آهنگران
تکرار نوای مولودی بر بالین جانباز
آهنگران بر سر بالین جانباز جنگ، که گفته بود دلش برای صدای آهنگران تنگ شده
سبکبالان خرامیدند و رفتند مرا بیچاره نامیدند و رفتند سواران لحظه ای تمکین نکردند ترحم بر من مسکین نکردند سواران از سر نعشم گذشتند فغانها کردم اما برنگشتند اسیر و زخمی و بی دست و پا من رفیقان این چه سودا بود با من؟ رفیقان رسم همدردی کجا رفت؟ جوانمردان جوانمردی کجا رفت؟ مرا این […]