اقدامات روز شمار مهندسی رزمی دراحداث خاکریز و جاده همگام با صحنه نبرد رزمندگان پیاده در عملیات والفجر هشت
اقدامات روز شمار مهندسی رزمی دراحداث خاکریز و جاده همگام با صحنه نبرد رزمندگان پیاده در عملیات والفجر هشت

عملیات والفجر ۸ با عبور از رودخانه وحشی و احداث پل عظیم بعثت بر روی رودخانه پر فشار آب، یکی از بزرگترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس و بی نظیرترین صحنه رزم در جنگهای دنیا بوده است. در این نوشتار شرح اقدامات روز شمار رزمندگان مهندسی رزمی جهت احداث خاکریز و جاده همگام با صحنه های نبرد رزمندگان پیاده در طول روزها وشبهایی که درطول عملیات والفجر هشت می رزمیدند، اجرا گردید ، تبیین شده است:
مهندس سید امیر هاشمی فشارکی – دکتر سید جواد هاشمی فشارکی

عملیات والفجر ۸ در نقطه زمان خاصی از دفاع مقدس شکل گرفت که یک سال قبل  از آن عملیات بزرگ بدر را در غرب جزیره داشتیم ، و دو  سال قبل از ان عملیات خیبر را در جنوب جزایر مجنون داشتیم که درست آنها هم درهمان مقطع زمانی (اسفند ماه )شکل گرفته بود و طی این دوسال عملیات چشم گیردیگری نداشتیم

عملیات والفجر ۸ از بی نظیرترین و بزرگترین عملیاتهای رزمندگان اسلام بود.ساعت ۱۰ و ده دقیقه شب در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۶۴  عملیات شروع شد .برای مدت کوتاهی برنامه ریزی شده بود ولی به لحاظ حساسیت منطقه در مدت ۷۵ روز به شدت درگیری بود و دشمن پاتک های زیادی را میزد تا بتواند مناطق راهبردی را پس بگیرد . ولی بحمدالله موفق نشد  . تثبیت مواضع آزاد شده و نیز موفقیت در خنثی سازی پاتک های دشمن ، بخشی از آن مدیون تلاشهای شبانه روزی رزمندگان مهندسی رزمی بود ؛ که در این راه شهدا و مجروحینی نیز تقدیم شد. در ادامه به صورت روزشمار ارایه شده است :

  • شب و روز نخست

در نخستین ساعات عملیات رزمندگان اسلام با یورش سریع و برق‌آسا و رعایت اصل غافلگیری توانستند بیشتر خطوط دفاعی دشمن را در لبه ساحل رودخانه اروند رود فرو بریزند. در محور چپ پس از عملیات غافلگیرانه نیروهای غواص در این محور دو گردان از دو معبر این محور پا به خشکی می‌گذارند و با انهدام کانل نیروهای خط اول دشمن به سمت عمق منطقه عملیات پیشروی می‌کنند.(مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۹۰، ص۱۰۲)

در محور وسط (پس از شکسته شدن خط) نیروها با نظم و سازماندهی خاصی از سمت راست شهر فاو به عمق نفوذ می‌کنند و یک گردان به‌سمت شهر و گردانی دیگر در ساعت ۲ بامداد در امتداد جاده فاو- البحار گسترش می‌یابد. در ساعت ۴ بامداد یک گردان دیگر بدون حتی کمترین تلفاتی به جاده استراتژیک فاو – بصره می‌رسد و سپس سه‌راهی مهم ام‌القصر را تامین می‌‌کند. در شهر فاو که حدود یک ساعت بعد از شروع عملیات مورد حمله قرارگرفته است، درگیری و پاکسازی کوچه‌ها و خیابان‌ها ادامه می‌‌یابد. (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۹۰، ص۱۰۳)در محور سمت راست منطقه عملیاتی، رزمندگان با هدایت و تلاش برادران خط‌شکن غواص و فرماندهان گردان خود در امتداد جاده‌های شنی نخلستان قرار می‌گیرند و شروع به حرکت می‌کنند. (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۹۰، ص۸۵)

در مجموع پس از قطعی شدن حرکت به‌سمت هدف نهایی، موجی از دو سو برای دستیابی کامل به جاده فاو- البحار بوجود آمده است تا به هر نحوِ ممکن تا آغاز روشنایی کلیه نیروها در پشت خاکریزِ موازی با جاده آسفالت تا نقطه‌ای در منتهی‌الیه سمت راست عملیات که به کُنج شهرت یافته است، به پدافند بایستند و از زمان برای ایجاد خطوط دفاعی مستحکم جهت مقاومت در برابر پاتک‌های احتمالی و قابل پیش‌بینی دشمن بهره وافر ببرند. (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۹۰، ص۸۸) گردان‌ها هر لحظه به خط الحاق نزدیک می‌شوند و موانع باقی‌مانده از سر راه برداشته می‌شود. یکی از این موانع قرارگاهی است واقع در کنج که از چند سو دو گردان سعی می‌کنند تا نیروی باقی‌مانده دشمن در این قرارگاه را منهدم نمایند. با این همه، مقاومت دشمن در این قرارگاه کمی به‌درازا کشیده و گردان‌ها از وجود تیربارهایی در این قرارگاه خبر می‌دهند که به کمک چند دستگاه تانک قصد ادامه مقاومت دارند. (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۹۰، ص۹۲)

فرماندهی از بابت عدم تامین خط دفاعی محکم و غیر قابل نفوذ، نگران به‌نظر می‌رسد و به تجدید نظر در کار و به کاهش پیشروی فکر می‌کند و یک گام به‌ عقب‌تر را برای تشکیل خط دفاعی در نظر می‌گیرد در این وضعیت که فرماندهی از طریق بی‌سیم به‌منظور تحقق این امر با دیگر مسئولین تبادل نظر می‌کند ، به یکباره یکی از گردان‌ها روی خط می‌آید که: “ما خاکریز زده‌ایم و نیروها مستقر شده‌اند.” (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۹۰، ص۹۳-۹۴)

·        جنگ مهندسی در شب و روز اول

خاکریز جاده فاو- البحار و فاو – بصره

دشمن در شب­های عملیات به خصوص در شب‌های اول آن بیش از هر چیزی روی خاکریزهای احداثی حساس بود چون می­دانست که با ایجاد اولین خاکریز به هر قیمتی که شده رزمندگان ما به پدافند از منطقه تصرف شده مشغول می‌شوند.

برادر نوری از فرماندهان مهندسی‌رزمی جهاد اصفهان درباره این خاکریز می‌گوید: وقتی همه چیز برای عملیات، بسیار مهم و حساس والفجر۸ آماده شد ،آخرین هماهنگی­ها بین جهاد اصفهان و برادران لشکر عاشورا که ما پشتیبانی آن را به عهده داشتیم صورت گرفت و کارها تقسیم شد. ما جهت عملیات، تیم‌های مهندسی را آماده کردیم. مسئولین تیم مشخص شدند و ارتباطات با فرماندهی معلوم شد، تا اینکه شب موعود فرا رسید شبی که خلاصه کمتر چنین شب‌هایی دیده بودیم، غواص‌های لشکریان اسلام آنطور معجزه آسا عمل کردند، شجاعانه به دشمن زده و خط‌ها را شکستند … ما با برادران سپاه هماهنگ بودیم که به موقع دستگاه‌های‌مان را از اروند عبور دهیم. در اسرع وقت، آن طرفِ آب مشغول کار شدیم. عملیات با موفقت انجام شد و ما از اوايل صبح حمله، رفتیم آن طرف اروند و موفق شدیم از دستگاه‌های مهندسی عراق که به دست رزمندگان لشکر عاشورا  به غنیمت گرفته شده بود ، دو دستگاه را با فعالیت چشمگیر برادران مکانیک سیار در اسرع وقت آماده کنیم و دو دستگاه خودمان را هم هر طوری بود از آب عبور دادیم. برادران رزمنده همچنان با نیروهای عراقی درگیر بودند و هنوز بطورکامل به اهداف ازپیش تعیین شده نرسیده بودند. اولین خاکریزها که از حساس­ترین خاکریزها بود بین جاده فاو-البحار و فاو-بصره که تقریبا نقطه خشکی برای دشمن بین این دو جاده بود و زرهی دشمن می­توانست کار کند، احداث شد. شرایط خاکریز طوری بود که برادران راننده بلدوزر، علاوه بر آتشبارهای مختلفی که اطرافشان فرو می­ریخت، مواجه با تانک‌های دشمن بودند. خلاصه اولین خاکریز با تقدیم دو شهید و چند مجروح به پیشگاه ایزد متعال به ثمر رسید. با این خاکریز لشکر عاشورا پدافند کرده و برای در هم کوبیدن پاتک­های دشمن شجاعانه و مردانه ایستاد.

ما در شب دوم وارد عمل شدیم و با یاری خدا در حساسترین نقطه جبهه یک کیلومتر خاکریز زدیم. شب سوم عملیات دو کیلومتر، شب چهارم هشتصد متر، شب پنجم دو کیلومتر و شب ششم عملیات یک کیلومتر خاکریز توسط جهادگران جهاد سازندگی احداث گشت.

·       طرحریزی عملیات در شب دوم

برادر کاظمی مجدداً تأکید می‌کند که اگر امشب کوتاهی کنیم، دیگر محال است که به هدف برسیم و اصرار می‌کند که به هر صورتی شده لشکرهای دیگر از فرصت برای پیشروی و انهدام دشمن استفاده کنند. فرماندهی قرارگاه کربلا (برادران محتاج و غلامپور) ضمن تصدیق نظر برادر احمد(کاظمی)، مشکلات و کمبودهایی که منجر به چنین وضعیتی شده را مطرح نموده و از وی می‌خواهند که لشکر نجف با قوای دشمن در حد فاصل جاده البحار و استراتژیک مقابله کند تا لشکر عاشورا بتواند در حدود چهار کیلومتری سه‌راهی کارخانه نمک خاکریزی احداث نماید. فرمانده لشکر نجف نیز پاسخ می‌دهد” همه لشکرها باید فعال شوند”. به هر صورت،‌ ارتباط با قرارگاه کربلا به طور متناوب تا ساعت ۲۲:۳۰ ادامه یافت.

در ساعت ۲۲:۳۰ با حضور برادر خرازی فرمانده لشکر امام حسین(ع) و فرمانده لشکر ۳۱عاشورا در محل استقرار فرماندهان لشکر ۸نجف و لشکر ۲۵کربلا، بحث و بررسی دربارۀ ادامه علمیات شروع شد. برادران کاظمی و قربانی اصرار زیادی بر ادامه عملیات تا جاده شنی (هدف مرحله چهارم عملیات حدود ۵/۲ کیلو متر بالاتر از سه‌راهی کارخانه نمک) و پدافند پشت این جاده را داشتند. آنها دلایل اصرار خود را چنین برشمردند: ۱- گیجی، عدم تمرکز و از هم پاشیدگی سازمان دشمن ۲- تمرکز نیرو، سازماندهی و شروع پاتک‌های سنگین دشمن، با گذشت زمان ۳- عدم امکان دستیابی به هدف مرحله چهارم در صورت گذشت زمان ۴- ضرورت دست یافتن به یک خط پدافندی مطمئن و قابل دفاع به‌طرف شمال.

از طرف دیگر، برادر خرازی و شریعتی ضمن تأیید دلایل فوق، موافق ادامه عملیات تا هدف مرحله چهارم نبودند و بر تکمیل و تقویت خاکریزی که از قبل به عنوان مأموریت آنها مشخص شده بود، یعنی خاکریزی که حدود ۴ کیلومتر پایین‌تر از سه‌راهی کارخانه نمک بود، اصرار می‌کردند. دلایل مخالفت فرمانده لشکر امام حسین(ع) با پیشنهاد برادران کاظمی و قربانی چنین بود:

۱- کمبود نیرو و ضعف و خستگی آنها. ۲- کمبود لودر و بولدوزر برای احداث خاکریز. ۳- طولانی بودن فاصله نقطه رهایی تا هدف (بیش از ۶ کیلو متر) و کمبود فرصت. ۴- تأمین نشدن جناح راست (سمت راست جاده اول) به دلیل عدم هماهنگی يگان هاي مأمور در آن محور و نیز عدم توانایی آنها برای پیشروی هماهنگ. ۵- لزوم هماهنگی بین يگانهاي و تصمیم‌گیری فرمانده رده بالاتر درباره ادامه عملیات.

فرماندهان لشکر ۸ نجف و ۲۵کربلا مسائل مذکور را قابل حل می‌دانستند، از جمله کمک نیروهای لشکر ۲۵ کربلا برای رفع کمبود نیرو و تمرکز وسایل مهندسی برای تکمیل خاکریز مرحله دوم تا در صورت عدم دستیابی به هدفِ مرحله چهارم و فشار دشمن، نیروها به عقب برگشته و پشت آن پدافند کنند. مشکل کمبود فرصت و طولانی بودن راه نیز با ادامه عملیات در روز قابل حل بود. برای حل مسئله تأمین جناح راست نیز پیشنهاد شد که همراه با پیشروی نیروها بین جاده اول و دوم، یک گردان در سمت راست جاده اول پیشروی کند و لشکر نصر که در آن محور مأموریت داشت؛ نیز در جریان قرار گیرد.

با وجود این مباحث و ارائه دلایل، توافقی حاصل نشد و فرمانده لشکر امام حسین(ع) جلسه را ترک کرد. در پی آن مطرح شد که سه لشکر ۸ نجف، ۳۱عاشورا و ۲۵کربلا تا کنار کارخانه نمک (دو طرف جاده استراتژیک) را پاکسازی کرده و آنجا خاکریز بزنند، لیکن برادر احمد گفت که این کار ممکن نیست، چون زمین حد فاصل جاده اول و دوم و همچنین سمت چپ جاده دوم در آن منطقه باتلاقی است، طوری که نه‌ می‌توان آنجا خاکریز زد و نه ‌می‌توان با استفاده از جاده دوم (جاده استراتژیک) نیروهای درگیر را پشتیبانی کرد چرا که جاده در معرض تیر مستقیم و آتش دشمن است. وی پیشنهاد کرد خاکریزی که حدود ۵/۲ کیلو متر پایین‌تر از سه‌راهی کارخانه نمک و عمود بر جاده دوم است پاکسازی و تکمیل و تقویت شود. در این مورد نیز فرماندهان سه لشکر مذکور به توافق دست نیافتند. 

·        آغاز جنگ مهندسی در شب دوم

وضعیت از هم گسیخته‌ی دشمن به نیروهای اسلام فرصت می­دهد تا برای تأمین و تثبیت هرچه بیشتر خطوط اول دفاعی، تلاش بسیاری مصروف دارند با عبور امکانات مهندسی، تدارکاتی و تسلیحاتی از اروندرود و احداث خاکریز و سنگرهای مستحکم و ایجاد میادین مین در بعضی راه‌ها و گلوگاه­های مورد استفاده‌ی دشمن، رزمندگان اسلام برای مقاومت در برابر پاتک­های بعدی دشمن هرچه بیشتر تجهیز می­شوند. درحالی که واحدهای مسئول در امر ساحل سازی به پیشرفت­های مطلوبی دست یافته و به سختی موفق می­شوند بر تأثیرات جزر و مد روی امور تدارک رسانی و پشتیبانی غالب آیند، به‌مرور دستگاه‌های بلدوزر، لودر، گریدر، تانک و نفربر و سلاح‌هایی از قبیل تفنگ ۱۰۶ همراه با جیپ و خمپاره­های مختلف به مناطق تصرف شده انتقال پیدا می­کند و بر اساس سفارش­های اکید فرماندهان، فعالیت محوری دستگاه‌های مهندسی برای تکمیل خاکریزها به شدت ادامه می‌یابد.

در واقع از ساعاتی قبل از تاریکی هوا، عملیات، شکلِ دیگری به خود می­گیرد و جنگ مهندسی سرآغاز مرحله جدیدی از عملیات می­گردد که در آن رانندگان لودر و بلدوزر مانور دهنده‌ی اصلی عملیات هستند و نقش تعیین کننده­ای را ایفا می­کنند. برادران جهاد سازندگی عضو برجسته و فعال گروه­های مهندسی به شمار می­روند و در میان آنها نیز بعضاً نوجوانانی دیده می­شوند که در نهایت مهارت و بی باکی، بدون توجه به حضور تانک­ها و نیروهای پیاده دشمن در چند صد متری، به‌سرعت مشغول احداث خاکریز می­باشند. در حالی که کابین دستگاه‌های مهندسی چند متری بالاتر از سطح زمین قرار دارد، رانندگان این وسایل در تیررس کامل دشمن به هدایت و حرکت دستگاه‌ها در میان دود و آتش ادامه می­دهند تا خاکریز طویل­تر گردیده و جای هیچ گونه رخنه­ای در خط باقی نماند.

نیمی از دستگاه‌ها در نیمه­های شب پس از چند ساعت فعالیت، بر اثر اصابت گلوله پنچر می­شوند، اما تا صبح توقفی در کار ایجاد نمی­گردد و رانندگان ایثارگر جهاد فقط به خاک، زمین و خاکریز فکر می­کنند. حتی برخی دستگاه‌ها چنان مورد اصابت گلوله مستقیم تانک قرار می­گیرند که از تحرک باز می­مانند، ولی با ورود دستگاهی دیگر به صحنه، راننده بی وقفه بر پشت آن نشسته، به تلاش مؤثر خود ادامه می­دهد. در این زمان یکی از برادران جهاد (مسئول مهندسی در محور شمالی منطقه عملیاتی) از چند ناحیه بدن مورد اصابت ترکش قرار می­گیرد و پس از تحمل بیخوابی، گرسنگی و خستگیِ ناشی از ساعت­ها تلاشِ بی­وقفه در خط، ناچار به عقب منتقل می­گردد. او روز بعد با دستی گچ گرفته و اعضایی باندپیچی شده، مجدداً در منطقه حضور می­یابد و به فعالیت می­پردازد.برادران تیم­های تخریب نیز از آغاز شب به همراه کوله باری از مین­های مختلف از خاکریز خودی عبور می­کنند و به حالت سینه خیز تا نزدیک محل استقرار تانک و نفرات دشمن در جاده البحار به جلو می­روند و مین­های همراه خود را در حاشیه جاده کار می­گذارند.

در یکی از تیم­های تخریب، تعدادی از برادران پس از کمی پیشروی، مورد اصابت تیربارهای دشمن که بی­هدف اطراف را به رگبار می­بندند، قرار گرفته و به شهادت می­رسند، اما این امر خللی در کار ایجاد نمی­کند و مابقی قدم به قدم جلو رفته، خود را به اطراف نیروهای دشمن می­رسانند. در حالی که عرق از سر و روی برادران سرازیر است، مین‌ها در جاهای مناسب کار گذاشته می­شوند، قلب­ها تندتر می­زند، برادران نفس زنان ضمن کار گذاشتن منظم مین­ها، آرام آرام به عقب برمی­گردند. زمینِ نمناک و باتلاق گونه حاشیه آسفالت، سراسر بدن آنها را گل آلود ساخته است، ولی آنها با زحمت زیاد و با حالت سینه­خیز به سمت خاکریز خودی حرکت می­کنند. برادران کم کم از پشت خاکریز مانند شبحی ظاهر میشوند. از اکیپ تخریب فقط تعداد معدودی به سمت خاکریز می­آیند. در حالی که خستگی در چهره یکایک آنها موج می­زند و سر و صورتشان کاملاً گل آلود است و فانسقه­ها از کمرشان باز شده، با لب­هایی خشکیده به خط می­رسند. یکی از برادران به محض حاضر شدن در جمع دیگر برادران به فرمانده خود می­گوید

“ما مین­هایمان را کار گذاشته­ایم، ولی بچه­های دیگر مانده­اند.”

حاضرین و فرمانده نیروهای مزبور (تیپ قمر بنی هاشم) از این همه عظمت، ایثار و از خودگذشتگی برادران بسیجی در شگفت مانده و با دیدن دستان کوچک ولی کارآمد آنها سخت تحت تأثیر قرار می­گیرند. همان برادر با بیانی به دور از هر گونه ادعا می­افزاید:

“یک کم آب بدهید بخوریم کمی سر حال شویم، باید دوبار برویم.”

فرمانده ضمن مشاهدة وضعیت ظاهری و روحی و جسمی آنها، بی­درنگ می­گوید: “بروید عقب کمی نفس تازه کنید بعداً”

برادر عضو تیم تخریب می­گوید: “هنوز مین هست باید کار بگذاریم.”

علاوه بر این گروه، گروه دیگری از برادران تخریب لشکر نصر برای ایجاد شکاف در جاده آسفالت فاو- البحار تلاش می­کنند تا پس از مواد گذاری و تخریب قسمتی از جاده، امکان تردد خودرو و یا تانک و نفربرهای دشمن و نزدیک شدن به خاکریز خودی از آن سلب گردد.

همچنین رزمندگان اسلام در دو محور جاده بصره و جاده ام­القصر ضمن گسترش وضعیت به پیشروی خود ادامه میدهند. یک گردان به منظور انهدام تانک‌های احتمالی دشمن در آشیانه­های فراوان تانک در سمت چپ و در امتداد جاده بصره اجرای تک می‌نماید و در محوری دیگر پایگاه موشکی دوم در سمت راست جاده ام‌القصر توسط لشکری دیگر مورد هجوم قرار می­گیرد.

رزمندگان اسلام در کوتاه­ترین زمان، بدون هیچ مقاومتی از دشمن، کلیه اهداف مورد نظر را تصرف می‌کنند و به سرعت در طول چهار کیلومتر خط پدافندی جدید بین دو جاده بصره و ام‌القصر آرایش گرفته و به احداث خاکریز و استحکامات پدافندی در امتداد جاده شنی اول (از پایگاه موشکی تا کیلومتر ۵ جاده بصره) می­پردازند. در طول شب واحدهای مهندسی با تلاش بی وقفه موفق می­شوند تا صبح (ساعت ۵:۳۰) خاکریز قابل اطمینان جهت استقرار نیرو ایجاد کنند و بدین ترتیب حلقه‌ی دفاعی دیگری در اطراف شهر فاو تشکیل می­شود و دسترسی دشمن به مناطقی که از دست داده بیش از پیش مشکل می­گردد. (نداف، ۱۳۸۷، صص ۱۱۲ – ۱۱۵)

 

·        طرح عملیات شب سوم

برادر غلامپور بر احداث خاکریز در کنار جاده‌ّها و عمود بر جاده استراتژیک تأکید کرد و گفت هر چه دستگاه مهندسی هست باید برای زدن این خاکریزها جمع و هماهنگ شوند. پس از این جلسه فرماندهان لشکرها به دنبال اقدامات آمادگی رفتند.

فرمانده لشکر۸ نجف در ساعت ۱۶ مسئولان توپخانه، ادوات و موشک‌ها را احضار کرد و دستور داد که همه نیروها و تجهیزات خود را برای اجرای آتش روی دشمن آماده کرده و از فردا صبح از سه‌راهی کارخانه نمک به سمت بالا اقدام کنند. همچنین مهندسی لشکر نجف[وجهاد نجف آباد که ماموربه لشکر عاشورا بود(میرشفیعیان)] مأموریت یافت شب هنگام به محض شروع پاکسازی، سمت راست جاده استراتژیک، قبل از کارخانه نمک را خاکریز بلند زده و همچنین خاکریز ناقص (حدود ۵/۱ کیلو متر پایین‌تر از کارخانه نمک، در سمت راست جاده استراتژیک) را تکمیل و مستحکم نماید. گفتنی است که مهندسی لشکر نجف تا کنون توانسته بود ۸ دستگاه لودر و بلدوزر با سوار کردن بر روی سطحه‌هایی که توسط نفربر خشایار کشیده می‌شد، از اروند عبور داده و وارد منطقه درگیری نماید. فرمانده لشکر نجف که قبلاً به مسئول مهندسی تأکید کرده بود، برای دستگاه‌های مهندسی راننده داوطلبِ شهادت انتخاب کند، در توجیه مأموریت امشب و تأکید بر اهمیت آن گفت: به محض شروع درگیری در خط، خاکریز را شروع کنید. مبادا با آمدن گلوله رانندگان فرار کنند، امشب همه این راننده‌ّها باید شهید شوند.

 

·        مهندسی در شب سوم

برادر مرتضی قربانی : “دیشب عمل نکردیم، امشب این طور سخت شد.” در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد برادر احمد وضعیت سمت چپ جاده اول (البحار) را از فرمانده لشکر عاشورا جویا شد و با یاد آوری ادامه فشار دشمن در دو طرف جاده دوم (استراتژیک) از او خواست نیروهایش را مقداری به سمت چپ کشیده و با گردان حضرت رسول لشکر ۸ نجف الحاق دهد. همچنین به وی درباره سرعت بخشیدن به احداث خاکریز از جاده اول به سمت جاده دوم تأکید می‌کند (در سمت چپ جاده اول یعنی محل مأموریت لشکر عاشورا آتش دشمن سبک است) و به علت ادامه آتش شدید دشمن و عدم پیشروی گردان حضرت رسول(ص)، از مهندسی لشکر نجف خواسته شد فعلاً‌ از احداث خاکریز خود داری کند.» (دری، ۱۳۸۸، ص ۲۰۱)

 

  • مهندسی روز سوم عملیات (۲۳/۱۱/۱۳۶۴)

شب گذشته به فاصله ۵/۱ کیلومتر عقب‌تر از خط درگیری، خاکریزی بین دو جاده اول و دوم با همت مهندسی لشکر عاشورا وجهاد اصفهان که ماموربه لشکر عاشورا بود احداث شد و کمی جلوتر از این خاکریز، جاده دوم با بولدوزری شکافته شده تا راه عبور وسایل سنگین دشمن از طریق این جاده سد شود.

 

  • طرح رزمایش و هماهنگی عملیات در شب چهارم

هنگام عصر، حسین خرازی و ابوشهاب (فرمانده و جانشین لشکر امام حسین(ع)) نزد احمد(کاظمی فرمانده لشکر ۸ نجف) و مرتضی(قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا) آمدند. در هماهنگی‌هایی که بین این فرماندهان برای عملیات امشب به عمل آمد قرار شد نیروهای لشکر امام حسین(ع) سمت چپ جاده اول (البحار) را پاکسازی نموده و با نیروهای لشکر نجف الحاق کنند و پشت خاکریز ناقصی (۵/۱ کیلومتری کارخانه نمک حد فاصل جاده اول و دوم) که قرار است امشب توسط لشکر عاشورا تکمیل گردد، مستقر شوند.برای هماهنگی بیشتر و جلوگیری از تمرکز فشار دشمن بر یک محور، فرماندهان سه لشکر توافق کردند که ساعت ۱۹ امشب هماهنگ با یکدیگر با اعلام رمز یا فاطمه الزهرا (س) عملیات را شروع کنند.

همچنین مسئولان جهاد سازندگی که قسمتی از فعالیت‌های مهندسی امشب را به عهده داشتند، از نزدیک منطقه و حاشیه جاده استراتژیک را شناسایی و اعلام کردند که به علت با تلاقی بودن کنار جاده، امکان احداث خاکریزی روی جاده و یا خیلی نزدیک به آن وجود ندارند، لذا قرار شد که امشب خاکریز را با فاصله از جاده استراتژیک و به موازات آن احداث کنند.

 

  • مهندسی در شب و روز چهارم

در شب چهارم در سراسر محورهای خطوط دفاعی خودی، «نیروهای مهندسی و پشتیبانی به سرعت مشغول انجام وظایف خود می­شوند و استحکامات دفاعی را تکمیل و تقویت می­کنند.

رانندگان لودر و بلدوزر در حالی که اطاقک­های کوچک دستگاه‌های مهندسی را برداشته­اند تا در دید و تیررس گلوله‌های مستقیم دشمن قرار نگیرند، جهت استفاده هرچه بیشتر از تاریکی شب به تلاش بی­وقفه خود ادامه می­دهند. در مقابل آنان تانک­های پروژکتوردار به مانور می­پردازند و كه ‌گاه  با قرار گرفتن دستگاه‌های مهندسی در شعاع نور آنها، گلوله­ای در اطراف برادران به زمین می­نشیند. علی رغم این وضعیت، حتی بیش از شب­های گذشته، تعداد زیادی لودر و بلدوزر فعالیت می­کنند. بنابراین در کلیه محورها نشاط و روحیه عالی و پویا در بین رزمندگان اسلام دیده می‌شود و تاریکی شب و سه شب و روز تلاش مستمر، تأثیری بر تحرک نیروها و روند فعال عملیات نگذاشته است.» (نداف، ۱۳۸۷، صص ۱۴۷ و ۱۴۸)

با این حال و با تلاش بسیارِ نیروهای مهندسی، خاکریزهایی که قرار بود شب گذشته از سه‌راهی کارخانه نمک بین دو جاده اول و دوم و کنار جاده دوم احداث شود، به علت عدم پاکسازی منطقه و حضور دشمن، احداث نشد، ولی قبل از ظهر امروز (روز چهارم) مقداری از جاده استراتژیک (دوم) جلوتر از سه‌راهی شکافته شد توسط لشکر امام حسین(ع) ‌تا از عبور سریع و راحت تانک‌ها و خودروهای دشمن جلوگیری شود و به دنبال آن هم دستگاه‌های مهندسی (لودر و بولدوزر) برای احداث خاکریز شروع به کار کردند. (دری، ۱۳۸۸، ص ۲۱۸)

 

  • برنامه‌ریزی برای شب پنجم عملیات

با از دست دادن سه‌راهی، مجدداً مسئله تصرف آن و احداث خاکریز در امتداد سه‌راهی (بین جاده البحار و بصره) مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

اکثر فرماندهان از لحاظ نیروی عمل‌کننده ابراز ناتوانی می‌کردند. برادر احمد کاظمی (فرمانده لشکر ۸نجف) می‌گفت نیرویی ندارد که سازماندهی کند و برادر خرازی ابراز می‌داشت که تنها دو گروهان برایش باقی مانده است. برادر مرتضی قربانی نیز که تنها گردان سیف‌الله را در اختیار داشت احساس می‌کرد که به جهت بعد مسافت نتواند موفق به شرکت در آن عملیات شود.از مجموع نه گردان که در شب اول عملیات وارد عمل شده بودند نیمی از آنها برای بار دوم (و بعضاً بار سوم) در حملات شرکت کرده‌اند. برادر مرتضی قربانی همچنان در نظر دارد که مابقی نیروها نیز به‌کارگیری شوند. ضمن آن که هنوز سه گردان احتیاط، در جزیره آبادان مستقر هستند و وارد منطقه نشده‌اند.

ساعت ۱۷:۱۵، جلسه‌ای با حضور برادر عزیز جعفری و فرماندهان یگان‌ها در یکی از قرارگاه‌های تصرف‌شده دشمن در کنار جاده فاو – بصره تشکیل شد. هدف از تشکیل این جلسه رسیدن به طرحی عملی برای تصرف مجدد سه‌راهی کارخانه نمک بود. در این طرح که نهایتاً مورد موافقت برادران قرار گرفت، پاکسازی منطقه و دشمن که در چند قرارگاه اطراف سه‌راهی حضور یافته بود، به اضافه احداث خاکریز مورد نظر تأکید شده بود. لشکر ۲۵ کربلا وظیفه داشت که به همراه لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در سمت راست، جاده بصره را پاکسازی نماید و برای لشکر ۳۱ عاشورا که به احداث خاکریز خواهد پرداخت تأمین لازم را برقرار نماید. طبق این طرح «بعد از هجوم به دشمن و تأمین اهداف، نقش اصلی را دستگاه‌های مهندسی جهاد و سپاه ایفا می­کنند و نتیجه عمل رزمندگان بسیجی را اینان رقم می­زنند. در این طرح، احداث خاکریز مؤثر در اطراف سه‌راهی و انهدام دشمن به وسیله چهار گردان به عنوان اهداف عملیات مشخص می­شود که همچون شب گذشته از سه محور راست، وسط و چپ جاده آسفالت به سمت سه‌راهی اجرای تک نمایند. برای رسیدن به اهداف، نسبت به چند روز گذشته، به تعداد لودرها و بلدوزرها افزوده شده و استعداد مهندسی به چند برابر رسیده است، اما به لحاظ برتریِ نیروی پیاده، استعداد گردان­ها افزایش نیافته است. (نداف، ۱۳۸۷، ص ۱۷۴)

 

  • شب پنجم عملیات

برادر مرتضی قربانی قبل از ظهر، ضمن توجیه برادران محور ۳ از آنان خواسته بود تا گردان سیف‌الله را راهی منطقه نمایند. این گردان نیز با استعداد چهار دسته ۲۵ نفره در ساعت ۲۲ نزد برادر مرتضی (پشت خاکریز منتهی به پایگاه) رسیدند. در این نقطه فرماندهی لشکر ضمن بیان وضعیت کلی از آنان خواست که در وهله اول خود را به نیروهایی که در منطقه مستقر هستند برسانند و در آنجا منتظر دستور بمانند و همچنین به فرمانده این گردان ابراز داشت:

احتمالاً وارد عمل نمی‌شوید، چون منطقه محدود است و لشکرهای امام حسین (ع) و نجف اشرف برایش کافی است؛ عمل نخواهید کرد، ولی اگر لازم شد اطلاع می‌دهم. اگر هم خواستید عمل کنید، تنها با دو دسته وارد عمل شو و در الحاق بین لشکرهای امام حسین (ع) و نجف کمک کن.

در مجموع لشکر ۲۵ کربلا در این شب (شب پنجم ۲۵/۱۱/۱۳۶۴) فعالیت عمده‌ای نداشت. از آن طرف لشکرهای ۱۴ امام حسین (ع) و ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) پس از مدت کمی از شروع عملیات موفق شدند در سه‌راهی مورد نظر با یکدیگر الحاق نمایند و از طرف دیگر لشکر ۸ نجف نیز در محور جاده بصره به آنان پیوست. پس از انجام این دو الحاق، نیروهای لشکر ۲۵ کربلا نیز بدون درگیری جدی در کنار آنان قرار گرفتند.

همزمان با عملیات و صورت گرفتن الحاق،یگانهای مهندسی جهاد سازندگی و لشکر۱۴ امام حسین (ع) شروع به احداث خاکریز (از جاده البحار به سمت جاده بصره) نمودند. از طرف دیگر دستگاه‌های مهندسی لشکر ۲۵کربلا [   مهندسی جهاد مازندران و احتمالاً فارس، به لشکر ۲۵کربلا مامور بودند.(میرشفیعیان)] از جاده بصره کار خود را آغاز و به‌طرف جاده البحار اقدام به زدن خاکریزکردند. در نهایت با روشن شدن هوا، موفق به اتصال آنها به یکدیگر نشدند. لشکر۱۴ امام حسین(ع) فقط ۲۰۰ متر با جاده بصره فاصله داشت ولی لشکر ۲۵کربلا تنها یک کیلومتر خاکریز زده بود و خاکریز مزبور در ۶۰۰ الی ۷۰۰ متری بالای خاکریز احداثی لشکر امام حسین (ع) قرار داشت. لذا با روشن شدن هوا، با تلاش هر دو یگان خاکریز احداثی لشکر کربلا را منحرف ساخته و به خاکریز لشکر امام حسین (ع) وصل نمودند.

 

  • مهندسی در روز پنجم عملیات

صبح روز بیست‌وپنجم بهمن‌ماه(روز پنجم عملیات – تثبیت سه‌راهی کارخانه نمک)، با احداث خاکریزهای فوق، کلیه یگان‌ها پشت خاکریز و مواضع به دست آمده استقرار یافته، پدافند نمودند.

لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) در سمت چپ سه‌راهی مستقر شده بود و لشکر ۸ نجف مسئولیت سه‌راهی و سمت راست آن را بر عهده داشت و سپس لشکر ۲۵ کربلا به استعداد بسیار اندک، در خط پدافندی قرار گرفت و عمدتاً لشکر ۱۴ امام حسین (ع) حدفاصل دو جاده را با ایجاد استحکامات، پدافند می‌کرد.صبح عملیات فرماندهان لشکرها و واحدهای رزمی آنان با حضور و استقرار خود در خط جدید، برای دفاع در برابر پاتک‌های احتمالی با استقرار ادوات، احداث سنگر و غیره آماده شده، خط را تقویت و مستحکم نمودند.

 

  • برنامه‌ریزی تداوم عملیات برای شب ششم

با دستاوردهای جدید، هر یک از برادران احمد کاظمی و مرتضی قربانی همچنان عقیده داشتند که هر چه سریع‌تر باید عملیات را ادامه داده تا جاده شنی (سمت راست کارخانه نمک) پیشروی داشته باشند. بر این اساس به گردان امام محمدباقر(ع) از محور ۱ لشکر ۲۵ کربلا اعلام آماده‌باش داده شد و مسئولان این گردان جهت توجیه به منطقه فراخوان شدند.

نظریه برادران به برادر عزیز جعفری فرمانده منطقه منتقل شد. وی به دلیل مشاهده عدم توان لازم، با این طرح مخالفت کرد و از طرفی معاون ایشان برادر شوشتری معتقد بود که جاده شنی از جانب نیروهای خودی قابل نگهداری نیست. در مجموع، در وهله اول، صحبت درباره طراحی ادامه عملیات بی‌نتیجه ماند و به بعد از مشورت برادر عزیز جعفری با دیگر فرماندهان موکول شد.

برای همین منظور کلیه فرماندهان لشکرها با حضور برادر عزیز جعفری بار دیگر، بعد از ظهر همین روز دور هم جمع شدند تا به نتایج مثبتی دست یابند. برادر حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) اعتقاد داشت که باید تا انتهای دیواره شمالی کارخانه نمک پیشروی و عملیات ادامه یابد ولی در بین فرماندهان دیگر پیشروی تا جاده شنی رای بیشتری داشت.

برادر عزیز جعفری پس از مشورت‌ها و استماع نظرات گوناگون گفت : در مجموع سه خط برای انتهای عملیات در این محور مد نظر است:

۱. امتداد دیواره جنوبی کارخانه نمک (خط فعلی)

۲. جاده شنی سمت راست کارخانه نمک.

۳. امتداد دیواره شمالی کارخانه نمک. ظر برادر جعفری فرمانده منطقه، عمدتاً به دلیل اظهارات فرماندهان لشکرها مبنی بر از دست دادن توانشان، نداشتن نیروی مناسب و غیره، روی خط شماره ۱ بود. در نتیجه چنین تصمیم خود را بیان نمود که تثبیت خط ۱ در اولویت قرار بگیرد و اگر بنا بر حمله باشد در جهت ترمیم و تحکیم خط فوق انجام گیرد. برای تحکیم خط مزبور مقرر گردید، خاکریزهای احداثی شب قبل منظم شود و خاکریز ناتمام و کوتاه لشکر ۲۵ کربلا که جلوتر از خاکریز لشکر ۱۴ امام حسین (ع) قرار دارد تکمیل شود.

لشکرهای ۲۵ و ۱۴ برای این اقدام با یکدیگر هماهنگی کردند و مجدداً چنین مشخص شد که لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از سمت راست (جاده البحار) و لشکر ۲۵ کربلا از چپ (جاده بصره) اقدام به زدن خاکریز نمایند. بر این اساس جهاد مازندران در اختیار لشکر ۲۵ قرار گرفت و برادر کمیل قائم قام مقام لشکر نیز از طرف فرماندهی مأمور پیگیری این حرکت شد.

از طرف دیگر هنگام احداث خاکریز لازم بود نیرویی جهت تأمین به جلو فرستاده شود تا ضمن انهدام نیروی دشمن منطقه را پاکسازی کند تا دستگاه‌های مهندسی بتوانند به راحتی فعالیت خود را انجام دهند. در این باره با هماهنگی با برادر کاظمی فرمانده لشکر ۸ نجف اشرف تصمیم بر این شد که لشکر ۲۵ کربلا علاوه بر احداث خاکریز خود، نیرویی را جهت تأمین وارد عمل سازد ولی با فرارسیدن صبح، پدافند و مسئولیت دفاع از خاکریز بر عهده لشکر ۸ نجف قرار گرفت.در ضمن پیش‌بینیِ مین‌گذاری، پس از احداث خاکریز نیز دیده شده بود و در این مورد، مسئول تخریب لشکر نسبت به موضوع توجیه شد.

ساعت ۱۹ با پیگیری برادر کمیل، برادران جهاد مازندران با امکانات موجود خود به منطقه رسیدند و در صحبتی کوتاه با برادر مرتضی قربانی، ابراز داشتند که موفق نشدند بیش از دو دستگاه بلدوزر تهیه آماده نمایند. احداث خاکریز با توجه به این توان، مشکل به نظر می‌رسید اما زمانی نگذشت که با آمدن برادر ابوشهاب جانشین فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و با مشاهده این مشکل قبول کرد که تمامی خاکریز مورد نظر را لشکر ۱۴ امام حسین (ع) احداث کند، لذا جهادهای مامور و دستگاه‌های دیگر نیز در اختیار ایشان قرار گرفت و به این شکل مسئولیت احداث خاکریز از لشکر ۲۵ کربلا سلب شد و تنها پاکسازی محدوده‌ای از منطقه به عنوان تأمین دستگاه‌های مهندسی تنها مأموریت لشکر در شب ششم بود.

 

  • مهندسی در شب ششم عملیات

همزمان با تاریکی هوا و آغاز ششمین شب عملیات، فعالیت‌های مهندسی در کلیه محورها از سر گرفته می­شود و در پیشاپیش دستگاه‌های مهندسی، نیروهای پیاده با اجرای آتش سبک و نیمه سنگین برای تأمین دستگاه‌ها حرکت می­کنند و آتش پر حجم توپخانه و ادوات نیز در خطوط مقدم دشمن متمرکز می­گردد. نیروهای دشمن به دلیل وضعیت روحی خاص خود، نه تنها در قبال فعالیت دستگاه‌های مهندسی واکنشی از خود بروز نمی‌دهند، بلکه از ترس ادامه عملیات به محض اجرای آتش‌تهیه، ابتدا تانک­هایشان را به عقب‌تر کشیده و سپس نیروهای پیاده را از تیررس رزمندگان اسلام دور می­کنند. از این رو تا روشنایی صبح گروه­های مهندسی با تحمل خسارت کمی به فعالیت ادامه داده و خاکریزهای مناسبی احداث می­نمایند. علاوه بر این، نیروهای تخریب در جاده ام‌القصر با استفاده از عقب نشینی دشمن در ۴ نقطه اقدام به شکافتن جاده آسفالت می­کنند.» (نداف، ۱۳۸۷، ص ۱۸۲)

کادر گردان محمدباقر (ع) بدون فرماندهی گردان در ساعت ۸ شب جهت توجیه،‌ نزد برادر مرتضی قربانی که در خط مستقر بود آمدند، در این گردان علاوه بر فقدان فرماندهی گردان، دو تن از فرماندهان گروهان‌ها نیز غیبت داشتند، ضمن این که جانشین گردان نیز توجیه نبود و از جهتی دیگر خستگی زیادی در برادران احساس می‌شد. روحیه مناسب برای کار نداشتند و تمایلی به انجام عملیات نشان نمی‌دادند. تا جایی که برادر مرتضی قربانی لاجرم از آنان خواست که تنها از داوطلبین استفاده کنند.پس از توجیه، نیروها حرکت کردند. برای فرماندهی مهم نبود که این گردان با چه استعدادی وارد عمل می‌شود و در انتها نیز مشخص نگردید که توان آنها از جهت کمی چقدر بود.

به هر حال، حوالی ساعت ۲۱ لشکر امام حسین (ع) نیز فعالیت مهندسی خود را شروع نمود.

با شروع کار و فعالیت دستگاه‌های مهندسی، دشمن آتش شدیدی را در منطقه به اجرا درآورد، نورافکن‌های تانک‌ها را روشن و دستگاه‌های مهندسی را مورد هدف قرار می‌داد. نیروی عمل‌کننده لشکر ۲۵ کربلا، به دلیل ضعف روحیه موفق به کاهش فشار دشمن روی دستگاه‌های مهندسی نگردید ولی در مجموع به دلیل آتش دشمن، برادران ابراز می‌داشتند که احتمالاً عراق قصد عقب‌نشینی دارد. لذا فعالیت مهندسی لشکر امام حسین (ع) بدون تأثیرپذیری جدی از آتش دشمن ادامه یافت. سرانجام نیز گردان فوق قبل از روشنایی هوا به عقب بازگشت و لشکر امام حسین (ع) نیز موفق شده بود خاکریز را طبق طرح احداث کند.

 

  • مهندسی در شب هفتم عملیات

چیزی نمانده تا خورشید روشنایی خود را بر صحنه عملیات بگستراند. سرنوشت کار، به ثانیه­ها و فاصله کوتاه چند متری بستگی پیدا کرده است. طبق صلاحدید فرماندهی عملیات، به گروه­های مهندسی دستور احداث خاکریزی تا انتهای دیواره شمال غربی کارخانه نمک ابلاغ می­گردد. رزمندگان اسلام به عنوان کسب حداقل پیروزی بدین مهم همت می­گمارند تا پس از روشنایی صبح با استفاده از این استحکامات و مواضع لازم، به پیشروی و یا دفاع در برابر پاتک­های دشمن بپردازند. از این رو گردان مسلم برای پشتیبانی رزمندگانی که بشدت سرگرم نبرد با قوای زرهی و پیاده دشمن در نزدیکی پل هستند، پا به صحنه عملیات می­گذارد… (نداف، ۱۳۸۷، ص ۱۸۶)

«مأموریت لشکر نجف در شب هفتم در قسمتی که نیروهای این لشکر پدافند میکردند، تنها تکمیل و استحکام خاکریز خط اول بود. لذا مهندسی لشکر با یگانهای مهندسی جهاد با پشتیبانی آتش ادوات و توپخانه این قسمت از خاکریز را تا کنار جاده آسفالت تکمیل و محکم نمودند.

 

  • مهندسی در روز هفتم عملیات

صبح امروز ۲۷/۱۱/۱۳۶۴مشخص شد که لشکر امام حسین(ع) شب گذشته موفق شده خاکریز نیم دایره‌ای را در جلو خاکریز قبلی احداث نماید.

 

  • برنامه ریزی عملیات شب هشتم

قرار شد امشب مثل شب گذشته با احداث یک خاکریز دیگر، جناح بیشتری از دشمن گرفته شود و در مرحله بعد تا جاده شنی پیشروی گردد. با این هدف قرار شد جناح چپ خاک ریز مورد نظر توسط لشکر ۸نجف و لشکر ۲۵کربلا احداث شود و سمت راست را هم لشکر امام حسین (ع) بزند. با حضور برادران عزیزجعفری،‌احمدکاظمی و مرتضی قربانی و مسئولان مهندسی در ساعت ۱۷:۳۰ در خط مقدم و بررسی وضعیت دشمن از نزدیک، قرار شد خاکریزی امشب احداث شود به این صورت که قسمت چپ یعنی لشکر۸ نجف و سمت راست یعنی لشکر ۲۵کربلا با گذاشتن تعدادی نیروی تأمینی انجام دهند. برای این منظور جهاد اصفهان به لشکر ۸نجف و جهاد نجف‌آباد به لشکر ۲۵کربلا مأمور شده و هر یک نسبت به مأموریت خود توجیه شدند.

 

  • مهندسی در شب هشتم عملیات

طبق طرح پیش بینی شده، یک دسته نیرو از گردان قمر بنی هاشم(از لشکر ۸نجف) برای تأمین برادران جهاد مأمور شدند و برادران جهاد سازندگی اصفهان هم که مسئولیت احداث قسمت چپ خاک ریز را تحت امر لشکر نجف به عهده داشتند، از اوایل شب شروع به کار کرده و بدون این که درگیری عمده‌ای پیش آید یا آتش دشمن مزاحم کارشان شود،‌ کار خود را به خوبی انجام دادند.در قسمت مأموریت لشکر ۲۵کربلا (سمت راست) دشمن با تیر اندازی مزاحم کار می‌شد ولی سرانجام خاکریزِ پیش بینی شده،‌ احداث شد.

 

  • برنامه‌ریزی شب نهم عملیات

در نشستی که ظهر امروز ۲۸/۱۱/۱۳۶۴ با حضور برادران عزیز جعفری، احمد کاظمی، مرتضی قربانی، و مهدی کیانی (فرمانده تیپ انصار الحسین) انجام گرفت، با توجه به تدبیری که قرارگاه برای پیشروی تا جاده شنی داشت، مقرر شد که امشب تیپ انصار الحسین با دو گردان وارد عمل شود و چند مقر دشمن که در جلوی خاک ریز خط مقدم وجود داشت را پاکسازی نماید و با پیشروی تا نزدیکی جاده شنی، احداث خاک ریزی که خاکریز کنونی را به صورت هلالی به جاده دوم متصل کند، ممکن سازد. این خاکریز قرار شد که با همت جهاد اصفهان و کمک جهاد نجف‌آباد و به مسئولیت لشکر۸ نجف و لشکر ۲۵کربلا احداث گردد.

… برادر کاظمی مسئولان ادوات و توپخانه را به مأموریتشان یعنی اجرای آتش با حجم زیاد برای پشتیبانی از تیپ انصار الحسین،‌ توجیه کرد و همچنین جهاد اصفهان که مسئولیت احداث خاکریز را به عهده داشت، به مأموریتش توجیه شد.

 

  • مهندسی در شب نهم عملیات

ساعت ۱ بامداد ۳۰/۱۱/۱۳۶۴، در حالی که ۵۰ تن از نیروهای گردان انبیاء از طرف خط لشکر ۲۵کربلا (حدود ۵۰۰ متری سمت راست جاده)، ۶۰۰ متر در عمق (به‌طرف دشمن) رفته و از آنجا به سمت چپ منحرف شده و به‌طرف پشت قرارگاه دشمن (در کنار جاده)‌ به پیش می‌روند، از برادران جهاد خواسته شد که خاکریز را شروع کنند و توجهی به نیروهای پراکنده دشمن نکنند. اما آنها از تیر اندازی شدید دشمن و عدم امکان شروع کار خبر می‌دهند. برادر کاظمی به برادر قربانی می‌گوید:” آن تیمی که قرار شد برادران جهاد را تأمین کند چه شد؟ وقت کم است و اگر خاکریز زده نشود، دردسرداریم.

در ساعت ۱:۴۰ فرمانده لشکر نجف دستور اجرای آتش با تمام توان را به توپخانه و ادوات داد از فرمانده گردان انبیا خواست پاکسازی دشمن را سرعت دهد. از طرف دیگر برادر گلی (مسئول جهاد اصفهان) با اظهار این که دشمن به‌طرف خاکریز می‌آید، در خواست بازگشت می‌کند. در پی آن به گردان انبیاء گفته شد تلاش خود را برای انهدام تیربارهای دشمن متمرکز کند تا احداث خاکریز ممکن شود برادر نصر جواب داد که دشمن در سراسر دشت پراکنده است و در یک محل متمرکز نیست. وی افزود که دشمن خیلی جاها مین گذاشته که بچه‌ها روی مین رفته‌اند.

در ساعت ۲:۳۰ بامداد وضعیت چنین گزارش می‌شود:

پایگاه‌های دشمن در وسط دشت پاکسازی نشده و دشمن از بین دو پایگاه رخنه کرده و به‌طرف بچه‌ها می‌آید. تانک‌ها با چراغ روشن از روی دشت و نیروی پیاده دشمن از روی جاده به‌طرف نیروهای خودی می‌آیند. حدود ۵ دستگاه لودر و بولدوزر جهاد آسیب دیده و بچه های جهاد هم گرفتارند. دشمن کنار کارخانه نمک و جاده را مین گذاری کرده است، نیروهای خودی پراکنده و تعداد زیادی شهید یا مجروح شده‌اند.

رزمندگان نیز چند تانک دشمن را منهدم کرده‌اند.

به دنبال اطلاع دقیق‌تر از وضعیت نیروهای خودی و دشمن و عدم امکان پیشروی و پاک‌سازی دشمن، برای جلوگیری از تلفات بیشتر، تصمیم به عقب نشینی گرفته شد. به هنگام دستور عقب نشینی، تأکید زیادی بر آوردن شهدا و مجروحین شد.

هدف عملیات شب نهم در محور جاده استراتژیک که با دو گردان از تیپ انصار الحسین و یک گروهان از لشکر نجف آغاز شد. آن پاکسازی دشمن و تصرف مقرهای او در وسط دشت و کنار جاده دوم و احداث خاکریزی که خاک ریز قبلی را به جاده دوم متصل نماید، بود، اما بدون نتیجه و با تلفات زیاد مخصوصاً از تیپ انصار الحسین پایان یافت.

تعدادی از دستگاه‌های مهندسی جهاد نیز منهدم شده و تنها چند متر خاکریز زده شد. هر چند به دشمن نیز تلفاتی وارد شد، لیکن قوای عراقی به دلیل استقرار در مقرهایی که دور تا دور آن خاک ریز بود، با تیربارها و تانک ها بر منطقه تسلط داشتند و امکان تحرک را از نیروهای خودی سلب کرده بودند.

 

  • مهندسی در روز نهم عملیات

برنامه ریزی برای تثبیت خط پدافندی۲۹/۱۱/۱۳۶۴

فرمانده قرارگاه نجف ساعت ۱۰ صبح نزد فرماندهان لشکر۸ نجف و ۲۵کربلا آمد و مطرح کرد که خاکریزهای نامناسبی که در دو شب گذشته احداث شده، به صورت مستقیم در آید و در سمت راست جاده خاکریزی تا پایگاه دشمن کشیده شود و با احداث یک دژ محکم، جلوی آن آب انداخته شود و خط در همین جا تثبیت گردد.

فرمانده لشکر۸ نجف می‌گوید:”خط ما را تحویل بگیرید، ما دیگر نیرو نداریم. مسئولیت خاکریز و عملیات دیگر به ما ندهید. برای زدن خاکریز باید یک عملیات انجام گیرد. ما با یک لشکر از نیروی دشمن رو به رو هستیم. من یک پیشنهاد استراتژیک دارم، به جای این که خود را در دشت گرفتار کنیم، ‌در کنار رودخانه از دشمن جناح بگیریم و دشمن را در دشت بزنیم.” برادر عزیز جعفری در پاسخ می‌گوید:” پیشنهاد شما خوب است، منتهی باید اول روی این دشت جلوی دشمن آب انداخت، بعد برویم در طول رودخانه از دشمن جناح بگیریم.” (مقاله شماره ۲۳، ص ۳۴)

سر انجام تصمیم گرفته شد که امشب با اجرای عملیاتی، خاکریز اصلاح و دیواره کارخانه نمک شکافته شود تا جلوی خاکریز آب جاری گردد. لذا طی هماهنگی بین فرماندهان لشکر ۲۵کربلا و لشکر ۸نجف مقرر گردید که لشکر ۲۵کربلا دشمن را در محور جاده پاکسازی کرده و دیواره کارخانه نمک را بشکافد و لشکر۸ نجف نیز خاکریز مورد نظر را احداث کند.

 

  • شب دهم عملیات

«برنامه ریزی و امکانات لازم برای آب انداختن و تثبیت خط در محور جاده­ی استراتژیک آماده شد، ولی از عصر روز نهم (۲۹/۱۱/۱۳۶۴) با بارش شدید باران زمین منطقه باتلاقی شد طوری که امکان فعالیت دستگاه‌های مهندسی برای احداث خاکریز در این شب منتفی گردید.» (دری، ۱۳۸۸، ص ۲۳۵)

 

  • مهندسی در شب یازدهم و دوازدهم عملیات

تثبیت خط مقدم در محور فاو بصره (جاده دوم)

هوای صاف و آفتابی روز دهم عملیات (۳۰/۱۱/۱۳۶۴) موجب تبخیر مقداری از آب باران شب گذشته شد و امکان فعالیت دستگاه‌های مهندسی برای شب فراهم گردید، لذا شب یازدهم عملیات،مهندسی لشکر نجف[ و جهاد اصفهان (میرشفیعیان)] با تعدادی لودر و بولدوزر مأموریت خود یعنی اصلاح خاکریز مقدم که وضعیت نامناسبی داشت را شروع کرد. در حالی که امنیت دستگاه‌های مهندسی را دو دسته از نیروهای گردان انبیا برقرار کردند، خاکریز خط مقدم تکمیل و هموار گردید.رزمندگانی که در این شب مأمور تأمین امنیت نیروها و دستگاه‌های مهندسی بودند، متحمل تلفات زیادی شدند و از دو دسته فوق ۱۵ نفر به عقب برگشتند و بقیه بر اثر آتش دشمن شهید یا اسیر شدند. ۸ تن از شهدایی که در این شب جا مانده بودند، عصر روز بعد (۱/۱۲/۱۳۶۴) به عقب آورده شدند.

برای تأمین خط پدافندی یک گروهان دیگر از گردان انبیا (ص) در ساعت ۵ صبح روز ۱/۱۲/۶۴ به دیگر نیروهایی گردان انبیاء در خط مقدم پیوست.

با تکمیل و هموار شدن خاکریز خط مقدم، آب اندازی جلوی آن میسر شد، لذا در شب دوازدهم عملیات (۱/۱۲/۱۳۶۴) عرض جاده استراتژیک فاو بصره حدود ۳۰ متر جلوتر از خاک ریز با استفاده از مواد منفجره شکافته شد و هر چند که به علت عمق کم آب در دریاچه نمک، سرعت آب کم بود ولی به تدریج آب در جلو خط از غرب به‌طرف شرق جاری شد و به این ترتیب امکان نزدیکی تجهیزات زرهی و نفربرهای دشمن به خط مقدم منتفی گردید و آب بین نیروهای خودی و دشمن در این محور حائل شد.

در روزهای بعد با تأکید فرمانده لشکر۸ نجف و با تلاش نیروهای جهاد سازندگی، پشت خط مقدم و به فاصله کمی از آن، دژ مستحکمی به عنوان خط پدافندی دائمی و دارای سنگرهایی با سقف محکم (توسط الوار، گونی و یا سوله) به سرعت شروع شد و علاوه بر استقرار نیروی پیاده، تانک‌ها و ادوات و موشک‌ها پشت این خاکریز مستقر شدند و خط پدافندی قابل اطمینانی به وجود آمد.»

 

  • ادامه تا روزهای پایانی نبرد

اقدامات رزمندگان مهندسی رزمی یگانهای مختلف سپاه وجهاد دراحداث خاکریز و جاده همگام با صحنه نبرد رزمندگان پیاده در عملیات والفجر هشت در شبها و روزهای بعد ، تا تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۶۵ که پیروزی نهایی رزمندگان ایرانی درمناطق ازاد شده فاو تثبیت شد، به پایان رسید وپس از آن نیازهای منطقه پدافندی با شرایط عادی و معمول تکمیل گردید.

 

  • سخن پایانی
  • بخش مهندسی رزمی دفاع مقدس ، با توجه به اهمیتش ، طی قریب چهاردهه پس از جنگ تحمیلی از سوی یگانهای مهندسی ، از ارتقای خوبی برخوردار شده است ولی دروزارتخانه ها و شهرداریها مورد توجه کافی قرارنگرفته است ؛ تا در صورت پیش امد حوادث مشابه ؛ از امادگی لازم در برابر تهدیدات احتمالی اتی برخوردار بوده و بتوانند ثمر بخش باشند.
  • ضرورت دارد تحقیق ومستندی جامع و همه‌جانبه از تاریخ شفاهی مهندسی رزمی صورت گرفته و منتشرشود.
  • لازم است مهندسان رشته های مختلف تجارب مذکور را بهمراه اطلاعات مهندسی روز،آموزش دیده و برای شرایط اضطراری از امادگی لازم برخوردار گردند.

 

  • منابع و مآخذ
  1. کتب
  • احمدی، اسدالله (۱۳۸۶)، عملیات والفجر ۸ (تلاش برای تثبیت)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ویرایش دوم
  • بدیعی، ربیع (۱۳۶۷)، جغرافیای مفصل ایران، انتشارات اقبال، تهران، جلد نخست، چاپ دوم
  • جباری، مجتبی (۱۳۹۱)، اطلس نبردهای ماندگار: شرح عملیات نیروهای زمینی در ۸ سال دفاع مقدس، شهریور ماه ۱۳۵۹ – مردادماه ۱۳۶۷، موسسه سوره سبز
  • درودیان، محمد (۱۳۷۸)، فاو تا شلمچه، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
  • درودیان، محمد (۱۳۸۹)، فاو تا شلمچه، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران، چاپ هفتم
  • درودیان، محمد (۱۳۹۱)، خرمشهر تا فاو (بررسی نظامی – سیاسی جنگ بعد از آزادی خرمشهر تا فتح فاو و آزادسازی مهران؛ تیر ۱۳۶۱ تا مرداد ۱۳۶۵)، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، چاپ یازدهم
  • دری، حسن (۱۳۸۸)، عملیات والفجر ۸ (مجموعه مقالات)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران، چاپ نخست
  • زنگنه، محمد ناصر (۱۳۷۳) ، طرح های پدافندی فاو ۲- کانالهای انتقال آب شهید پوست فروش و شهید وظیفه دوست، مرکز حفظ و نشر آثار دفاع مقدس وزارت جهاد سازندگی
  • سرداری کرمانی، جمشید (۱۳۸۸)، تدوین تجارب مهندسی جنگ، کارفرما: معاونت دانش و پژوهش سپاه، مجری: دانشگاه امام حسین (ع)، مرکز مطالعات و پژوهش های مهندسی
  • سلمانی لطف آبادی، عیسی، سعید زرینی و محمد جلالی شم آبادی (۱۳۸۵)، جهاد سازندگی خراسان در دفاع مقدس، انتشارات سلمان، جلد ششم، چاپ نخست
  • مختاری، مجید (۱۳۸۶)، گزارش عملیات قرارگاه کربلا در عملیات والفجر ۸ ،ج۱زمینه­سازی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
  • مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ (۱۳۹۰)، نبرد فاو، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
  • مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ (۱۳۹۱)، عملیات والفجر ۸ فتح فاو(طراحی، اجرا، نتایج، بازتاب­ها)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران، چاپ سوم
  • نداف، مجید (۱۳۸۷)، نبرد فاو (گزارشی از عملیات والفجر ۸)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران، چاپ ششم 
  1. مقالات
  • مقاله شماره ۱، مجموعه مقالات ارائه شده در اولین همایش مهندسی‌رزمی، ۱۳۷۶
  • مقاله شماره ۲۳، لشکر ۸ نجف در عملیات والفجر۸- پیشروی در عمق، گروه پژوهش فصلنامه­، نشریه نگین، شماره ۱۶، سال پنجم، بهار ۱۳۸۵
  • مقاله شماره ۲۴، تصرف شهر فاو، داوود رنجبر ، نشریه نگین، شماره ۱۵، سال چهارم، زمستان ۱۳۸۴
  • هاشمی فشارکی ؛ سیدجواد، تحول در مهندسی قرن ، مجله پرسمان  اسفند و فروردین ۱۳۹۲ شماره ۱۳۵
  • هاشمی فشارکی ؛ سیدجواد ، نقش مهندسی در دفاع مقدس ، مقاله ، ایثار پرس ، ۱۳۹۹
  1. جزوات
  • جزوه شماره ۱، عملکرد گروه ۴۲۲ مهندسی ارتش
  • جزوه شماره۴، عملکرد گروه ۴۱۱ مهندسی ارتش
  • جزوه شماره ۱۹، بیلان فعالیت های گردان ۴۴۶ مهندسی  لشکر ۱۶ زرهی ارتش
  1. نشریات
  • نشریه شماره۲۱، نشریه جهاد شماره ۸۵
  • نشریه شماره ۴۸، نشریه نگین، شماره ۴۸، دوره ۱۲، بهار ۱۳۹۳