خدا کند درمحضر امام زمان (عج) رفوزه نشویم/ ما خون دادیم تا مردم پیاممان را به گوش جهان برسانند
خدا کند درمحضر امام زمان (عج) رفوزه نشویم/ ما خون دادیم تا مردم پیاممان را به گوش جهان برسانند

سعید جلالی از شهدای هویزه می‌گوید ما به رسالتمان عمل کردیم و وظیفه مردم است که پیاممان را به گوش جهان برسانند.

انقلاب اسلامی، انقلاب ارزش‌ها بود، شهدای کربلای هویزه ارزشی و انقلابی بودند، اما ارزش آن‌ها به فتح خاک نیست، چرا که به دنبال قهرمانی نبودند، برای وطن آمدند، قهرمان جریان اجتماعی‌ای بودند که امام به راه انداخت و همه اقشار را همراه کرد. در هویزه از همه اقشار شهید داریم، دانش آموز، معلم، طلبه، پاسدار، بسیجی، کارمند، کارگر و حتی عشایر عربی که دشمن در آغازین روز‌های جنگ تحمیلی روی استقبال از آنان حساب باز کرده بود، اما عشایر دست رد به سینه آنان زدند.

به مناسبت ایام دهه فجر و سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، میلاد کریمی مسوول امور پژوهشی زیارتگاه شهدای هویزه در گفت‌وگویی با خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس به بخشی از فعالیت‌های انقلابی شهدای هویزه پرداخت که در ادامه ماحصل آن را می‌خوانید.

ما خون دادیم، مردم پیاممان را به گوش جهان برسانند

سعید جلالی پور متولد سال ۴۲ و اهل اهواز است. کلاس دوم راهنمایی بود که یکروز از مدرسه به مادرش زنگ زدند وگفند پرونده پسرتان را بگیرید. جدی جی می‌خواستند اخراجش کند، دلیل اخراجش را که پرسیدند گفت، چون به حرف مدیرش گوش نداده و در جشن ۹ آبان تولد ولیعهد شرکت نکرده. همین شهید در وصیت نامه‌اش درباره انقلاب حرفی دارد و نوشته انقلاب ما بیهوده به دس مردم نرسیده، خون ضامن پایداری آن است. دکر شریعتی می‌گفت انقلاب ۲ وجه دارد خون و پیام، سعید می‌گوید ما به رسالتمان عمل کردیم و وظیفه مردم است که پیاممان را به گوش جهان برسانند.

هرکس خلاف امام است حرفی بزند باید از روی جسد ما رد شود

شهید علی اکبر رکاب ساز متولد سال ۴۲ و اهل دزفول است. این شهدا علاوه بر مبارزه انقلابی خودسازی داشت. خواهرش می‌گوید علی ما ۱۵ سالش بود. برادر ما آلمان زندگی می‌کرد که یک دست لباس مارکدار برای علی فرستاد، مدتی گذشت، دیدیم لباس را نمی‌پوشد، مدتی اصرار کردیم تا آخر گفت من نمی‌خواهم تابلوی استعمار بشوم. این بچه فهمید با لباس تن هم می‌توان به مبارزه با استکبار رفت و گفت ما سرباز گهوار‌های سال ۴۲ امام هستیم هرکس خلاف امام حرفی دارد باید از جسد ما بگذرد.

انقلاب ما در هیچ کجای جهان نمونه ندارد

یکی دیگر از شهدا فعال در انقلاب اسلامی در تسخیر لانه جاسوسی که به تعبیر امام انقلاب دوم بود و نیز انقلاب فرهنگی شرکت کرد. علی حاتمی است دانشجوی رشته دامپزشکی دانشگاه تهران بود. برادرش تعریف می‌کرد علی مسوول انتظامات مراسم ورود امام بود وقتی برگشت فهمیدیم کتک خورده، تعریف کرد هنگامی که هلکیوپتر امام خواست در بهشت زهرا (س) بنشیند مردم هجوم بردند و با مامورین انتظارات درگیر شدند که در این درگیری علی با کمربرند کتک خورده بود. علی، اما ناراحت نبود، می‌گفت عیبی ندارد، فدای سر حضرت امام. او در نامه‌ای به خانواده‌اش که آن را از لانه جاسوسی فرستاد نوشته بود انقلاب ما در هیچ کجای دنیا رخ نداده، وحدت کلمه آن کوبنده‌تر و قدرتمندتر از هر نیروی شیطانی و اهریمنی است، اگر شکرش نگوییم اگر در جهت آن گام برنداریم بر ضد آن عمل کردیم.

خدا کند از محضور امام زمان (عج) رفوزه نشویم

شهید دیگر عباسعلی حبیبی است فارغ التحصیل اتومکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان و اهل خمینی شهر. برادرش نقل می‌کرد در دوران دانشجویی دنبال کار‌های سیاسی بود به قدری که رئیس دانشسرا به تنگ آمده بود، تهدید کرده بودند کاری نکن وگرنه اخراج می‌شوی، گفته بود هرکار می‌خواهید بکنید، خدا کند از محضر امام زمان (عج) رفوزه و اخراج نشویم.

بر عقیده‌ات بمان

شهید سید محمدعلی حکیم دانشجوی پزشکی دانشگاه جندی شاپور اهواز بود. نوه آیت الله سید احمد حکیم از نوادگان عارف سید علی شوشتری. ایشان در وصیتنامه مادرش را قسم می‌دهد که بعد انقلاب من خیلی خوشحال شدم، چون تو و پدرم سخت به انقلاب علاقه دارید و از امام طرفداری می‌کنید، تو را به خدا قسم بر سر عقیده‌ات بمان و این وصیت من را بپذیر و هیچگاه عقیده‌ات را در برابر انقلاب تغییر نده و بلکه روز به روز بر اعتمادت اضافه کن و در هر حال و موقعیت و شرایط سخت از آن دفاع کن.

انتهای پیام/