⚘ وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار میشد ، همسرش طاقت نمیآورد. میگفت: « بس است دیگر . استراحت کن . خسته شدی .» ? و مصطفی جواب میداد: « تاجر اگر از سرمایهاش خرج کند ، بالاخره ورشکست میشود . باید سود دربیاورد که زندگیاش بگذرد . ما اگر قرار باشد نماز […]
⚘ وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار میشد ، همسرش طاقت نمیآورد. میگفت: « بس است دیگر . استراحت کن . خسته شدی .»
? و مصطفی جواب میداد: « تاجر اگر از سرمایهاش خرج کند ، بالاخره ورشکست میشود . باید سود دربیاورد که زندگیاش بگذرد .
ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ، ورشکست میشویم.»
? به نقل از کتاب « چمران به روایت همسر شهید