پدر و مادر عزیزم، جبران کردن خوبی‌هایتان برای من کار دشواری است
پدر و مادر عزیزم، جبران کردن خوبی‌هایتان برای من کار دشواری است

شهید عبدالحسن اسد مسجدی گفت: پدر و مادر عزیزم از زحماتی که برای بزرگ کردن من و پرورش من کرده کمال تشکر را دارم. می‌دانم که من هیچ وقت نمی‌توانستم آن خوبی هایی که برای من کردید را جبران کنم، ان‌شاءالله که من را ببخشید و از خدا طلب مغفرت کنید برای من.

شهید عبدالحسن اسد مسجدی متولد ۱۰ مرداد ماه ۱۳۴۷ در شهرستان دزفول می‌باشد وی شاگرد نجار بود با شروع جنگ تحمیلی به عنوان نیروی سپاه به جبهه اعزام شد. در نهایت در تاریخ ۴ مهر ماه ۶۶ در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
آنچه در پی می‌آید متن وصیت‌نامه این شهید بزرگوار است:

بسم الله الرحمن الرحیم
قال علی علیه السلام: «ایّها النّاس إنّما الدّنیا دار مجاز و الآخره دار قرار. فخذوا مِن ممرّکم لمقرّکم . »
«ای مردم! جهان دنیا سرای گذران و آخرت منزل جاودان است. شما از دنیایی که رهگذر شماست برای قرارگاه خود ذخیره ای اندوزید و سرمایه‌ای بردارید .»
با سلام و درود به روان پاک تمامی شهیدان اسلام از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی ایران بخصوص به سرور آزادگان و سرور شهیدان حضرت حسین بن علی(ع) و با عرض ادب به پیشگاه خداوند تبارک و تعالی که چنین نعمتی را به این حقیر ارزانی بخشید و با درود به نائب برحقش امام خمینی و شکر و سپاس ایزدمنان را که چنین نعمتی را به ملّت ایران عطا کرد و بار مسئولیتی این چنین سنگین را بر دوش آنها گذاشت. و با درود به مردمی این چنین و استوار که در زیر بار تمامی این فشارها چه نظامی و اقتصادی و سیاسی مقاومت کردند و امتحان خود را پس دادند.
چند جمله ای برای خانواده گرامیم:
از زحماتی که برای بزرگ کردن من و پرورش من کرده کمال تشکر را دارم. می دانم که من هیچ وقت نمی‌توانستم آن خوبی هایی که برای من کردید جبران کنم، ان شاءالله که من را ببخشید و از خدا طلب مغفرت کنید برای من.
باری مادر و پدر جان! برای شهادت من گریه نکنید و ناراحت نباشید و از برادرانم و خواهرانم و تمامی اقوام و دوستان و هرکس که من را می‌شناسد طلب حلالیت می‌کنم، انشاءالله که من را ببخشید.
اگر کسی از من طلبکار بود می تواند از خانواده‌ام بگیرد و اگر من از کسی چیزی می‌خواهم من می بخشم و حلال می‌کنم. من از کلیه اقوام و دوستان و خانواده‌ام خداحافظی می‌کنم، انشاءالله که موفّق باشید.
پدر جان! من چند روزی نماز و روزه به گردن دارم که از تو می‌خواهم آنها را برای من رفع کنید.
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. فرحین بما آتاهم الله من فضله و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم ألّ خوف علیهم و لاهم یحزنون . »
«گمان نبرید آنان که در راه خدا کشته شده اند مردگانند بلکه نزد خداوند زنده اند
و از رزق حضرت باریتعالی مرزوق، خوشحال و شادمانند و به آنجا خداوند از فضل خود به آنان اعطا فرموده است و به پاک دلانی که در دنیا از پی آن‌ها می‌روند در مسیر جهاد قدم بر می‌دارند ولی هنوز به آنان نپیوسته‌اند بشارت می‌دهند که هیچ گونه ترس و اندوهی نخواهند داشت .»
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار.

مرجع: وصیت‌نامه شهدای استان خوزستان
انتهای پیام