از دیپلماسی ذلت تا دیپلماسی عزت
از دیپلماسی ذلت تا دیپلماسی عزت

رزمندگان دیپلماسی به پیش :

اسم دیگری بگذارید، تا یادآورتهوع برجام دست ندهد

دکتر سید جواد هاشمی فشارکی

یکبار دیگر مذاکرات هسته ای نقل مجالس شد ، اما با تفاوت ۱۸۰ درجه ای در سیاست و روش مذاکره .مذاکرات رفع بهانی جویی غربیها که ۱۸ سال است ادامه دارد و پیش از این سکاندارش روحانی، لاریجانی ، جلیلی و ظریف، بوده اند ، اینک پنجمین هیئت ایرانی به سرپرستی علی باقری از ۸ آذر ۱۴۰۰ در وین با گروه ۱+ ۴ (آلمان، فرانسه، روسیه، چین و انگلیس) آغاز شد .پیش از این ظریف ( روحانی ) بدون اخذ تضمین اجرای تعهدات طرف مقابل و براساس اعتماد مفرط به آنان ؛ علاوه بر ریختن بتن و تخریب زیر ساختهای هسته ای به مدت پنج سال توقف و تعلیق ۹۵ درصد برنامه هسته‌ای را پذیرفته بود ، تا اینکه امریکاییها بدون دادن هیچ امتیازمتقابلی در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۷ از برجام خارج شده و برعکس سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران را در پیش گرفته و بر تحریمها نیز افزودند . دولت روحانی برای جلب رضایت طرف‌های غربی، حتی صنعت فضایی کشور را در رکود فرو برده ؛ از کشورهای مظلوم محور مقاومت حمایت نکرد و احساس میشد توافق نانوشته ای نیز با غرب برای تعطیلی صنعت موشکی کشور داشتند .

اینکه تیم مقتدر ایرانی نمایندگان امریکای بدعهد را به اتاق مذاکره راه نداده ؛ تحقیر و تادیب شایسته ای بود ؛ که تاریخ تاکنون چنین حقارتی را برای امریکایی ها به خود ندیده بود و شرط بسیارمنطقی تیم ایرانی مبنی بر اینکه آمریکا فقط با لغو همه تحریم‌ها بلیت بازگشت به اتاق برجام را دریافت می‌کند و عدم رغبت به گفت‌وگوی دوجانبه‌  با هیئت آمریکایی در شان نظام انقلابی بود .

خبرسازی دیپلمات های اروپایی و فضا سازیهای رسانه های غربی برای ایجاد اخلال با هدف فشار و اثرگذاری منفی بر تیم ایرانی برای عقب نشینی از خواسته اصلی خود یعنی لغو تحریم های ظالمانه وتن دادن  به خواسته های آمریکا و اروپاییها و همچنین پروژه مقصرسازی و بر گردن طرف ایرانی انداختن در صورت هرگونه عدم توافق ، تلاشهای مذبوحانه ای بود که فقط افراد و افکار مریض را خشنود کرد .

تلاشهای نظام تلاش تیم جدید ملی بر اصلاح ریل غلط یک سیاست بجا بود .پیش از شروع مذاکرات جدید ، دیپلماسی فعال اقتصادی و صادرات نفتی و غیرنفتی ، موفقیت در مهار شیوع کرونا (با وجود تحریم‌های ظالمانه)، و افزایش توانمندی‌های هسته‌ای.عدم پالسهای ضعفی که قبلا در دوره روحانی صورت میگرفت و برعکس تهدید به ترک میز مذاکره در صورت صحبت در خصوص موضوعات غیر مرتبط با رفع تحریمها و وجود تجمع ضدانقلاب درمسیر و مکان مذاکرات ( که معمولا با پشتیبانی خود دولتهای غربی قبلا صورت میگرفت ) و اعتماد بالای تیم ایرانی و عدم پذیرش حرف زور و تزویر غربیها ، مبین کفه سنگین ایران و خالی بودن کفه آمریکاییها بود .

تلاش های مذبوحانه غربزده های داخلی ،با محوریت ورشکستگان سیاسی دولت روحانی نیز بسیار عجیب وهمراه با ابتذال در انتقاد بود . آنان  بجای حمایت از منافع ملی آب به آسیاب دشمن ریخته و مجرا و معبر برای دشمن باز میکردند و به جای طلبکاری از دشمن ادعا می‌کردند: «تیم مذاکره‌کننده برنامه ندارد، کاربلد نیست، و به‌جای منافع ملی، روی حقوق ایران تأکید می‌کند ، نباید برای مذاکره پیش شرط گذاشت . اگر برجام اخه پس چرا وارد مذاکره شده اید! انتقال التهاب در بازار ارز ، پمپاژ نگرانی در مردم درصورت عدم توافق »!  همانان که شش سال پیش ادعا می‌کردند«امضای وزیر امور خارجه آمریکا تضمین برجام است»، حالا با موضع طلبکاری میخواهند خود را خیرخواه ملت جابزنند .

تیم جدید مذاکره کننده که پرورش یافته در دامن مام وطن است ، ناکارمدی زندگی و پرورش یافتگان در دامن غرب را اثبات کردند. اینها شیفته کشور و اعتماد به توان داخلی هستند و آنها شیفته غرب و اعتماد به امضای غربیها بودند بازنویسی دیکته غربیها دنبال کردند و آنچه بود، دادند وهیچ نستادند ، هر آنچه میسر بود بندها را وادادند ، واینک اینان بدنبال بازپس گیری حقوق از دست رفته اند . و آمریکاییها با کند شدن سلاح تحریم و فشار و به سبب بدعهدی خود ، در مانده و تحقیر و وامانده شده اند .و جبهه تحریم و تحریف در سرشیبی قرار داشته و در استانه فروپاشی هستند . و وعده قرانی أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ در حال اشکار شدن ونزدیک بودن صبح پیروزی است .