به بهانه فرا رسیدن سالگرد رحلت امام خمینی رحمت الله علیه/پناه تنهایی در روزهای تبعید
به بهانه فرا رسیدن سالگرد رحلت امام خمینی رحمت الله علیه/پناه تنهایی در روزهای تبعید

شاید بسیاری از مردم تا پیش از انتشار دیوان اشعار امام خمینی، از طبع شاعری ایشان بی‌خبر بودند. اما انتشار دیوان امام پس از رحلتشان، ابعاد جدیدی از شخصیت ایشان را آشکار ساخت

پناه تنهایی امام خمینی در روزهای تبعید را بشناسید

شاید کمتر کسی بداند که پشت چهره جدی و خستگی‌ناپذیر امام خمینی، شاعری عاشق و اهل مطالعه پنهان بود؛ مردی که روزانه صدها صفحه کتاب می‌خواند، از قصه‌های بزرگ جهان گرفته تا تاریخ‌های پیچیده، و گاهی به قدری غرق مطالعه می‌شد که چشم‌هایش از خستگی درد می‌گرفت.
گروه کتاب و ادبیات «اندیشه ناب»: «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم/چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم»؛ این همان بیت مشهور از امام خمینی(ره) است؛ رهبر انقلابی که در دنیا بیش از هر چیز به خاطر قاطعیت سیاسی و جایگاه فقاهت و مرجعیت دینی شناخته می‌شود. اما در پس این چهره مبارز و استوار، روحی لطیف و سرشار از عشق و عرفان نهفته بود که در شعر و ادب تجلی می‌یافت.

امام خمینی؛ شاعری عارف و بی‌ادعا

شاید بسیاری از مردم تا پیش از انتشار دیوان اشعار امام خمینی، از طبع شاعری ایشان بی‌خبر بودند. اما انتشار دیوان امام پس از رحلتشان، ابعاد جدیدی از شخصیت ایشان را آشکار ساخت. این دیوان که حاوی اشعار بسیاری در قالب‌های گوناگون شعر کهن، به ویژه غزل است، به سرعت مورد استقبال فراوان قرار گرفت.اشعار امام از نظر ادبی بی‌نقص هستند و قدرت کلام بسیاری داشتند؛ تا جایی که گاهی تشخیص شعرهای ایشان از کارهای شاعران بزرگ دیگر مثل ملک‌الشعرا بهار یا وحید دستگردی برای محققین سخت بود. با این حال در کتاب «صحیفه امام» آمده است که امام خمینی در مورد جایگاه ادبی خود اینگونه فرموده‌اند: «باید به حق بگویم که نه در جوانی، که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده، و نه در فصل پیری، که آن را هم پشت سر گذاشته‏ ام، و نه در حال ارذل العمر، که اکنون با آن دست به گریبانم، قدرت شعرگویی نداشتم… »مرحوم حمید سبزواری، شاعر، عقیده داشت که امام، یک شخصیت ممتاز سیاسی- مذهبی بود و به خاطر صداقتی که بین مردم و ایشان وجود داشت، خود را به عنوان شاعر معرفی نمی کردند. او همچنین گفت که «شخصیت عرفانی امام در شعرشان موج می‌زند که وی را به شاعری عارف تبدیل کرده است. عرفان، انسان را به جایگاهی والا می رساند و به همین واسطه، اشعار امام نجات بخش جامعه خواهند بود.»
فاطمه راکعی، شاعر، با اشاره به سیره و روش زندگی امام که برگرفته از رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) است، تاکید داشت که شعر واقعی از دیدگاه امام خمینی، سرشار از عاطفه انسانی و خیرخواهی برای همه است. ایشان معتقدند در زندگی، شعر و شاعری امام خمینی هیچ موضوع ضد ارزشی و غیر منطبق با روش ائمه اطهار (ع) دیده نمی‌شود و روش زندگی فردی و اجتماعی ایشان هیچگاه از حیطه عدالت محوری، احترام به انسان‌ها و حفظ کرامت انسانی آنان بر مبنای مهربانی و مهرورزی خارج نشده است. راکعی، احیای ارزش‌های والای انسانی را اصلی‌ترین علت اقبال مردم از روش و آثار امام می‌داند و خاطرنشان می‌کند که این ارزش در ادبیات معاصر نیز امتداد یافته است. او همچنین رویکردهای خشونت‌آمیز به نام اسلام را کاملاً انحرافی و مغایر با سیره پیامبر (ص)، ائمه (ع) و اندیشه‌های امام خمینی می‌داند.محمود اکرامی، شاعر، نیز اشعار و اندیشه‌های امام را سرشار از مفاهیم ناب عاشقانه می‌داند و ایشان را مجتهد و سیاستمداری با تخیل شاعرانه بالا معرفی می‌کند. او معتقد است امام توانست ممنوعیت از عشق گفتن را از حصار شاعران سنت‌گرا بیرون آورد و جایگاه ایشان در عرصه شعر و عرفان هم‌شأن مولوی و ابوسعید ابی‌الخیر است.به طور کلی، می‌توان گفت که بن‌مایه اصلی اشعار امام خمینی از لحاظ ذهنی و اندیشه، عرفان اسلامی و از لحاظ تکنیکی، آمیزه‌ای از سبک هندی و عراقی است. عمده‌ترین قالب‌هایی که امام برای سرودن اشعارشان استفاده می‌کردند، غزل و رباعی است.

کتاب و مطالعه؛ تسکین‌بخش رنج غربت

برای امام خمینی، کتاب و مطالعه تنها یک سرگرمی یا ابزار کسب دانش نبود، بلکه پناهگاهی در دوران غربت و تنهایی و تبعید به شمار می‌رفت. چنانچه ایشان در پیامی به جوانان و نوجوانان و فرزندان شهدا می‌فرمایند که«انس با کتاب و قلم و اندوخته‌ها، آن‌قدر خاطره‌آفرین و پایدار است که همۀ تلخی‌ها و ناکامی‌های دیگر را از یاد می‌برد.»این جمله، نشان از باور عمیق ایشان به قدرت شفابخش مطالعه و نقش آن در تسکین روح دارد.
در بخشی از کتاب «پابه پای آفتاب» به نقل از از سید احمد خمینی، فرزند امام آمده است که«این اواخر، امام نمی‌رسیدند که کتاب‌های داستان و این‌طور چیزها را بخوانند. در نجف که بودند، شاید در روز صدها صفحه کتاب می‌خواندند، حال چه کتاب قصه و چه کتاب‌های اجتماعی. ایشان اکثر داستان‌های معروف را خوانده بودند و همین‌طور بسیاری از کتاب‌هایی را که جنبۀ سیاسی یا اجتماعی داشت، مثل «نگاهی به تاریخ جهانِ نهرو». امام کتاب «شوهر آهو خانم» را از اول تا آخر خوانده بودند. امام مطالعه را دوست داشتند. گاهی به قدری مطالعه می‌کردند که چشمشان خسته می‌شد. به یاد دارم در ایام تعطیلی که تابستان‌ها به یکی از شهرها یا تهران می‌آمدیم، به قدری کتاب‌های متنوع مطالعه می‌کردند که صدای کسانی که برای ایشان کتاب تهیه می‌کردند، در می‌آمد. اکثر داستان‌های بزرگ مثل؛ بینوایان را مطالعه کرده بودند. اکثر نوشته‌های نویسندگان بزرگ جهان را، چه در زمینۀ اجتماعی و چه سیاسی، خوانده بودند. تاریخ ایران را بارها مطالعه کرده و تاریخ مشروطه را خوب می‌دانستند.»

امام و نویسندگان؛ تاکید بر آزادی قلم و وحدت کلمه

نگاه امام خمینی به نویسندگان و اهل قلم نیز بسیار محترمانه بود. در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۷، درحالیکه تنها یک هفته از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذشت، نمایندگان کانون نویسندگان ایران که شامل چهره‌های برجسته‌ای چون سیمین دانشور، اسماعیل خویی و غلامحسین ساعدی بودند، به دیدار امام در مدرسه علوی رفتند. در این دیدار، باقر پرهام، دبیر کانون نویسندگان، گزارشی از فعالیت‌ها و مشکلات نویسندگان در دوران دیکتاتوری پهلوی ارائه داد و بر هدف اساسی کانون، یعنی دفاع از آزادی بیان و عقیده و مخالفت با هرگونه سانسور، تاکید کرد.امام خمینی نیز در سخنان خود خطاب به نویسندگان، بر مسئولیت خطیر قلم در دوران پس از انقلاب تاکید کردند. ایشان فرمودند:« آقایان! شما نویسندگان الآن تکلیف بسیار بزرگی بر عهده ‌تان هست. پیشتر قلم شما را شکستند؛ الآن قلم شما باز است لکن استفاده از قلم در راه آزادی ملت، در راه تعالیم اسلامی بکنید.»امام همچنین به موضوع وحدت کلمه اشاره کرده و آن را ضامن بقای انقلاب دانستند: «این ملت که می‌بینید، تمامشان زیر بیرق اسلام است که وحدت پیدا کردند. آنچه که لازم است الآن برای همه ما حفظ این وحدت است. در دانشگاه گاهی الآن دیده شده که یک تشنجاتی واقع می‌شود. این یا آگاهانه هست یا از روی ناآگاهی. در هر صورت اگر خدای نخواسته آگاهانه باشد باید بگویم خیانت است، و اگر ناآگاهانه باشد باید بگویم که جهالت است. امروز روزی نیست که این ملت [که‌] این پیروزی را به دست آورده است ما با تشنجات این را به هم بزنیم. امروز روزی نیست که ما با حمله به مراکز عمومی یا به مراکز خصوصی این نهضت را آلوده کنیم.
امروز روز وحدت کلمه است. همه ما، هر کدام در هر راهی که هستیم، در هر راهی [هر] مسلکی که داریم، همه الآن باید مجتمع بشویم تحت یک لوا. اگر مجتمع نشویم تحت یک لوا همه ما را از بین خواهند برد.»در پایان سخنانشان، امام خمینی از نویسندگان درخواستی مهم مطرح کردند:« من چیزی که از نویسندگان می‌ خواهم این است که همان طور که ما طلبه‌ ها مکلف هستیم، شما آقایان نویسندگان هم مکلف هستید. الآن از قلمتان استفاده کنید و برای خیر این ملت و برای خیر این جامعه قلمفرسایی کنید. خداوند به همه شما سلامت و عزت بدهد.»

آنچه از واکاوی ابعاد نگاه امام خمینی (ره) به کتاب، ادبیات، شعر و نویسندگان به دست می‌آید این است که نگاه امام خمینی(ره) به ادبیات، کتاب و قلم، نگاهی عمیق، انسانی و معنوی بود. او در قامت یک فقیه انقلابی، نویسندگان و شاعران را تنها صاحبان ذوق نمی‌دانست، بلکه آنان را حاملان رسالت آگاهی، اخلاق و عدالت می‌دید؛ کسانی که باید در صف مقدم مبارزه فرهنگی قرار گیرند. امام، با آنکه خود را شاعر نمی‌دانست، اما شعرش به گواه بسیاری، لبریز از شور عرفان و حکمت است و همچنان در فضای ادبی و معنوی ایران طنین‌انداز است. او با  کلام نافذش، هم اهل فرهنگ را گرامی داشت، هم مسیر آنان را به سوی حقیقت و انسانیت هدایت کرد.اکنون که دهه‌ها از آن روزها گذشته است، میراث فکری و فرهنگی امام خمینی همچنان زنده و الهام‌بخش است و یادآوری می‌کند که در کنار فریادهای عدالت‌خواهانه، باید نجوای مهر و عقل و عشق را نیز شنید؛ و در هیاهوی سیاست و قدرت، صدای شعر و کتاب را نباید خاموش شود. چه بسا امروز، بیش از هر زمان، نیازمند همان پیوند عمیق میان ایمان، فرهنگ، خرد و ادبیات باشیم؛ پیوندی که در زندگی و کلام امام، معنا یافته بود.

منبع: «اندیشه ناب»

  • نویسنده : شفیق فکه، شبکه ایثار
  • منبع خبر : «اندیشه ناب»