کفایت و کفاف در مسکن ازمنظر روایات اسلامی
کفایت و کفاف در مسکن ازمنظر روایات اسلامی

در این مقاله اهمیت کفایت مسکن و مساحت واحد مسکونی براساس روایات اسلامی ؛ مسکن درقانون اساسی وسرانه زیر بنای مسکونی تبیین شده است .
*
مهندس عباس یاقوتی – دکتر سید جواد هاشمی فشارکی

  • مسکن در روایات اسلامی

برنامه ریزی سرانه کاربری های راضی شهری به عنوان مبنای برنامه ریزی شهری روستایی نقشی مهمی در ساماندهی فضایی – مکانی شهرها وروستاها ایفا می کند، برنامه ریزی کاربری در بخش سرانه مسکن می بایستی یک از محورهای اصلی آن کفایت و کفاف در مسکن ازمنظر روایات اسلامی باشد .

آنچه را که در آیات و روایات در مورد مسکن و معماری ساختمان آمده است به یک معنا بر دو دسته کلی می توان تقسیم کرد: پاره ای از آن ها به مفاهیم و اصول کلی مسکن مربوط است و پاره دیگر به اجزا یا خصوصیت خاصی از ساختمان باز می گردد.از این رو در این نوشتار به مساله کفایت مسکن  تبیین شده است .

 

  • کفایت

“کفایه” مصدر از فعل کفا است و بدین معناست که استفاده از یک چیز انسان را از دیگر موارد مشابه بی نیاز سازد.([۱])

  • کفاف

“کفاف” اسم است از ماده ” کف” وهنگامی که در مورد رزق و مسکن وامثال آن به کار رود بدین معناست که دقیقاً به اندازه حاجت ونیاز باشد، بی کم و کاست.([۲]) این دو واژه که هر دو در روایت آمده و هر کدام به نوعی بر موضوع مسکن پرتو می افکند.

 

  • مساحت مسکن در حد نیاز

بنابراین مسکن باید درست به اندازه نیاز ساکنین باشد، همان طور که کمبود اتاق و فضا و یا کوچک بودن آشپزخانه و پذیرایی و تنگ بودن راهروها و حیاط برای زندگی اعضای خانواده از حد کفاف کمتر است ، ساختن آشپزخانه وحمام و حیاط بزرگ و اتاقهای متعدد وگسترده که بتوان با کمتر از آن نیز بدون هیچ سختی و زحمتی زندگی کرد بیرون از حد کفاف و مجازنیست.

 

درتوضیحی که برای کفایت ذکر شد نکته ای ظریف وجود دارد:

اگر فضا و امکانات خانه ساکنین را از مسکن و محل دیگری بی نیاز کند و در حالت عادی مجموعه نیازمندیهای معمول آنها را پاسخ گوید ، این چنین مسکنی از نظر اسلام یک منزل خوب و مناسب است. و اصل کلی ” اقتصاد و میانه روی” است.

اما مشاهده میشود که مفهوم کفاف و کفایت هر دو به یک مفهوم اساسی تر باز می گردد که از آن با واژه ” نیاز” و احتیاج یاد کردیم.اگر مفهوم اخیر به درستی تبیین و تحدید نشود هرکس می تواند زیاده خواهی خویش رابا عنوان نیاز مطرح کند و ازآن سو می توان هر ساختمان جاداری را با این عنوان که فراتر از حد نیاز است مردود شمرد.

 

  • عوامل تعیین کننده نیاز

” نیاز زیستی” انسان یک امر ثابت و یکسان نیست بلکه بسته به عوامل مختلف تغییر می کند.

عواملی که این نیاز رابرای هرانسان یا خانواده تعریف و تعیین می بخشد بر چند دسته است:

  • الف- عوامل فردی وخانوادگی :

تعداد ساکنین، نسبت خانوادگی افراد با یکدیگر، شرایط جسمی و ویژگی های روحی و روانی هر کدام در اندازه زیر بنای مطلوب و تعداد اتاق و سرویس های منزل دخالت دارد.

  • ب- عوامل محیطی و جغرافیایی:

شرایط آب وهوایی، موقعیت مکان و ویژگی های اقلیمی نیز کاملاً در طراحی ساختمان و مساحت بنا تاثیر دارد.

  • ج- عوامل فرهنگی و ارزشی :

این عامل که کمتر شناخته شده است از قضا تاثیر جدی درتعیین نیازهای زیستی انسان دارد. در این نوشتار اهمعوامل تبیین شده است. واین موضوع نیاز به تحقیقی مستقل ومبسوط دارد و توجه دقیق بدین امر، بی تردید تحولی ژرف در معماری مسکن در جوامع اسلامی خواهد داشت.

بر طبق روایات اهل بیت علیهم السلام کفاف یکی از صفات مومن و از خواسته های اکید پیامبر(ص) و اولیای دین بوده است.

روایات این بحث را مرحوم کلینی در باب مستقلی با همین عنوان گرد آورده است.([۳])

 

چنانکه بیان شد  در روایات همواره بر کفاف وکفایت،هردو تاکید شده است اما به نظر می رسد که ائمه هدی (ع) ضمن تاکید بر اصل کفاف(برابری بهره مندی ونیازمندی) بر اصل کفایت(بسندگی به کمترین امکانات مورد نیاز)به عنوان یک اهرم نگدارنده و باز دارنده اصرار بیشتری دارند.ازآنجا که نیازهای انسانی غالباً زیر فشار هواهای نفسانی از مسیر اصلی خارج شده و بی رویه گسترش می یابد ونیاز های کاذب وغیر واقعی را بر آدمی تحمیل می کند، ازاین رو توجه به کفایت و قناعت لازم و ضروری شمرده شده است. مراجعه به روایاتی که در باب قناعت آمده است ؛ ابعاد این موضوع را می شکافد.([۴]) از جمله به روایت زیر اشاره می شود:

 

امیر مومنان همواره می فرمود: ای فرزند آدم، اگر از دنیا چیزی می خواهی که تو را کفایت کند کمترین چیزی که در آن است تو را بسنده است و اگر از دنیا چیزی می خواهی که تو را کفایت نکند( یعنی فراتر از حد کفایت باشد) پس همه ی آنچه در دنیاست تو را کفایت نخواهد کرد. کان امیر المومنین یقول یابن آدم ان کنت ترید من الدنیا ما یکفیک فان ایسر ما فیها یکفیک و ان کنت انما ترید ما لا یکفیک فان کل مافیها لا یکفیک([۵])

 

مردی به امام صادق (ع) شکایت کرد که هر چه می خواهد بدان می رسد ولی قانع نمی شود و نفسش او را به فزونتر خواهی می کشاند. سپس عرض کرد : مرا چیزی تعلیم ده که مرا سود راند( و از این بیماری شفا یابم.) امام صادق(ع) فرمود: اگر تو را کفایت کند بی نیازت سازد پس کمتر چیزی که در دنیاست تو را بی نیاز سازد و اگر آنچه تو را کفایت کند بی نیازت نکند پس هر آنچه در دنیاست بی نیازت سازد. شکا رجل الی ابی عبدالله (ع) انه یطلب فیصیب و لا ینقع، وتنازعه نفسه الی ما هو اکثر منه و قال علمنی شیئاً انتفع به فقال ابوعبدالله(ع)ان کان ما یکفیک یغنیک فاذنی ما فیه یغنیک و ان کان ما یکفیک لا یغنیک فکل ما فیها لایغنیک( )

 

اما در برخی روایات به معیارهای کفاف و حد نیاز در وسعت خانه اشاره شده است. به روایت زیر توجه فرمایید:

امام صادق (ع) فرمودند : ” سه چیز موجب آسایش مومن است : خانه ی وسیعی که نواقص و کمبودهای او را بپوشاند و تنگدستی او را از دید مردم مخفی سازد و همسر شایسته که در امور دنیا و آخرت یاور او باشد و دختر یا خواهری که او را فقط به واسطه مرگ یا به ازدواج درآوردن از خانه خارج کند.” قال الصادق علیه السلام : ثلاثه للمومن فیهن راحه : دار واسعه تواری عورته وسوء حاله من الناس و امراه صالحه تعینه امر الدنیا والآخره وابنه او اخت یخرجها من منزله بموت او بتزویج.([۶])

 

در این روایت وسعت منزل را به این قید محدود کرده است که امور پنهان افراد و حال نامناسب آن ها را بپوشاند. بر این اساس خانه نباید آن قدرکوچک باشد که درب ورودی به محل نشیمن و خواب یا درب سرویس بهداشتی منزل باز شود. هم چنین متراژ خانه باید به اندازه ای باشد که بتوان اتاق پذیرایی و راهرویی که درب ورودی را به اتاق پذیرایی متصل می کند از اتاق خواب و نشیمن جدا کرد تا میهمان از وضع داخلی خانه اطلاع پیدا نکند و…..

 

در روایات دیگر مواردی بر شمرده شده است که بدان سبب وسعت خانه می تواند گسترش یابد.

امام علی (ع) زمانی که در بصره برای دیدار یکی از یارانش به نام علاءبن زیاد حارثی، به منزل او رفتند، پس از مشاهده ی وسعت خانه ی او،فرمودند: ” تو که به وسعت خانه ی آخرت محتاج تری ، در دنیا با این خانه ی بزرگ چه می کنی ؟ بله، اگر بخواهی ، می توانی با این خانه ی وسیع به آخرت برسی، در آن از میهمانان پذیرایی کنی، صله ی رحم به جا آوری و حقوقش را به نحو شایسته ادا نمایی. در این صورت به وسیله این خانه، به آخرت رسیده ای.” من کلام له(ع) بالبصره وقد دخل علی العلاء بن زیاد الحارثی یعوده وهو من اصحابه فلما رای سعه داره قال ما کنت تصنع سعه هذه الدار فی الدنیا وانت الیها فی الاخره کنت احوج، بلی ان شئت بلغت بها الاخره تقری فیها الضیف و تصل فیها الرحم و تطلع منها الحقوق مطالعها فاذا انت قد بلغت بها الاخره([۷])

 

طبیعی است که میهمان پذیری، استقبال از بستگان و خویشان و نظایر آن نیاز به محل و امکانات ویژه ای دارد که به مساحت و زیربنای خانه می افزاید. البته توجه داشته باشیم که این امور هنگامی در طراحی ساختمان مکان های مستقلی را اشغال می کند که دائماً و به طور مستمر انجام گیرد وگرنه پذیرایی های معمولی با آنچه در یک ساختمان عادی در نظر گرفته می شود، و بعداً خواهیم گفت، قابل تامین است، تعابیری که در این حدیث به کار رفته است همه با صیغه ی مضارع است.([۸])فعل مضارع چنانکه می دانیم، دلالت بر استمرار و پیوستگی عمل دارد و از این رو روایت اشاره دارد که کسانی که فضا وبنای منزل خود را در راه خیر و امور اجتماعی به کار می برند و جایز است خانه خود را به همان اندازه وسیع تر بگیرند.

 

  • مسکن درقانون اساسی

قانون اساسی جمهوری اسلامی به خوبی به مساله مسکن وتامین نیاز انسان تاکید دارد:

  • در فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی‏ ایران و ذیل فصل «حقوق ملت» اصل ۳۱ نیز با تأكید بر اینكه داشتن‏ مسكن‏ متناسب‏ با نیاز، حق‏ هر فرد و خانواده‏ ایرانی‏ است، دولت‏ موظف شده‏ با رعایت‏ اولویت‏ برای‏ آن‌ها كه‏ نیازمندترند، به‏‌خصوص‏ روستانشینان‏ و كارگران،‏ زمینه‏ اجرای‏ این‏ اصل‏ را فراهم‏ كند.
  • در بند ۱۲ اصل سوم قانون اساسی، دولت‏ جمهوری اسلامی‏ ایران‏ موظف‏ به پی‏ریزی‏ اقتصادی‏ صحیح‏ و عادلانه‏ بر طبق‏ ضوابط اسلامی‏ جهت‏ ایجاد رفاه‏ و رفع فقر و برطرف‏ ساختن‏ هر نوع‏ محرومیت‏ در زمینه‏‌های‏ تغذیه‏، مسكن‏، كار، بهداشت‏ و تعمیم‏ بیمه شده‏ است.
  • همچنین در فصل چهارم قانون اساسی (اقتصاد و امور مالی) یك بار دیگر موضوع مسكن مطرح شده است. در اصل چهل‌ و سوم قانونی اساسی آمده است؛ «برای‏ تأمین‏ استقلال‏ اقتصادی‏ جامعه‏ و ریشه‌كن‏ كردن‏ فقر و محرومیت‏ و برآوردن‏ نیازهای‏ انسان‏ در جریان‏ رشد، با حفظ آزادی‏ او، اقتصاد جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ بر اساس‏ ضوابط زیر استوار می‏‌شود: «تأمین‏ نیازهای‏ اساسی‏: مسكن‏، خوراك‏، پوشاك‏، بهداشت‏، درمان‏، آموزش‏ و پرورش‏ و امكانات‏ لازم‏ برای‏ تشكیل‏ خانواده‏ برای‏ همه‏.»

 

  • سرانه کاربریهای زمین

سرانه های شهری ابزاری است برای سامان دادن به وضع کاربری زمین و هدایت آن در جهت انطباق فضایی میان نیازها و فعالیتهای انسانها در پهنه سکونتگاه. چهار دیدگاه عمده در زمینه نحوه نگرش به ساماندهی کاربری زمین وجود دارد که مبنایی نظری برای شناخت و تحلیل ماهیت و نقش اهداف کاربری زمین و سرانه های آن به دست می دهد . این چهار دیدگاه عبارتست از : ۱ – دیدگاه ساماندهی زمین ۲ – دیدگاه کارآیی شهری ۳ – دیدگاه کیفیت زندگی ۴ – دیدگاه جامعه شناختی و روان شناختی دیدگاه ساماندهی زمین

 

  • سرانه مسکونی

سرانه مسکونی پیشنهادی در کشور ما که از سوی دولت اعلام شده است ۵۰ -۴۰ مترمربع است. سرانه مسکونی موجود در کشور ما ،حدود ۵۰ -۲۰ مترمربع است ؛ که از کفایت لازم برخوردار نمی باشد .

 

  • سرانه زیر بنای مسکونی شهر تهران

به جهت تقریر ذهن ، به عنوان نمونه این بخش عینا از اطلس کلان شهر تهران در سال ۱۳۸۵ ارایه میشود:

شاخص سرانه زیربنای واحدهای مسکونی (متوسط فضای قابل سکونت برای هر نفر) از جمله شاخص های کلیدی در شناخت وضعیت مسکن است. بر خلاف بسیاری از شاخص های مسکن که معمولاً با یکی از ابعاد و عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و یا زیست محیطی در ارتباط هستند، شاخص سرانه زیربنای مسکن با تمامی ابعاد و عوامل مذکور ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد. عوامل اقتصادی جامعه، از اقتصاد کلان تا اقتصاد خرد و توان مالی خانوار، می تواند در تعیین میزان سرانه زیربنا موثر باشند. ویژگی های اجتماعی و فرهنگی جامعه و خانوارها نیز نقش بسزایی در سرانه زیربنای مسکن و نیاز خانوارها دارند. همچنین شرایط و ویژگی ها و نیز امکانات و محدودیت های کالبدی و زیست محیطی نیز در میزان این شاخص و یا در برنامه ریزی آن اثرات تعیین کننده ای دارند.

بنا بر قاعده کلی، این شاخص در ایران و در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر، حتی بسیاری از کشورهای توسعه یافته بالاتر است. تنها دلیل این تفاوت محسوس را می توان در نیازهای اجتماعی و فرهنگی خانوارهای ایرانی جستجو کرد (برای مثال، اختصاص فضاهای قابل توجه برای ميهمان و آشپزخانه).

در مقیاس شهر تهران، سرانه زیربنای مسکونی از توزیع و پراکندگی قابل توجهی برخوردار است. این امر عمدتاً ناشی از سابقه تاریخی رشد، توسعه و گسترش این شهر بوده است. مناطق قدیمی و بافت مرکز شهر تهران از سرانه زیربنای متوسط برخوردار هستند (با حدود سرانه زیربنای ۳۰مترمربع). پس از بافت قدیم و مرکزی شهر، دو گونه کاملاً متفاوت از سرانه زیربنا در شمال و جنوب شهر قابل مشاهده است. بافت های جنوب تهران دارای کمترین سرانه زیربنای مسکونی هستند که دلیل آن نیز سکونت اقشار کم درآمد وخانواهای با توان مالی پایین همراه با بعد خانوار بالاتر است (کمتر از۳۰ مترمربع). در مقابل، مناطق شمال شهر تهران از بالاترین سرانه زیربنا برخوردار هستند تا جائی که در بسیاری از مناطق ۱و۳ و نیز بخش هایی از مناطق۶ و۵ شهرداری تهران، متوسط سرانه زیربنا حدود ۵۰ مترمربع است. در مناطق جدید تهران (مناطق شرق وغرب شهر)، سرانه زیربنای متوسط دیده می شود (۲۰ تا ۳۰ مترمربع).

به طور خلاصه، سرانه زیربنای واحدهای مسکونی تهران از جهت جنوب به شمال و به تبع بهبود در شرایط اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی افزایش می یابد. براساس آمار منتشره، ساختمان های مسکونی نوساز در مناطق تهران مساحتی بین۴۰ تا ۷۰ مترمربع دارند. در سال ۱۳۸۵، متوسط سطح زیربنای مسکونی در واحدهای نوساز در تهران۱۳۰ مترمربع گزارش شده اما این رقم در سال ۱۳۸۷به ۱۲۵ مترمربع کاهش يافته است. در عين حال از نسبت سطح زیربنای مسکونی ۱۰۱ تا ۱۵۰ مترمربع در جنوب شهر کاسته و به سمت شمال شهر بر آن افزوده می شود. سطح زیربنای مسکونی۳۰۰ مترمربع به بالا در منطقه۱ افزایش می یابد که به دلیل وجود منازل ویلایی در منتهی الیه شمال اين منطقه است. همان طور که در نمودار زير نشان داده شده، بیشترین سرانه زیربنا در مناطق شهر تهران با ۴۵ مترمربع متعلق به منطقه ۳ بوده و کمترین آن به ميزان ۱۷ مترمربع نیز مربوط به مناطق ۱۷ و ۱۹ می باشد. ( منبع این بخش اطلس کلان شهر تهران به نشانی :   https://atlas.tehran.ir/Default.aspx?tabid=100   )

 

  • سخن پایانی
  • از نظر اسلام وسعت منزل باید دارای یک توجیه معقول و مشروع باشد و صرف وسعت ساختمان نه تنها موضوعیتی ندارد بلکه در صورت عدم نیاز و عدم بهره برداری صحیح از فضای آن پیامدهای سوئی به دنبال خواهد داشت.
  • ازآنجا که مسکن یکی از موضوعات مهم و تاثیر گذار در سبک زندگی اسلامی بوده و با توجه به اینکه زمان زیادی از عمر انسان در آن وتردد بدان سپری میشود ، لذا لازم است ، کفایت مسکن مورد توجه قرار گیرد .
  • آنچه در سیاست گذاری سرانه والگوی مسکن ، علاوه بر اقتصاد مسکن ، تاثیر میگذارد وسعت خانه می باشد. وضرورت دارد نهادهای مسول در وزارت راه وشهرسازی و سازمان نظام مهندسی ، بابی با همین عنوان در معماری اسلامی گشوده تا هرچه بیشتر این بخش از فرهنگ اسلامی، محیط زندگی افراد را آکنده سازد .
  • مسئولان شهرسازی ، برنامه ریزان ، طراحان شهری و شرکتهای مشاور وطراح مجتمع های مسکونی بایستی به کفایت مساحت خانه و اپارتمان توجه کافی نمایند.
  • پیشنهاد میشود درهنگام ولادت هرفرد ذکور ، بانک مسکن موظف گردد ، یک حساب برای وی باز نماید و خانواده و سپس خود فرد مبالغی را بصورت پلکانی واریز کرده و دولت نیز دو برابر آن را واریز نموده وساخت مسکن همه افراد جامعه را براساس سرانه مناسب و کفایت  ، تضمین نماید.

[۱] کفاه الشی – کفایه : استغنی به من غیر، و فی التنیل العزیز: ” وکفی بالله حسیباً” و” کفی بالله شهیداً” و یقال: کفی مونثه.(ر.ک:المعجم الوسیط)

[۲] الکفافمن الرزق : ما کان مقدار من غیر زیاده و لا نقصان(المجم الوسیط)

[۳] الکافی، ج۲ ، ص۱۴۰ ، باب الکفاف

[۴] الکافی، ج۲ ،ص۱۳۷ ، باب القناعه

[۵] مصدر سابق، حدیث۶

[۶] الخصال، ج۱ ، ص ۱۵۹ ، ح ۲۰۶/ المحاسن، ص ۶۱۱ ، ح ۲۳/ مکارم الاخلاق ، ص۱۲۵ / بحار الانوار، ج۷۳ ، ص ۱۴۸

[۷] بحار الانوار، ج۷۳ ،ص۱۵۵ به نقل از نهج البلاغه ، خطبه ۲۰۷، ابن ابی الحدید در شرح خود ، ج۳ ص ۱۱ نام ربیع بن زیاد الخراش را درست می داند.

[۸] اشارهاست به افعال : تقوی، تصل و تطلع