ای کسانی که دائماً دم از امام حسین (ع) می‌زنید؛ مبادا امام را تنها بگذارید
ای کسانی که دائماً دم از امام حسین (ع) می‌زنید؛ مبادا امام را تنها بگذارید

شهید «اصغر ارسنجانی» در فرازی از وصیت‌نامه خود نوشته است: ای کسانی که دائماً دم از امام حسین (ع) می‌زنید، مبادا در این لحظات حساس امام را تنها بگذارید و شب وقتی که سر به بالین بستر می‌گذارید به فکر مال دنیا باشید و فریب این دنیای فانی را بخورید و از قافله عقب بمانید؛ چراکه الآن موقع عمل کردن به شعاری که می‌دادیم، رسیده است.

شهید «اصغر ارسنجانی» یکم بهمن سال ۱۳۳۷، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش عباسعلی و مادرش جواهر نام داشت. وی تا پایان دوره متوسطه درس خواند و سال ۱۳۶۲ نیز ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. «اصغر ارسنجانی» به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت تا این‌که نوزدهم فروردین سال ۱۳۶۶، با سمت فرمانده گردان در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در بهشت زهرا (س) واقع است. او را علی اصغر نیز می‌نامیدند.

متن وصیت نامه این شهید والامقام را در ادامه می‌خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

«انا لله و انا اليه راجعون»

«السلام علیک یا ابا عبدالله»

با درود و سلام بیکران به ارواح طیبه پاک شهدای اسلام خصوصاً حضرت مولی الكونين آقا امام حسین (ع) و با درود و سلام فراوان به محضر یگانه منجی عالم بشریت حضرت حجت بن الحسن العسگری (عج) و نائب برحقش امام خمینی (دامه ظله) و با درود و سلام به امت شهیدپرور و خانواده معظم شهدا.

در این لحظات آخر آن‌چه را که در دلم نهفته است، از اعماق وجودم برایتان بر صفحه کاغذ می‌نویسم، باشد که ان‌شاءالله بر روی همه تأثیر مثبت بگذارد و به نحو احسن برای رضای خدا انجام بدهیم و بدان جامه عمل بپوشانیم و مورد قبول و الطاف باری تعالی قرار بگیرد.

بار پروردگارا! خودت میدانی که در این دنیای رنگارنگ، در این دنیای پرزرق و برق و گول زن، در این دنیای پر تجملات که خیلی چیزها در آن نهفته است و باعث می‌شود که هر کسی به هر سویی کشانده شود، حال بستگی به کمال معرفت شناخت و ظرفیت شخص دارد و در درجه اول کمک به تو داریم.

اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین، بار پروردگارا! فقط تو را می پرستیم و از تو کمک می خواهیم. معبودا ما را در این آزمایش الهی‌ات موفق بدار.

آری عزیزانم! ای کسانی که همیشه آرزو می‌کنید و می‌گویید که ای کاش ما هم زمان آقا امام حسین (ع) بودیم و به یاری او می‌شتافتیم، خوب الآن موقعش رسیده، هر کس که به هر نحوی می‌تواند باید رزمندگان اسلام را یاری نماید. این گفته حقیر نیست؛ بلکه فرموده حسین زمان‌مان یعنی فرزند زهرا (س) حضرت امام خمینی (دامه‌ظله) است.

ای کسانی که دائماً دم از امام حسین (ع) می‌زنید، مبادا در این لحظات حساس امام را تنها بگذارید و شب وقتی که سر به بالین بستر می‌گذارید به فکر مال دنیا باشید و فریب این دنیای فانی را بخورید و از قافله عقب بمانید؛ چراکه الآن موقع عمل کردن به شعاری که می‌دادیم، رسیده است و باید به ندای حق گوی امام بزرگوارمان پاسخ بدهیم: «هل من ناصر خمینی، لبیک یا خمینی لبیک یا خمینی».

هم اکنون که دارم این شهادت‌نامه را می‌نویسم، در حال رفتن به منطقه عملیاتی کربلای پنج هستیم و از ایزد منان خواستارم که تا ما را نیامرزیده است، از این دنیا نبرد. از او خواهش می‌کنم که ما را هم جزو نوکران امام حسین و سربازان حقیقی آقا حجت بن الحسن (عج) قرار بدهد.

در پایان از خانواده‌ام اظهار شرمندگی می‌کنم که نتوانستم به آن‌ها خدمتی بکنم و از یکایک شما عزیزانم خصوصا پدر و مادر عزیزم و همسر گرامی‌ام حلالیت می‌طلبم.

«والسلام علی من اتبع الهدی»

خدایا! خدایا! رسان بقیه‌الله، در حیات روح‌الله، آمین یا رب العالمين.

الحقیر علی اصغر ارسنجانی/ چهارشنبه، ساعت ۶ بعدازظهر/ بیست و هفتم اسفندماه ۱۳۶۵

انتهای پیام