اقدامات مهندسی ارتش بعث عراق در خاک ایران
اقدامات مهندسی ارتش بعث عراق در خاک ایران

ارتش بعث عراق پس از تجاوزات خود ؛ برای ثبت خود در خاک ایران اقدامات مهندسی رزمی انجام داد و در مرحله بازپس گیری مناطق تصرفی نیز اقدامات مهندسی را تداوم بخشید….
مهندس عبدالامیر ابراهیمی – جهادگر امیر محمد زاده – دکترسید جواد هاشمی فشارکی

الف ) درمرحله عملیاتهای تهاجمی عراق : 

پس از پیشروی وتصرف برخی مناطق کشورمان درجنوب و غرب کشور در آغاز جنگ تحمیلی ؛ وبادفاع مردمی که صورت گرفت ومتوقف شده و زمین گیر شدند ، درهمان نقاط تصرفی ، مواضع مستحکمی را برروی ارتفاعات و دشت و شهرهای تصرفی ایجاد کردند. خاکریزها ، کانالها و موانع متعدد را بوجود آوردند ، تا ایران نتواند آنها را باز پس گیرد . بعنوان مثال تمامی ساحل رودخانه اروند رود را کانال های زیرزمینی کند و به داخل خانه های خرمشهر متصل کردند و اغلب خانه های خرمشهر را خراب کرده و تیرآهن های انها را برروی کانالها گذاشته وبا خاک پوشاندند. ویک دژ مستحکم ایحاد کردند. بخشی دیگر از اقدامات مهندسی رزمی عراق که به مرور ایجاد شد، در بخش ب ذکر شده است .

 

ب) در مرحله عقب نشینی عراق :  

بعد از اینکه عملیات‌های رزمندگان اسلام یکی پس از دیگری شکل گرفت و آزادسازی سوسنگرد در سه مرحله با موفقیت انجام شد، عراق کم‌کم به توان ما پی برد و آرام آرام به فکر ایجاد موانع جدید افتاد. پس از آزادی سوسنگرد، عراق بر روی تپه‌های الله اکبر مستقر شد و از آن به عنوان یک مانع طبیعی بهره برد. لازم به توضیح است که این ارتفاعات بر قسمت وسیعی از شمال سوسنگرد مسلط است. عراق در آنجا هم میادین مینی را احداث کرد و تعداد مین‌های ضد نفر آن را نسبت به قبل افزایش داد. پس از اینکه ارتفاعات الله‌اکبر با انجام یک عملیات آزاد شد، عراق بیش از پیش متوجه شد که قدرت تهاجمی ما را نباید دست کم بگیرد و باید حجم و شکل موانع خود را گسترش دهد. بنابر این حجم سیم خاردارها و تعداد مین های ضد نفرات خود را افزایش داد و از آنجا که احتمال می داد تهاجم نیروهای پیاده ما به شکل گردانی ادامه یابد موانعی را متشکل از چندین رشته سیم خاردار و مین‌های ضدنفرات و مین های جهنده احداث نمود. با این حال هیچ کدام از اینها نتوانست در برابر رزمندگان ما سدی ایجاد کند و مانع از پیروزی ما در عملیات شکست حصر آبادان شود. لازم به ذکر است که تا این زمان موانعی که ذکر گردید به صورت پیوسته نبودند بلکه فقط مناطق مهم را پوشش می دادند.» (معبر نور ۱ ،۱۳۹۳ )

 

  • برخی از اقدامات متقابل جنگ آب

اقدامات متقابل عراق در مقابله با طرح انحراف رودخانه کرخه کور و ایستگاه پمپاژ و کانال شهید چمران. عراق با زدن شش خاکریز در مقابل آب و عقب نشینی حدود  ۱۵ کیلومتر، در نهایت دژ کوبیدهاي با سطح تراز و ارتفاع ۳ متر در منطقه سید طاهر احداث نمود و جاده اهواز خرمشهر را در جنوب دژ بریده و آب را به طرف رودخانه کارون هدایت کرد که البته آب به خاطر ارتفاع کناره هاي کارون و شیب زمین، به طرف جنوب حرکت نمود و عراق از کنار رودخانه به طرف غرب جاده اهواز خرمشهر عقب نشینی کرد.

در مورد سیلابهاي کارون، عراق با بستن پل هاي زیر جاده اهواز و تقویت دژ مارد، سیلاب را در پشت جاده اهواز خرمشهر و در شمال دژ مارد محدود کرد و با ایجاد کانالی در شمال و جنب دژ مارد، آبها را به رودخانه کارون منتقل کرد.»

 

  • عملیات طریق القدس

«وضعیت موانع در منطقه عملیاتی” طریق‌القدس” (چزابه، شمال شهر بستان۸ / ۹ / ۶۰)نسبت به موانع قبلی تکامل یافته‌تر بود. اغلب دارای دو نوار استاندارد بود و در بعضی از موارد تعداد نوارهای میدان مین به پنج نوار هم می‌رسید. عمق میادین تقریباً ۵۰ الی ۱۰۰ متر بود. ضمنا در مواردی تا ۳ ردیف سیم خاردار حلقوی و یک ردیف سیم خاردارهای فرشی را هم به موانع اضافه کرده بود. سیم خاردار هایی  به عرض یک یا دو متر به نحوی که تا پای خاکریز خودش ادامه داشت. (معبر نور ۱ ،۱۳۹۳ )

«در محور بستان میادین مین عراق ابتدا ۶ ردیف مین ضد تانک  تی ام ۴۶ و پس از آن سیم خاردار توپی در جلوی خاکریز عراق نصب شده بود فاصله سیم خاردار توپی تا خاکریز عراق ۵۰ متر بوده است. »

«در محور شمال شرقی بستان  میادین مین بدین گونه بود که در ابتدا سیم خاردار تک رشته ای  سپس با فاصله‌ای مین منور و پس از آن با فاصله بسیار کم مین والمری که بصورت محافظ رأس میباشد و پس از آن ۴ ردیف مین ضد تانک و یک ردف با محافظ پدالی بوده و پس از آن با فاصله ۹۰ متری از مواضع عراق سیم خاردار تک رشته‌ای سسسیسشی‌ای نصب می شده است.»

«در غرب سوسنگرد  ابتدا ۴ ردیف مین ضد تانک و پس از آن سیم خاردار تک رشته ای نصب می گردید که فاصله سیم خاردار تا مواضع عراق ۲۵ متر بوده است. و در همین منطقه یک ردیف مین پومز و سپس سیم خاردار بوده است.»

 

  • ترکیب موانع طبیعی و مصنوعی

آبراهه ها، رودخانه ها، کوه های صعب العبور، مناطق رملی و ماسه ای و امثال اینها از جمله موانع طبیعی هستند که بر روی زمین وجود دارند. هرگونه موانعی که به دست انسان ایجاد می شود مانند خاکریز، کانال، میدان مین و سیم خاردار و هر چیزی که موجب سد راه پیشروی شوند، موانع مصنوعی به شمار می روند. حال اگر بیاییم موانعی را ایجاد کنیم که ترکیبی از این دو عامل باشد، می تواند کارایی بهتری داشته باشد و برای دفاع از مواضع مفیدتر خواهد بود. ما اینگونه موانع را در نقاط متعددی از خطوط عراق مشاهده کردیم. کسانی که به طراحی موانع ترکیبی ‌می‌پرداختند، در برخی مناطق برحسب شرایط زمین و موقعیت خودشان، موانع مصنوعی را در سمت جلو یا عقب موانع طبیعی احداث می‌کردند. ایجاد موانع به ‌این ‌شکل، و انتخاب تقدم و تأخر موانع مصنوعی نسبت به موانع طبیعی مسئله خیلی مهمی است که طراحان و برنامه ریزان طرح های موانع باید به آن توجه کنند.» (معبر نور ۱ ،۱۳۹۳ )

 

  • سنگر کمین

«پس از اینکه عراق به روش های ایجاد معبر و چگونگی عبور از موانع توسط نیروهای شجاع ما پی برد، به تدریج به فکر ایجاد سنگرهای کمین افتاد. آنها با مشاهده برخی از راه‌کارهای ما،  با روش‌کارمان آشنا شده بودند. بنا براین سنگرهایی را در قسمت های جلوی میادین مین خود برای مقابله با ما احداث کردند، و افرادی را بعنوان نگهبان برای کنترل موانع خود بکار گماردند. این کار باعث گردید تا هنگامی که نیروهای ما قصد نفوذ به موانع عراق را داشتند با آتش سنگرهای کمین مواجه می‌شدند. در نتیجه، بچه ها مجبور می‌شدند معابر مورد نظر را رها کرده و مسیر دیگری را برای ایجاد معبر انتخاب کنند. و یا به اجبار زیر آتش نیروهای کمین با وجود خطرات زیاد و با دادن تلفات، از آن معابر عبور نمایند.» (معبر نور ۱ ،۱۳۹۳ )

 

  • عملیات فتح المبین

«پس از شکست عراق در “عملیات طریق القدس” (جنوب و شمال غربی شوش و غرب دزفول۲ / ۱ / ۶۱) و پیروزی رزمندگان اسلام، باز عراق موانع خود را تکامل بخشید. در این دوره عراق به حدی به اهمیت میادین مین پی برده و نسبت به عملیات نیروهای ما احساس تهدید می کرد که تقریباً تمام مسیر خط تماس نیروهای خود با ما را میدان مین کاشته و هیچ نقطه ای را بدون میدان مین نگذاشته بود. ضمناً با توجه به وضعیت توپوگرافی منطقه تا حد زیادی از موانع طبیعی در احداث میادین مین نیز بهره برده بود. (معبر نور ۱ ،۱۳۹۳ )

 

  • استفاده از موانع طبیعی

در منطقه فتح المبین، عراق از شمال به ارتفاعات شمالی جاده عین خوش- جسر نادری، دالپری، از جنوب به زمینهای رملی جنوب ارتفاعات میش داغ، و رودخانه نیسان، از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به جبل حمرین و رودخانه دویریج محدود میگردید. حساس ترین منطقه ای که عراق احساس خطر میکرد “جسر نادری” بود و در نتیجه بیشترین نیرو و موانع را در آن نقطه متمرکز نموده بود.

در خصوص میادین مین منطقه ی عملیاتی فتح المبین، یکی از فرماندهان ارتش می گویند:

«در منطقه ی فتح المبین در منطقه ی سه راهی قهوه خانه عراقی ها به قدری ناشیانه مین می گذاشتند که یک ردیف مین می گذاشتند. به محضی اینکه مین می گذاشتند نیروهای ما می رفتند مین را برمی داشتند خنثی می کردند و یک ماژیک علامت هم رویش می گذاشتند. عراق متوجه شد که این مین ها را شب می آیند خنثی می کنند. عقل داشت و آمد کرد دو تا، باز عقل داشت و کرد سه تا. همه ی اینها را که انجام داد، فهمید که یک میدان مین بدون نظارت مستقیم و دیده بانی مستقیم فاقد هرگونه ارزش است. بالاخره میدان مین را پاک می کند. این بود که در منطقه ی جنوب از وسط میدان مین کانال زد و جلوی میادین مین عناصر اطلاعاتی اش را گذاشت. به آنها گفت وظیفه ی شما این است که اگر نیروهای ایران به شما حمله کردند، شما کافی است مقاومت اولیه بکنید چند تا تیراندازی بکنید خط مقدم بیدار می شود و می فهمد که چه خبر است و بیایید عقب. یعنی ما زمانی به میدان مین می رسیدیم که با یک عراق هوشیار روبرو می شدیم. در آن وضعیت پاک کردن میدان مین کار بسیار دشواری بود.» (جانگداز، مصاحبه)

 

  • استفاده از بشکه های انفجاری

یکی دیگر از موانع عراق در این دوره، استفاده از بشکه های انفجاری بود. شهید عاصمی در این رابطه می گویند: «عراق، دیگر رفته رفته شاهد حملات منظم و سازمان یافته ای بود که با هماهنگی بین نیروهای زرهی و پیاده‌ی ما انجام می‌شد. بنابر این برای مقابله با حملات ما برای اولین بار از کانال استفاده کرد. ضمن اینکه موانع خود را با مقدار بیشتری از سیم خاردار فرشی، سیم خار دار چادری و استفاده از “بشکه‌های انفجاری۲۲۰ لیتری” گسترش داد. گفتنی است، عراق در فاصله‌ی ۵ کیلومتری جاده‌ی خرمشهر و در سمت چپ جاده، بشکه‌های انفجاری۲۲۰ لیتری را در فواصل خیلی نزدیکی از هم قرار داده بود. هرکدام را با یک چاشنی الکتریکی مسلح نموده، و سیم های کنترل آنرا تا سنگر نگهبانی کشیده بود. طرح این نوع موانع به نحوی بود که چنانچه بچه های ما از میدان عبور کرده و به نزدیکی آخرین سیم خاردار می‌رسیدند، با بشکه های انفجاری روبرو می‌شدند. و عراق با آگاهی از حضور ما، اقدام به انفجار بشکه ها نموده و ضربه‌ی خود را به این صورت وارد می‌ساخت. استفاده از این بشکه های انفجاری، آن هم به شکلی که گفته شد در طول خط پدافندی گسترده برای عراق مقرون به صرفه نبوده و برایش خیلی هزینه داشت. لذا بعداً به جای بشکه های ۲۲۰ لیتری از بشکه های ۲۰ لیتری استفاده کرد. با این تفاوت که به جای مواد منفجره، داخل آن را از مواد فوگاز پرکرد.

فوگاز ترکیبی است از مقداری یونولیت، بنزین و پودر آلومینیوم. این ترکیب وقتی منفجر شود تبدیل به مواد آتش‌زا گشته و حالت چسبندگی دارد. اگر مقداری از این مواد مشتعل، بر روی قسمتی از بدنتان  بیافتد، با شعله‌ای که دارد آن قسمت را به شدت می سوزاند. و اگر شما در آن حالت، به آن مواد دست بزنید به دست شما چسبیده و دستتان را هم می‌سوزاند. مدت سوختن این مواد هم نسبتاً زیاد است.» (معبر نور ۱ ،۱۳۹۳)

 

  • عملیات بیت المقدس

در منطقه عملیاتی بیت المقدس(غرب رود کارون۱۰ / ۲ / ۶۱)، عراق از شمال به رودخانه کرخه نور، از شرق به رودخانه کارون، از جنوب به شهر خرمشهر و اروندرود و از غرب به دژ مرزی محدود میگردید. تنها نقطه تهدید برای عراق منطقه عملیاتی (جاده اهواز-خرمشهر و رودخانه کرخه) محسوب می شد، به همین دلیل سمت خاکریزها، غربی- شرقی بود تا در برابر جبهه شمالی دفاع نمایند و مهمترین مانع عراق دژ مارد (پادگان دژ)در فاصله ۵ کیلومتری خرمشهر به ارتفاع ۳ متر و موانع ضد فرود نیروهای چتر باز, اطراف خرمشهر بود.

«در “عملیات بیت‌المقدس”عراق قسمت زیادی از شهر را تخریب کرد. در ارتش روسیه یک اصلی به نام ” اصل شهر سوخته ” وجود دارد و آن این است که: “وقتی قرار نیست منطقه‌ای در درست من باشد پس بهتر است در دست تو هم نباشد” . عراق بعثی نیز با این الهام از این اصل، وقتی نتوانست در مقابل رزمندگا ن ما دوام بیاورد وقتی که از شهر خارج شد شهر را ویران کرد و برای همیشه آن را ترک کرد.

 

  • استفاده از موانع ترکیبی

عراق برای دفاع از خرمشهر از موانع ترکیبی مستحکمی در پشت رودکارون استفاده کرده بود، و در برخی نقاط، عمق این موانع تا پنج کیلومتر می رسید. به این صورت که یک خاکریز در ابتدای خط دفاعی، و پس از آن، میدان مینی به عمق صد متر وجود داشت، در ادامه تا مسافت یک کیلومتر به صورت خالی رها شده و دوباره میدان مین دیگری به عمق صدمتر دیده می شد، همین طور موانع را به صورت بریده ادامه داده بود. این شکل از موانع را تا به حال ندیده بودیم و انتظار مواجهه با این طرح عراق به این گسترده‌گی نداشتیم. با توجه به این طرح موانع عظیم، عراق به خاطر جریان تند رود کارون، و با اطمینان از موانعی که ایجاد کرده بود، هیچگاه تصور نمی‌کرد قوای ما بتوانند از راه زمین به مواضعش در داخل خرمشهر دست یابند، مگر از راه هوا و توسط چتربازان. به همین خاطر بود که در داخل خرمشهر موانع ضد هلی‌برد فراوانی به کار برده بود.» (معبر نور ۱ ،۱۳۹۳ )

 

  • توسعه‌ی کانال های دفاعی

«نکته دیگری‌از طرح موانع عراق‌که در این عملیات مشخص شد، توسعه‌ی استفاده‌ ازکانال‌های دفاعی، به عرض‌ و عمق دو متر بود. نمونه‌ی آن در برخی محورها، مانند اطراف هویزه، پاسگاه یزدانی و دیگر مناطق دیده شد. با این کار در نظر داشت نفرات پیاده‌ی ما را از واحدهای زرهی جدا کند. همانطور که می‌دانید در هر عملیاتی نفرات پیاده و نیروی ‌زرهی مکمل یکدیگرند و چنانچه بخواهند به طور مجزا وارد کارزار شوند هیچ کدام به تنهایی کارآیی نخواهند داشت. چرا که در آن صورت عراق به راحتی قادر خواهد بود با  برنامه‌ریزی مناسب نیروی پیاده‌ی ما را به دام اندازد.(معبر نور ۱ ،۱۳۹۳ )

 

  • تله گذاری در شهرها

پس از شکستهای پی‌درپی از ضربات کوبنده‌ی رزمندگان اسلام، که طی عملیات های فتح ارتفاعات الله‌اکبر، شکست حصر آبادان، طریق‌القدس و بیت‌المقدس، عراق برای کشف علت شکست های خود، تمام رویدادهای گذشته، مخصوصاً نقاط ضعف خود و نقاط قوت ما را تجزیه و تحلیل و مورد بررسی قرار داد. او به این نتیجه رسید که در هر عملیاتی از جانب ما ، نه تنها بخش زیادی از مواضع و یا شهرهای اشغالی را از دست داده است، بلکه در هر مرحله با از دست دادن جناحین خود، امتیاز و برتری نظامی قابل توجهی به ما واگذار کرده است. و این در جنگ به مفهوم یک شکست مضاعف برای طرف مغلوب و یک پیروزی مهم برای طرف مهاجم می‌باشد.در واقع قوای ما در عملیات پیشین، یعنی “طریق‌القدس”توانسته بود علاوه بر یورش به قلب سپاه عراق و به عقب راندن او از اراضی تحت اشغال، دو پهلوی مهم نیز از او بگیرد که بعدها در پهلوی راست “عملیات فتح المبین” و در پهلوی چپ آن “عملیات بیت المقدس” را به انجام برساند. عراق، این ضعف خود را در عملیات‌های بعدی بیش‌ازپیش درک کرد و مطمئن شد که ما، پس از هر عملیاتی یک پهلو از او می‌گیریم و در عمیاتهای بعدی از آن استفاده می‌کنیم. به همین خاطر تصمیم‌ گرفت در تمام جبهه‌ها این ضعف را به نحوی برطرف نماید. بنابراین می‌توان عقب نشینی او در مناطق مهران، قصرشیرین، هویزه، ارتفاعات بازی‌دراز و برخی قسمتهای دیگر را از نتایج این تاکتیک برشمرد. با این هدف که در هیچ جبهه ای پهلو نداشته باشد و امکان استفاده‌ی ما از جناحین را سلب نماید. از طرف دیگر، او هم چنین می‌توانست موانع خود را در امتدادی مستقیم احداث نماید.» (معبر نور ۱ ،۱۳۹۳)

  • مرمت وتکمیل مواضع قبلی

برخی از مواضعی که یا براثر فرسایش و یا براساس ضرورت شرایط محیطی نیاز به اصلاح ویا تغییر داشت ، گروههای مهندسی مواضع قبلی را مرمت ویا تکمیل کرد .

 

  • اقدامات مهندسی ارتش بعث عراق در داخل خاک عراق

با عملیاتهای رزمندگان اسلام و بیرون کردن ارتش متجاوز بعث عراق ، اقدامات مهندسی رزمی در داخل خاک ایران خاتمه می یابد و به داخل سرزمین عراق کشانده میشود . در خصوص اقدامات مهندسی ارتش بعث عراق در داخل خاک عراق در مقاله دیگری بدان پرداخته خواهد شد .