقی و پیشرفت های برادران در زمینه ی ایجاد پل های شناور در جنوب، برادرانمان در غرب نیز توانستند موفقیت های چشمگیری را به دست آورند، از جمله پل های بتنی ثابت در مسیر جاده ها و شهرها در مدت کم بود که یکی از آنها پلی بود با دهانه ی ۳۰ کیلومتر در بوکان که موجب شگفتی مسئولین شده بود و طول آن ۳۰ کیلومتر بود…. از جمله ی دیگر پل ها پل ۷۰ الی ۸۰ متری شیلر را می توان نام برد.

بعد از عملیات خیبر و بدر، به جهت بکارگیری دشمن از سلاح های شیمیایی، ایجاد یگان هواشناسی در مهندسی، ضروری احساس شد و با کمک سازمان هواشناسی در جنوب و غرب، ایستگاه های هواشناسی احداث شد… با تأسیس نیروی هوایی و دریایی ضرورت تشکیلات هواشناسی بیشتر احساس شد به صورتیکه این دو نیرو نمی توانستند بدون هواشناسی کار خود را انجام دهند.

از دیگر تحولات مهندسی، در عملیات والفجر ۸ بود که پل های شناور والفجر احداث شدند که از یونی فولیت بود و قابل استفاده برای عبور کلیه ی ماشین های سنگین بود و دارای تناژ خیلی بالایی بود و بر روی اروند از آن استفاده شد.

یکی دیگر از تشکیلات گردانهای مهندسی، تونل سازی بود که برای ایجاد زاغه یا معابر وصولی و غیره بکار گرفته می شدند … و به گردان المهدی معروف است.

از تشکیلات دیگر مهندسی سپاه، تخریب بود که در قسمت مین و انفجارات فعالیت داشتند.

همچنین واحد طرح و تحقیقات سپاه از دیگر تشکیلات مهندسی سپاه بودند که بر روی ساخت هواپیما و طرح های دیگر کار می کردند.” (مهرداد, ۱۳۶۶)

فرماندهان یگان های مهندسی رزمی ارتش،سپاه و جهاد در خصوص سیر تکاملی مهندسی رزمی سپاه میگویند:

اوج حماسه ی سپاه در عملیات بدر بود. در آنجا بچه های سپاه با گذشت و فداکاریشان باعث شدند که یک وسیله ی مهندسی سالم گیر عراقی ها نیامد . یادم می آید شهید عاصمی بود و شهید خیاط ویس، این دو شهید بزرگوار که یکی شان در انفجار موشک در خنثی کردن یک بمب عراقی شهید شد و یکی دیگر در همان شرق دجله که بعد در تخریب وسایل مهندسی همان جا به شهادت رسید بسیار فعال بودند.

یک زمانی از سال ۶۳ به بعد تقریباً، بعد از بدر، وقتی با تدارک خوب ماشین آلات که انجام دادند و در شرایط ابتکارات خاص و همینطور نیازمندی های جنگ، همه ی اینها موجب این شد که ما دست به کار ایجاد یگان های بزرگ مهندسی مثل تیپ و لشکر بزنیم، اساس شکل گیری، یکی نیازمندی های جنگ بود و یکی هم انباشت و فراهم شدن تجهیزات. این ایجاب می کرد که علاوه بر بنیه ی مهندسی موجود در تیپ ها و لشکرها که گردان های مهندسی بودند یا مهندسی تیپی یا مهندسی لشکری بودند، بایست سازمان های دیگری را بوجود بیاوریم که اینها عملیاتی باشند، کنش گر باشند، بتوانند خودشان کار قبول کنند و این حجم نیروی متخصص مهندسی و تجهیزات تخصصی را بتوانند پذیرا باشند، شکل بدهند و بکار بگیرند. این ها پراکنده نباشند در سازمان های مختلف، در نقاط مختلف، در محورهای مختلف بدون صاحب و بدون نظم و نسب. لذا این تیپ ها و لشکرها شکل گرفت. یک مختصر هم عرض کنم که فلسفه ی وجودی این تیپ ها و لشکرها بر این اساس بود. به یک وضعیتی رسیده بودیم که برای سازماندهی بهتر، منسجم کردن فعالیت ها و تلاش ها و عملیات های مهندسی، همینطور تخصصی کردن اینها در حوزه های مختلف، این تیپ ها و لشکرها به وجود آمدند.

تیپ های رزمی سپاه در طریق القدس شکل گرفت. فقط همینجور که مجموعه ی رزمی اش توسعه پیدا کرد، ساختار توسعه پیدا کرد، یواش یواش مهندسی هم شکل گرفت. اولین واحدهای مهندسی در خوزستان یادم است که سپاه تشکیل داد، مجید بذرمهری، یک واحد استحکاماتی را در قرارگاه مرکزی سپاه که قرارگاه کربلا آن موقع نام داشت ایجاد کرد که اینها یک تیمی داشتند، اولین قرارگاه تاکتیکی را برای این قرارگاه کربلا و … در جنوب شروع کردند به ساختن. کار استحکامات و کار ساخت قرارگاه ها را تا یک حدی انجام می دادند. بعد به مرور شکل گرفت. و بخش عمده ای از آن را بچه های جهاد مأمور شدند به لشکرها و تیپ های سپاه و رفتند آنجا و تشکیلات راه انداختند. من جمله حاج عباس علی آبادیان که از جهاد اصفهان بود – علی آبادیانی که مسئول جهاد چهارمحال بختیاری بود و نیروی جهاد اصفهان- بود و رفت سپاه و تشکیلات مهندسی در سپاه را شروع کرد راه انداختند.

هرکدامشان را که نگاه می کنید چیزی حدود هشتاد نود درصدشان بچه هایی هستند که سابقه ی جهاد را داشتند و رفتند آن جا و تشکیلات را راه انداختند. منتها از بدر به بعد، بیشترین توسعه ی تشکیلات مهندسی سپاه و تقویتش در دوره ی آخر صورت گرفت. در دوره ی وسط خیلی کم و در دوره ی اول هیچ چیز نداشت تحت عنوان (گردان) مهندسی.”

برای استناد موارد فوق الذکر در سیر تکاملی مهندسی سپاه، به عنوان نمونه روند رو به رشد گردان مهندسی لشکر ۳۱ عاشوراء تبیین میشود:

 

الف- واحد مهندسی لشکر ۳۱ عاشورا

زمانی فرا رسید که فرماندهان جنگ، احساس نیاز کردند که واحدی در لشکرها و تیپ ها به عنوان مهندسی رزمی بوجود آورند و این چنین بود که در قرارگاه کربلا، واحدی به همین نام تشکیل گردید و مقرش نیز در همانجا قرار داده شد. به تبع آن در لشکر عاشوراءکه در آن زمان هنوز در قالب تیپ عاشورا بود و در بحبوحه ی عملیات رمضان، عناصری متشکل از نیروهای متخصص استانداری و راه و ترابری، به صورت گروه های مهندسی بوجود آمدند. این عناصر عمدتاً وسایل و ابزار آلات خود را از استانهای همجوار آذربایجان آورده بودند، کارهای مهندسی تیپ را انجام می دادند.

در عملیات رمضان، وظیفه و فعالیت واحد مهندسی، احداث جاده مواصلاتی و احداث سنگر بود. بعد از تجربه رمضان، امکانات و تجهیزات واحد مهندسی لشکر عاشوراء، تاحدودی گسترش یافت. در این حین مأموریت های مهندسی، ایجاد خاکریز، استحکامات، نابودی پل ها، پاکسازی میادین مین و کارهای اولیه ی جنگ بود.

در عملیات مسلم بن عقیل، عمده فعالیت مهندسی، آماده سازی منطقه و تدارک و تجهیز نیروها بود.

بعد از عملیات مسلم بن عقیل و در عملیات های والفجر یک، مهندسی پیشرفت های محسوسی پیدا می کند. طبق آمار موجود، در این عملیات امکانات مهندسی رزمی عبارت بود از دو دستگاه بلدوزر، دو دستگاه لودر و گریدر.در عملیات والفجر۲ این آمار به پنج دستگاه بلدوزر و سه دستگاه لودر و یک دستگاه گریدر افزایش یافت. با جذب نیرو و امکانات در عملیات والفجر ۴، مأموریت واحد گسترش می یابد.

با گذشت زمان، نقش و اهمیت مهندسی برای فرماندهان جنگ، بیش از پیش محسوس تر می شود، بنابراین برای تقویت روز به روز آن تلاش هایی صورت می گیرد. بعد از والفجر ۴، شهید والامقام آقا مهدی باکری تصمیم می گیرند، برای پیشبرد سریع کارها، برادر کریم عارفی را از قرارگاه کربلا به لشکر عاشوراء بیاورند که با حضور و تجربه ذی قیمت وی، واحد مهندسی رزمی در زمان ایشان به رشد و توسعه کمی و کیفی قابل توجهی می رسد. کریم عارفی که بعدها در خیل ره یافتگاه وصال قرار می گیرد، با جذب پنج دستگاه بلدوزر دی هشت و گریدر و غلطک و بنز مایلر و دیگر تجهیزات لازم، واحد مهندسی را به مرحله ی جدیدتری می رساند. به برکت حضور آن سردار والامقام، گروه های استحکامات و تخریب نیز در مهندسی تشکیل می گردد و مأموریت ها محوربندی می شود و برای هر بخش، مسئولین جداگانه ای انتخاب و مشغول بکار می گردند.

بعد از عملیات والفجر۴، مهندسی به طور بسیار فعال در قبل و بعد از عملیات ها وارد صحنه می شود و نقش خود را به خوبی ایفا می کند. در این زمان است که سوله سازی هم به جمع مأموریت های مهندسی اصافه می شود. بخشی از مهندسی برای ساخت و احداث سنگرهای سوله ای وارد عمل می گردد. بعد از عملیات والفجر ۴، عملیات خیبر پیش می آید و احداث پل خیبر که از شاهکارهای مهندسی بود.

قبل از عملیات خیبر، مهندسی در قالب یک گردان مطرح بود. (برهانیان & نجفی, ۱۳۷۶, ص. ص۱۳-۱۵)

در عملیات بدر، مهندسی وارد فصل تازه ای از تاریخ حیات خود می شود، گردان الحدید به سه گروهان(پل شناور، عملیات خاکی و گروهان استحکامات) تقسیم بندی می شود… یکی از ویژگی های عملیات بدر، جدا از رشادت و همت بچه های لشکر که گردان الحدید هم جزو آنها بود، تنوع کاری نیروهای مهندسی می باشد. یعنی در دو بخش تخریب و مهندسی، مأموریت های متنوعی بر عهده ی برادران گذاشته شده بود و به جرأت می توان گفت که واحد مهندسی رزمی به شکل یک واحد مستقل، خودش را در عملیات بدر نشان داد.

 

  • مأموریت های واحد مهندسی در عملیات بدر

از مأموریت های واحد مهندسی در عملیات بدر که به نحو احسن انجام می شود می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • احداث ۳۰۰ دستگاه استحکامات
  • احداث ۵ کیلومتر جاده
  • احداث چهار اسکله ی آبی برای پهلو گرفتن قایق ها
  • ایجاد پنج کیلومتر پل آبی
  • احداث دو کیلومتر پل
  • احداث پنج دستگاه اورژانس صحرایی
  • انتقال ۳۰۰ دستگاه تجهیزات سنگین

بعد از عملیات بدر، اوج فعالیت های مهندسی رزمی در عملیات والفجر ۸ نمایان می شود. واحد مهندسی با کوله باری از تجربیات و اندوخته های علمی و عملی در این عملیات با تمام امکانات و طرح های جدید وارد عمل می شود. در این عملیات است که گردان الحدید مهندسی به واحد مهندسی ارتقاء پیدا می کند و درحقیقت هسته های اولیه ی یک تیپ مهندسی شکل می گیرد. در این عملیات بچه های مهندسی سه ماه قبل از عملیات شب و روز کار می کنند تا بتوانند منطقه را برای عملیات آماده کنند. در این عملیات عمده فعالیت های مهندسی عبارت بودند از:

  • احداث ۴ کیلومتر جاده با استفاده از امکانات غنیمتی
  • انتقال ۸۰۰ دستگاه سنگین تا خط مقدم جبهه
  • احداث بیست دستگاه اورژانس صحرایی
  • احداث کانال به طول ۱۵ کیلومتر با استفاده از امکانات غنیمتی
  • احداث خاکریز دوجداره به طول سه کیلومتر
  • احداث سنگرهای اولیه
  • احداث مواضع توپخانه
  • انتقال نیروها و تجهیزات از اروند (برهانیان & نجفی, ۱۳۷۶, ص. ص۱۵-۱۷)

بعد از عملیات والفجر ۸ نقش مهندسی حفظ استحکامات و جاده های مواصلاتی، ترمیم خاکریزها، انتقال و حمل نیرو و تجهیزات بود که در این بخش هم نقش واحد مهندسی مهم و پرثمر بود.

بعد از عملیات والفجر ۸، بحث مقدمه چینی و آماده سازی عملیات کربلای ۴ و ۵ پیش می آید و عملیات کربلای ۵ نقطه ی عطفی در شکل گیری منسجم و کلاسیک واحد مهندسی تلقی می شود. تشکیل کلاس های علمی و تخصصی، تقسیم بندی واحد به گردانهای تخصصی، عملیات خاکی، پل سازی و استحکامات و آموزش کیفی و کمی نیروها و استفاده از نیروهای مخلص و مجرب در واحد، از جمله فعالیت هایی است که واحد مهندسی در قبل از عملیات کربلای ۵ انجام داده است. عملیات کربلای ۵، شاهد دلاوری ها، رشادتها و حماسه های بی بدیلی از بچه های مخلص مهندسی رزمی است. جای جای کانال ماهی، سه راهی مرگ، خاکریزها و سنگرهای منطقه شلمچه، حماسه و مظلومیت یاران مهندسی را در سینه ی خود ثبت کرده است.

 

اهداف و فعالیت های واحد مهندسی در عملیات کربلا ۵ عبارت بودند از:

  • احداث کانال های ارتباطی
  • احداث سنگرهای انفرادی و اجتماعی
  • احداث جاده های مواصلاتی
  • انتقال نیروها و تجهیزات
  • ایجاد استحکامات لازم
  • از بین بردن استحکامات دشمن
  • حمل وسایل سنگین به خط مقدم

در عملیات کربلای ۵، به واقع امر، مهندسی نقش و جایگاه اصلی خود را در جنگ پیدا می کند و تبدیل به واحد بزرگتر با امکانات زیادی می گردد. بعد از عملیات کربلای ۵، مهندسی رزمی در هر عملیات با فعالیتی که لشکر حضور داشت به شکلی فعال حضور پیدا می کند و نقش خود را به عنوان لجستیک و پشتیبان نیروها به عمل می رساند.

در عملیات نصر هفت، لشکر عاشورا که به سپاه منسجم ارتقاء یافته بود، واحد مهندسی هم به تیپ مهندسی ارتقاء می یابد. (برهانیان & نجفی, ۱۳۷۶, ص. ص۱۵-۱۷)

 

ب- سیر تکاملی واحد تخریب لشکر ۳۱ عاشوراء

«یکی از بخش های مهم واحد مهندسی رزمی هر لشکری، واحد یا گردان تخریب می باشد. در اوایل جنگ، رزمندگان به علت عدم آشنایی با مأموریت های تخریب(خنثی سازی میادین مین) عمدتاً برای رسیدن به اهداف از وسایل و کارهای ابتدایی استفاده می کردند که این کار باعث بروز مشکلات و تلفات زیادی برای نیروها می شد. بدین جهت، این مسائل باعث شد تا اولاً گروه های تخریب با تخصص و تجربه ی بیشتری تشکیل شده و ثانیا در جهت تکامل و رشد کمی و کیفی آن، تلاش های زیادی صورت گیرد. لذا تعدادی از برادران که علاقه و تجربه ی بیشتری نسبت به امور تخریب داشتند با تشکیل گروه های جزئی که گاهی تعداد آنها از بیست نفر هم تجاوز نمی کرد، اقدام به تشکیل گروه های تخریب نمودند.

 

  • مأموریت های تخریب

عمدتاً مأموریت های تخریب عبارت بودند از:

  • پاکسازی مناطق میادین مین.
  • انهدام پلها، دکلها و استحکامات دشمن
  • انهدام سدهای دفاعی و موانع
  • مین گذاری میادین و …

که این مأموریت ها در قالب گروهان های مین بردار، انفجارات و مین گذار انجام می گرفت.

یکی از برجستگی های گردان تخریب لشکر عاشوراء، وجود پر برکت شهید والامقام علی اکبر جوادی به عنوان فرماندهی این گردان بود که توانسته بود با جذب نیروهای مخلص بسیجی و متخصص، گروه های تخریب را سر و سامان بخشیده و گردانی سراپای شور و حماسه و عشق به اهل بیت (ع) بوجود آورد.

در ادامه به فعالیت های گردان تخریب لشکر۳۱ عاشورا در برخی از عملیاتها اشاره می گردد.

الف- عملیات بدر

  • احداث میدان مین به میزان یک کیلومتر مربع
  • انهدام پل چهاردهنه
  • جمع آوری موانع به ابعاد ۲۰۰ *۱۰۰ متر
  • جمع آوری میادین مین به تعداد سه میدان ۵۰۰ *۲۰۰ متر
  • انهدام سنگر اجتماعی( ۵۰ عدد)

ب- عملیات والفجر ۸:

  • شرکت یک گروهان غواصی تخریب جهت بازگشایی معبر در داخل اروند رود
  • زدن معبر جهت عبور نیروهای خط شکن
  • انهدام و جمع آوری موانع داخل آب به اندازه ۸۰ *۵۰۰ متر
  • انهدام دکل برق (ده دستگاه)
  • انهدام جاده (هشت مورد)
  • انهدام و غرق نمودن کشتی چینی عراقی در اروند رود
  • ایجاد میدان مین(چهار مورد) به اندازه ی ۲۰۰ *۱۰۰ متر
  • ایجاد میدان مین خودی (چهار مورد)
  • انهدام قسمتی از ساختمان های کارخانه نمک
  • انهدام سنگرهای اجتماعی دشمن

ج- عملیات کربلای ۴:

  • شرکت یک گروهان غواص با نیروهای خط شکن و باز نمودن معابر جهت عبور نیروهای خط شکن
  • انهدام موانع، سیم خاردار و خورشیدی های دشمن
  • زدن معبر جهت عبور نیروهای خط شکن
  • انهدام سیم خاردارهای جلوی خط
  • پاکسازی قسمتی از میادین مین

د- عملیات کربلای۵:

  • شرکت یک گروهان غواص جهت پاکسازی موانع در داخل آب
  • جمع آوری ۷۰ مین منور از داخل آب
  • جمع آوری ۳۰ هزار نبش در موانع ایجاد شده و خورشیدی های موجود در آب
  • پاکسازی میادین مین موجود از منطقه، به وسعت ۲۰۰ *۱۰۰ متر
  • ایجاد کانال بوسیله ی مواد منفجره
  • انهدام پل (چهار دهنه)
  • انهدام دکل دیده بانی (چهار عدد)
  • انهدام کانال ماهی از چهار نقطه
  • ایجاد میادین مین به تعداد ده میدان
  • پاکسازی داخل نونی شکل ها در منطقه ی شلمچه از گلوله های عمل نکرده
  • انهدام ده دستگاه تانک
  • شرکت در عملیات روزانه و زدن معبر در کنار کانال زوجی شلمچه»

 

·       سایریگان های های مهندسی رزمی سپاه

بقیه یگان های های مهندسی رزمی سپاه که در دوران دفاع مقدس فعال بودند ، بدین قرار هستند :

·       ۱- پایگاه های مهندسی

پایگاه معقولی(اهواز- کیلومتر ۵ جاده اندیمشک)، امام حسن مجتبی(ع)(جنب پاسگاه تُبُر)

همچنین ستاد فوریت های جنگ وزارت سپاه نیز فعالیت هایی در زمینه مهندسی رزمی داشتند.

(سرداری کرمانی, بی تا, ص. ۲۴)

·       ۲- تیپ های مهندسی

در سال های دفاع مقدس، تعدادی تیپ مهندسی تشکیل شد که بعداً تحت عنوان گروه های مهندسی به کار خود ادامه داد. این تیپ ها عبارتند از تیپ ۴۷ سلمان در منطقه غرب کشور، تیپ حمزه در منطقه شمال غرب کشور، تیپ ۴۵ جوادالائمه(ع)، تیپ ۴۶ الهادی که در منطقه جنوب مستقر بودند. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ۲۳)

·       ۳- لشکرهای مهندسی

لشکرهای مهندسی سپاه در سال های دفاع مقدس عبارت بودند از لشکر ۴۰ صاحب الزمان(عج) که در جنوب مستقر بود، لشکر مهندسی ۴۲ قدر که در جنوب مستقر بود و لشکر ۴۳ امام علی(ع) که در غرب مستقر بود و بعد از سال های دفاع مقدس همچنان در قالب گروه مهندسی ادامه مأموریت دادند. (پوریرحیم & صادقی, بی تا, ص. ص۲۳-۲۴)

·       ۴- قرارگاه های مهندسی منطفه ای و تاکتیکی

در سال های دفاع مقدس قرارگاه های کربلا، نجف، قدس و حمزه از قرارگاه های عمده منطقه ای بودند و در مقاطعی با توجه به عملیات های خاص، قرارگاه های دیگری نیز تشکیل و مهندسی آنها نیز به ایفای نقش می پرداخت. از نمونه ی این قرارگاه ها می توان به قرارگاه نصرت اشاره کرد که در منطقه هورالهویزه مستقر بود یا قرارگاه های موقت تاکتیکی که بنا به ضرورت در عملیاتی خاص تشکیل و ادامه ی حمایت آن بسته به نظر فرماندهان و ادامه ی عملیات ها و جنگ بود؛ همچون قرارگاه سپاه سوم صاحب الزمان، سپاه دوم سیدالشهدا، عاشوراء و نبی اکرم.

سردار خامنه در خصوص علت تشکیل یگان های مهندسی عمده(تیپ و لشکر مهندسی )چنین میگوید:

“در آن مقطع که یگان های ما عملیاتی تر بودند، پویا تر بودند شاید ایجاب می کرد که این اسامی را به کار ببریم، از تیپ و لشکر استفاده بکنیم. خود این عنوان، یک روحیه، یک انگیزه های خاصی را حتی به پرسنل القاء می کرد به عنوان جمعی لشکر مهندسی، جمعی تیپ مهندسی. اتفاقاً من خاطرم هست که تا مدتهای مدید بعد از جنگ هم پرسنل آن یگان ها، ابا داشتند از بردن نام خودشان به عنوان یک گروه. کماکان به عنوان یک لشکر و تیپ… هنوز هم من اطلاع دارم، بچه های قدیمی این گروه ها به یگان خودشان می گویند تیپ. می گویند صبح رفته بودیم تیپ… یعنی یک خاطره ی خوبی از آن روزها دارند با عنوان تیپ یا لشکر. می خواستم این را عرض بکنم که این تیپ ها و لشکرهای ما به واقع هم تجهیزات داشتند، هم سازمان مفصلی داشتند و هم فعالیت های عمده ای را تقبل می کردند، انجام می دادند به عنوان پشتیبانی عمومی قرارگاه های ما. من یک جا دیدم که از یکی از دوستان عزیز خودم گفته شده که اینها عمل کلی قرارگاه بودند. عمل کلی را استفاده نکنیم بهتر است یا عمل کلی تقویت یا … اینها اصطلاحات مربوط به توپخانه هست. ما در مهندسی، در این قواعد تاکتیکی و آئین نامه ای کار، در وادی طرح ها و دستورات و طرح ریزی ، از واحدهای مهندسی کلان، به عنوان پشتیبانی عمومی نام می بریم. مثلاً می گوییم یک گروه مهندسی یا تیپ و لشکر مهندسی، زمان جنگ، می تواند پشتیبانی عمومی یک قرارگاه باشد. یک سپاه تاکتیکی باشد. به این معنا که تیپ ها و لشکرهای رزمی ما هرکدام، گردان مهندسی خودشان را دارند که پشتیبانی مستقیم و نزدیک از آنها می کند، اما یک سازمان بزرگتری اولا ما داریم که این تیپ ها و لشکرهای رزمی را هدایت می کند و آن قرارگاه است یا سپاه تاکتیکی. مثل قرارگاه کربلا. این قرارگاه کربلا، یک سری یگان های عمده در دستش دارد که این لشکرها را پشتیبانی عمومی یا تقویت عمومی می کند، مثل گروه توپخانه مثلاً ۶۳ خاتم. گروه ۶۴ الحدید. این یک گروه را که نمی آورند به لشکر بدهند. ممکن است برش تاکتیکی بدهند، یک گردانش، یک گروهانش را یک آتشبارش را بدهند و وقتی کل این گروه بخواهد بکار گرفته بشود به عنوان یک مشت محکم، یک گروه توپخانه می آید در اختیار این قرارگاه قرار می گیرد. حالا در اختیار قرارگاه قرار گرفت، آتش آن دیگر اختصاصی مال یک یگان نیست، مال یک لشکر نیست، مال کل منطقه ، سپاه ، قرارگاه تاکتیکی است که ممکن است ۵ تا لشکر در منطقه اش دارند عمل می کنند؛ روی خط حدش. هرجا نیاز بود، ضرورت داشت، آتش ها تقسیم می شود، متمرکز می شود.”

“اصلاً چرا می گفتیم لشکر مهندسی و تیپ مهندسی؟ حتما یک عده و عُده ای داشتند که به لحاظ حجمی و کیفی و تنوع، متنوع و متفاوت بودند که به آن می گفتیم تیپ و به این می گفتیم لشکر. لشکر قاعدتاً بزرگتر از تیپ است. پس حتما عده و عُده داشتند و مفصل بود. مثلاً لشکر ۴۰ صاحب الزمان یک لشکر ویژه هست. ما در آنجا گردان طارق داریم که شناورها و طراده های سنگین طارق را در این گردان سازماندهی کردند. از پراکندگی، این لشکرهای بزرگ را درآوردیم. اینها یک تولیتی می خواست، یک سازمانی می خواست، یک تمرکزی می خواست که یک جا نگهداری بشوند، بکارگرفته بشوند، مدیریت بشوند، فرماندهی بشوند یا مثلاً در این لشکر صاحب الزمان گردان پمپ داریم. گردان سنگین پمپ آب داریم برای بحث جنگ آبی، یا جنگ آب، عملیات آبی. در تیپ ها و لشکرهای دیگر، این گردان را نداریم. اما تیپ ها و لشکرهای دیگرمان هم، مثلاً لشکر ۴۳ امام علی، لشکر ۴۲ قدر، تیپ مهندسی ۴۵ جواد…این ها یک شاکله ی واحدی دارند. مثلاً یک گردان تخریب، یک گردان پمپ، یک گردان راه، یک گردان استحکامات و یک گردان احیاناً ارکان و گردان ارکان هم هست مثلاً. در ارتش مشابه این نبوده . در ارتش با چیزی به نام تیپ مهندسی یا لشکرمهندسی.”

“حالا در آن مقطع زمانی ما این اسامی را استفاده می کنیم،- تیپ و لشکر – ولی بعد از جنگ به این می رسیم که نه، اصطلاح درست آن شاید این باشد که ما هم اسم این واحدهای بزرگمان را بگذاریم گروه. درنتیجه عنوان گروه را اتخاذ می کنیم. یعنی می گوییم گروه ۴۰ صاحب الزمان، گروه ۴۳ امام علی، گروه ۴۲ قدر، گروه ۴۵ جواد الائمه و … از راهکار گروه استفاده می کنیم. در واقع همان است . گروه ۴۱۱ مهندسی ارتش، یک نوع از این یگان های بزرگ هست”

 

سخن پایانی

  • در طول تاريخ جنگ ها از يگان هاي مهندس به عنوان يك عنصر حساس و كارآمد ياد شده و نتايج به دست آمده ازعملیات هاي گذشته نشان داده است كه كاربرد اصولي مهندسي تا چه حد در موفقيت رزم و انجام مأموريت موثر بوده است. تجارب حاصله از دوران دفاع مقدس و بررسي جنگ هاي نوين، بار ديگر نقش كارساز يگان هاي مهندسي را تأييد نموده و حتي بعضي از صاحب نظران بر اين باورند كه چنانچه از اين يگان ها به گونه اي صحيح و عملي بهره برداري گردد قادرند چون بازویي توانمند، رزم را پشتيباني نمايند.
  • مهندسی رزمی سپاه ، با کمک مهندسی چهاد سازندگی ,علاوه بر فعالیتهای متنوع و گسترده در طول جبهه های نبرد و در عملیاتهای مختلف ، سبب افتخارات بی نظیری در جنگ تحمیلی از قبیل پل خیبر و جاده سید الشهدا و پل بعثت شدند .
  • پس از جنگ تحمیلی نیز توان مهندسی سپاه ، به کمک بازسازی کشور آمده و همزمان نیز در حوزه های مهندسی دفاعی ، اقدامات ارتقای توان دفاعی و ایجاد بازدارندگی تلاشهای بسیار نموده است و همچنین نسبت به صدور تجارب خود به محور مقاومت نیز منشا خدمات ارزنده ای بوده است .
  • مهندسی سپاه بایستی در ساخت و سازهای خود ، نسبت به سایر احداثات دیگران ، از کیفیت لازم در برابر تهدیدات محتمل ؛ از ایمنی بالایی برخوردار بوده وبعنوان الگو ومصادیق عینی درجامعه باشد . همچنین از پذیرش اجرای پروژه های ملی واستانی دولتی که ملاحظات ایمنی و پدافندی را رعایت نکرده ، اجتناب نماید و عامل توسعه اسیب پذیریهای کشور نباشد .
  • ضرورت دارد ، کارگروه های تخصصی مهندسی رزمی در بخش های مختلف با حضور پیش کسوتان ایجاد شده و نسبت ثبت تجارب و نیز تهیه طرحهای گوناگون برای شرایط تهدیدات محتمل اتی اقدامات لازم به عمل امده و از آمادگی های لازم برخودار باشند.

 

 

منابع و مأخذ

  • کتب

برهانیان, ع., & نجفی, ح. (۱۳۷۶). جنگ مهندسی، خاطرات، تاریخچه تشکیل و روند تکاملی واحد مهندسی لشکر ۳۱ عاشورا. واحد مهندسی لشکر ۳۱ عاشورا.

پوری رحیم, ع., & صادقی, ی. (بی تا). ایران.

توکلی, ا. (۱۳۷۳). نقش مهندسی در دفاع مقدس.

سرداری کرمانی, ج. (بی تا, ۹). تجارب مهندسی جنگ. تهران, تهران, ایران.

کاوشی, ح. (۱۳۸۵). جهاد سازندگی و جنگ. انتشارات دفاع.

  • جزوات

جزوه شماره ۱۳، مجموعه جزوات تدوین محتوی پروژه مهندسی رزمی در ۸ سال دفاع مقدس،عملیات مهندسی ارتش

  • مقالات

مقاله شماره ۱، مجموعه مقالات پروژه تدوین محتوی مهندسی رزمی در ۸ سال دفاع مقدس؛ مقالات مهندسی رزمی سپاه،۱۳۷۶

مقاله شماره ۸، مجموعه مقالات پروژه تدوین محتوی مهندسی رزمی در ۸ سال دفاع مقدس، بررسي توصيفي تحليلي انواع خاكريزهاي دفاعي، نجفی

  • سایت

انصاری. (۱۳۸۶). کربلای ۴. بازیابی از پایگاه حجت الاسلام انصاری راد: تاریخ مراجعه ۲۳/۰۱/۱۳۹۴ ۱۰:۰۰

http://www.ansarirad.ir/index.php/2013-12-09-20-23-35/4/82-4

ایران ویکی. (۱۳۹۳). فضای معماری. بازیابی از تاریخ مراجعه ۲۳/۰۱/۱۳۹۴ ۱۱:۰۰

http://iranwiki.net/detail/1717330/article/4

آموزش نظامی،۱۳۹۰ تاریخ مراجعه ۲۴/۰۱/۱۳۹۴ ۱۲:۰۰

http://www.amoozeshnezami.blogfa.com/post/922/%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C

پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس. (۱۳۸۹, ۳ ۱۵). مهندسی رزمی در صف مقدم نبرد. بازیابی از پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس: تاریخ مراجعه ۲۳/۰۱/۱۳۹۴ ۱۴:۰۰

http://www.dsrc.ir/View/article.aspx?id=3394

پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس۲, پ. ع. (۱۳۸۶, ۱۱ ۱۶). خلاقیت های مهندسی در دفاع مقدس. بازیابی از پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس تاریخ مراجعه ۲۷/۰۱/۱۳۹۴ ۱۵:۰۰

http://www.dsrc.ir/View/article.aspx?id=164

دانشنامه. (۱۳۹۴, ۴ ۱۵). بازیابی از دانشنامه رشد:تاریخ مراجعه ۲۰/۰۱/۱۳۹۴ ۱۰:۱۵

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA+%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AC%D8%B1+10&SSOReturnPage=Check&Rand=0

دانشنامه رشد. (۱۳۹۳). عملیات والفجر مقدماتی. بازیابی از تاریخ مراجعه ۲۰/۰۱/۱۳۹۴ ۱۰:۲۵

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA+%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AC%D8%B1+%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%A.

دانشنامه رشد، ۱۳۸۳، عملیات والفجر ۸، تاریخ مراجعه ۱۹/۰۱/۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۰۰

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA+%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AC%D8%B1+8&SSOReturnPage=Check&Rand=0

روز نوشته های یک مهندس  تاریخ مراجعه ۱۸/۰۱/۱۳۹۴ ۱۰:۱۵

http://gpengineer.blogfa.com/post-4.aspx

فرا رو. (۱۳۸۸). پشت-صحنه-بزرگترین-ناکامی-ایران-در-جنگ. بازیابی از تاریخ مراجعه ۱۸/۰۱/۱۳۹۴ ۲۰:۱۵

http://fararu.com/fa/news/23892/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D8%B5%D8%AD%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%86%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF