وحشت قاتلان شهید سلیمانی از «انتقام سخت»
وحشت قاتلان شهید سلیمانی از «انتقام سخت»

امروز هراس از انتقام سخت به جان کسانی افتاده که دستور حمله نظامی شبانه و ترور ناجوانمردانه حاج قاسم سلیمانی را صادر کردند.

در سال ۲۰۰۷ میلادی یک نظریه‌پرداز فرانسوی به نام «دومینیک مویزی» مقاله‌ای با عنوان «برخورد احساسات» در مجله آمریکایی «فارن افرز» منتشر کرد و با وجود تأیید نظریه برخورد تمدن‌های «ساموئل هانتینگتون» نوشت: «یکی از ویژگی‌های جهان غرب، وجود «فرهنگ ترس» در آن است؛ البته آمریکا و اروپا بر سر این فرهنگ ترس مشترک با هم اختلاف دارند.»

نگاهی به صحنه تحولات سیاسی و اجتماعی غرب در سال ۲۰۲۲، یعنی ۱۵ سال پس از انتشار این نظریه نشان می‌دهد، غلبه فرهنگ ترس بر کشورهای غربی پدیده‌ای واقعی است. این پدیده شاید نتیجه حوادث تروریستی باشد یا حاصل جریان‌سازی‌های رسانه‌ای و فیلم‌های هالیوودی. به هر صورت، واقعیت این است که مردم در غرب دچار ترس هستند و این موضوع فرصت خوبی برای دولتمردان و سیاست‌گذاران غربی شد تا از برآیند این ویژگی اجتماعی مردم جامعه خودشان، اهداف و منافع خاص سیاسی‌شان را دنبال کنند.

با علم به این موضوع بود که اندیشکده‌های غربی در اتاق‌های فکر خود، سناریوهایی مانند اسلام‌هراسی، شیعه‌هراسی، ایران‌هراسی و… را طراحی کرده و با کمک ابزارهای رسانه‌ای خود آنها را در بین افکار عمومی تئوریزه کردند. سپاه‌هراسی و القای تروریستی بودن این نهاد انقلابی در جمهوری اسلامی که ساختاری قانونی، مانند دیگر نیروهای مسلح در جهان دارد، یکی دیگر از این طراحی‌های پیچیده اتاق فکرهای غربی بود که در نتیجه به معرفی سردار حاج قاسم سلیمانی‌ـ که سال‌ها عمر خود را صرف مبارزه با تروریسم تکفیری داعش کرده بود‌ـ به منزله یک چهره تروریست در جوامع غربی منتهی شده و ترور او به منزله رفع یک تهدید از جامعه بین‌المللی به‌ویژه غرب ترسو قلمداد می‌شود.

البته آمریکایی‌ها با حضور غیرقانونی و اشغال سرزمین‌های مختلف در جهان و پایه‌ریزی حضور نظامی در برخی کشورها و مناطق، تلاش زیادی برای ایجاد هیمنه نظامی مقتدر و شجاع از فرماندهان و سربازان خود کردند که تا مدت‌ها به یک باور در میان ملت‌های تحت سیطره آمریکا تبدیل شده بود؛ اما در سال‌های اخیر به کرات این هیمنه پوشالی در هم شکسته شده و واقعیت چهره آمریکایی‌ها به نمایش درآمده است.

البته این ترس و وحشت مختص نظامیان آمریکایی نیست؛ بلکه دولتمردان این کشور هم در ورای نام پرطمطراق رئیس‌جمهور ایالات متحده از ترس جان خود به‌صورت شبانه به عراق و افغانستان و… که در آنها پایگاه‌های نظامی داشتند، سفر می‌کردند و مهم‌تر از این، تجربه‌ای از حضور رؤسای‌ جمهور آمریکا در بین مردم کشور خودشان هم در هیچ رسانه‌ای به ثبت نرسیده است، مگر با تدابیر شدید امنیتی، جمعیت‌های مشخص یا پشت شیشه‌های ضد گلوله؛ از این ‌رو واقعیت این بود که چهره دولتمردان ترسو و بزدل آمریکایی در پشت هیمنه ساختگی و بزک شده آمریکا و در جلوی دوربین‌ها و در محدوده کاخ سفید چهره‌ای قدرتمند به نمایش درمی‌آمد.

صحت این ادعا زمانی مشخص می‌شود که حجت‌الاسلام رئیسی در مراسم بزرگداشت دومین سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی می‌گوید که اگر سازوکار محاکمه عادلانه ترامپ، پمپئو و دیگر جنایتکاران در یک دادگاه عادلانه فراهم نشود، دست انتقام از آستین امت بیرون خواهد آمد.

متعاقب این هشدار صریح رئیس‌جمهور کشورمان، «مایک پمپئو» رئیس اسبق سازمان سیا و وزیر خارجه ترامپ که «تابستان داغ» برای ملت ایران طراحی می‌کرد و حالا رویای ریاست‌جمهوری آمریکا در انتخابات ۲۰۲۴ را در سر می‌پروراند، به وحشت افتاده و خطاب به دولتمردان کشورش اعلام می‌کند: «این را دیدیم که رئیس‌جمهور رئیسی درباره این حرف زده که رئیس‌جمهور ترامپ و من محاکمه شویم و اگر این کار عملی نشد، ما را ترور کنند، واقعاً و عمیقاً بی‌سابقه است و تیم رهبری سیاسی (جو بایدن) واقعاً (برای حفاظت از ترامپ و من) مسئولیت دارد.»

دونالد ترامپ هم از ترس جان خود برخی برنامه‌های خود را لغو کرد. این را بگذارید کنار اظهار نظر سردار «قاآنی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به تازگی گفته است: «زمینه انتقام از آمریکایی‌ها را از درون خانه‌های‌شان فراهم می‌کنیم.»

حالا دیگر دوران سناریوپردازی در اندیشکده‌ها و اتاق‌های فکر آمریکایی برای اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی به سر آمده و هراس از انتقام سخت به جان کسانی افتاده که دستور حمله نظامی شبانه و ترور ناجوانمردانه حاج قاسم سلیمانی را صادر کردند. از این پس مسببان این جنایت بزرگ در کشور خودشان هم روی آرامش را نخواهند دید و هر لحظه در انتظار مرگ به سر خواهند برد.

البته انتقام از قاتلان شهید سلیمانی، بخشی از سیاست راهبردی جمهوری اسلامی ایران است که مورد تأکید ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته و آن، اخراج آمریکا از منطقه‌ است؛ سیاستی که ضرورت آن به تأمین منافع ملی ایران و سایر کشورها و ملت‌های این منطقه بازمی‌گردد؛ چرا که حضور و دخالت آمریکایی‌ها در منطقه غرب آسیا عامل بحران‌آفرینی، بی‌ثبات‌سازی، ناامنی و اختلاف است و این مسئله با همکاری متقابل ملت‌ها و دولت‌های این منطقه می‌تواند پایان یابد.

امروز که دو سال از اقدام تروریستی دولتمردان آمریکایی و ارتش تروریستی این کشور در به شهادت رساندن سپهبد حاج قاسم سلیمانی می‌گذرد، در همین مدت کوتاه گام‌های مهمی در سرعت‌بخشی تحولات و بیداری و هم‌گرایی ملت‌ها برداشته شده است که منشأ یک رویداد بزرگ و عظیم خواهد شد؛ تحولی که به حول و قوه الهی خواهد توانست فتح بزرگ و دستاورد تاریخی مهمی را برای ملت‌های مسلمان رقم بزند و شکست و ضربه‌ای بنیادین برای نظام سلطه و دولت آمریکا به شمار آید.

یادداشت/ علی حیدری