شهید سنجرانی خواب دیده بود که لباس سبزی به تن دارد و در یک دشت ایستاده است. از بالای کوه جوانی که او هم لباس سبزی داشت، صدایش می‌کند. می‌رود پیش آن جوان و ۱۰ سال بعد خوابش تعبیر می‌شود.
شهید «رضا سنجرانی» از شهدای مدافع حرم شهر مشهد است که دومین روز از ماه محرم سال ۹۶ در دیرالزور سوریه به شهادت رسید. او دوستی عمیقی با شهید حسن قاسمی دانا برقرار کرده بود. قاسمی دانا سه سال قبل از سنجرانی و در اردیبهشت سال ۱۳۹۳ در حلب به شهادت رسیده بود.
حاج محمد قاسمی دانا پدر شهید حسن قاسمی دانا در گفت‌وگو با دفاع‌پرس میگوید: پسرم اولین شهید مدافع حرم شهر مشهد بود. بعد از ایشان جوان‌های زیادی از شهرمان تصمیم گرفتند که مدافع حرم شوند. در واقع شهادت حسن آن‌ها را تشویق و تهییج به حضور در این جبهه کرده بود، افرادی مثل شهیدان بختی (مجتبی و مصطفی)، شهید هریری، شهید رضا سنجرانی و… .
این پدر شهید در خصوص دوستی و همرزمی پسرش با شهید سنجرانی بیان می‌کند: شهید سنجرانی معاون بانک بود. اما از شغل خوب و کار و زندگی‌اش گذشت و به جبهه دفاع از حرم رفت. پسر من هم نانوا بود. ایشان و شهید سنجرانی تا سال‌ها همدیگر را نمی‌شناختند. بعد از شهادت پسرم شهید سنجرانی به خانه ما آمد و از خاطرات‌شان گفت. گویا آن‌ها در بسیج، آموزش‌های نظامی و جبهه مقاومت با آشنا شده بودند.
وی ادامه می‌دهد: شهید رضا سنجرانی تعریف می‌کرد حدود ۱۰ سال قبل از آنکه با پسرم آشنا شود خواب می‌بیند لباس سبزی پوشیده و در یک دشتی قرار دارد. ناگهان پسر جوانی که او را نمی‌شناخت از بالای کوهی صدایش می‌کند و میگوید: رضا جان بیا اینجا. جای خوبی است… آقا رضا هم پیش ایشان می‌رود.
پدر شهید قاسمی دانا می‌افزاید: شهید سنجرانی می‌گفت فضای خاص این خواب باعث شد هیچ وقت آن را فراموش نکنم. ۱۰ سال بعد وقتی با حسن آشنا شدم و هر دو با یونیفرم‌های سبز رنگ عکس یادگاری اندااختیم، بعد از توجه به این عکس‌ها یادم افتاد کسی که سال‌ها قبل در خواب دیده بودم حسن قاسمی دانا بود.
شهید قاسمی دانا در اولین اعزام به جبهه مقاومت، روز ۱۹ اردیبهشت سال ۹۳ در حلب به شهادت می‌رسد و شهادتش باعث اعزام تعداد بیشتری از جوان‌های مشهدی به جبهه دفاع از حرم می‌شود. شهید سنجرانی یکی از همین جوان‌ها بود. حاج محمد قاسمی دانا در این خصوص میگوید: شهادت پسرم خیلی از جوان‌های مشهدی را ترغیب به حضور در دفاع از حرم کرد. آقا رضا سنجرانی سه سال بعد از شهادت پسرم در جبهه سوریه آسمانی شد. ایشان ارتباط زیادی با ما که خانواده حسن بودیم برقرار کرده بود.
وی بیان می‌کند: آقا رضا تا زمان شهادت بار‌ها از پسرم یاد کرده بود. یک فایل صوتی هم از ایشان به یادگار مانده که در آن گفته بود: «پارسال اربعین، جای شما خالی، یکی از آقایان مداحان مشهدی نزدیک حرم امام حسین (ع) شعری خواند که یک بیت‌اش برای من خیلی قشنگ بود. وصیت کردم به برادرم که اگر انشاءالله رفتم و به حسن قاسمی رسیدم، زیر عکس‌های مشترکی که من و حسن داریم این بیت را بنویسند.
بیت خیلی قشنگی است و انشاءالله به یاگار بماند:
عاشقان بی‌کفن‌ها با کفن‌بیگانه‌اند
روی جسم پاره‌ی من بوریا باید کشید
گفت‌وگو از داود جعفری
انتهای پیام
