جهادگر شهید غلامحسین قرایی
جهادگر شهید غلامحسین قرایی

زندگینامه جهادگر شهید غلامحسین قرایی به قلم راوی خراسان شمالی برادر عیسی آگاهی: در سال ۱۳۴۰ در بخش صفی آباد شهرستان اسفراین دیده به جهان گشود. او علاوه بر تحصیل، در مزرعه نیز یاور پدر خانواده بود و پس از پایان مقطع ابتدایی، برای ادامه تحصیل راهی شهرهای اسفراین و سبزوار شد وسرانجام در سال […]

زندگینامه جهادگر شهید غلامحسین قرایی

به قلم راوی خراسان شمالی برادر عیسی آگاهی:

در سال ۱۳۴۰ در بخش صفی آباد شهرستان اسفراین دیده به جهان گشود. او علاوه بر تحصیل، در مزرعه نیز یاور پدر خانواده بود و پس از پایان مقطع ابتدایی، برای ادامه تحصیل راهی شهرهای اسفراین و سبزوار شد وسرانجام در سال ۱۳۵۸ موفق گردید تا تحصیلات دوره ی متوسطه را در رشته علوم تجربی به پایان ببرد.
روزهای تحصیل غلامحسین در دبیرستان، همزمان با روزهای پر شور انقلاب بود و او به عنوان یک دانش آموز روشنفکر با اعلام پیام انقلاب، دیگر دوستان و هم کلاسی هایش را نسبت به افق های روشن آگاه می نمود.
پس از پیروزی انقلاب، غلامحسین با به پایان بردن دوره خدمت نظام وظیفه، گام در نهادمقدس جهاد سازندگی گذاشت تا با فعالیت در این نهاد انقلابی، همچنان در راستای تحقق آرمانهای انقلاب گام بردارد.
غلامحسین به عنوان مسئول کمیته آبرسانی جهاد سازندگی شهرستان اسفراین، هدفی جز خدمت به محرومان روستایی نداشت. در آن روزگار روستاهای زیادی از توابع شهرستان اسفراین از نعمت آب محروم بودند و او به برکت جهاد سازندگی و با همت والای خود آب را به این نقاط محروم هدیه کرد و با وجود مشکلات زیادی که پیش رو داشت، لحظه ای از تلاش باز نماند.
متانت و برد باری از خصوصیات اخلاقی غلامحسین بود. او در نهایت ادب، احترام و تبسمی که همواره نقش بند چهره اش بود، خود را در دل دوستان و اهالی روستایی جای می داد. او هیچگاه از تلاش و کار برای برای خدمت به مردم روستایی احساس خستگی نمی کرد. خیلی کم حرف می زد و بیشتر مرد عمل بود و این جلوه های اخلاقی، او را محبوب دل دوستان و مردم خونگرم روستایی می کرد.
غلامحسین مرد شجاعت و غیرت بود و زمانی که احساس کرد جبهه به او نیاز دارد عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. او با هدف ساخت و استقرار پل های شناور، گام درمیدان نبرد گذاشت تا به عنوان سنگر سازی بی سنگر، با دشمنان ایمان ستیز کند.غلامحسین در هیبت رزمنده ای جهادگر، دلیر مرد لحظه های نبرد بود. او در احداث پل معروف خیبر و در جریان انجام عملیات بدر نقش به سزایی داشت زیرا این پل، راهی برای پیروزی رزمندگان اسلام گردید. او در لحظه های حضور، هدفی جز رضای خدا نداشت و شهادت را تنها مسیر وصال می دانست. سرانجام در بیست و دومین روز از اسفند سال۱۳۶۳ زمانی که در ناحیه شرق دجله مسئول حراست از وضعیت فنی بخش هایی از پل خیبر بود، بر اثر بمباران هوایی دشمن و اصابت ترکش خمپاره، شربت شهادت را نوشید تا سبکبال به سوی معبود پر بگشاید.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.