متراژ و زیربنای منزل مسکونی از منظر روایات اسلامی
متراژ و زیربنای منزل مسکونی از منظر روایات اسلامی

در این مقاله سه دسته از روایات ائمه اطهار(ع) در خصوص متراژ و زیربنای منزل مسکونی تبیین شده است .
مهندس عباس یاقوتی – دکتر سید جواد هاشمی فشارکی

یکی از نخستین مولفه های مهمی که بایستی در معماری مسکن تجلی یابد مسائل شرعی می باشد . و یکی از مهمترین مولفه های معماری، اندازه ی سطح زیربنا یا به طور کلی مساحت مطلوب برای منزل مسکونی است. در این باره احادیث فراوانی از پیامبر اکرم (ص) وامامان معصوم (ع) نقل شده است و اهل سنت نیز روایاتی را از رسول گرامی اسلام نقل کرده اند. همین تعداد روایات نشان از تاکید اولیای دین و نیاز مردم آن روزگار به این موضوع است.

برخلاف آنچه گاه گمان می شود ، مساله ی کمبود زمین و امکانات و در نتیجه روی آوردن مردم به خانه های تنگ و کوچک درهمان روزگاران نیز مطرح بوده است. چنانچه در منابع ذکر شده حضرت علی(ع) هنگام ازدواج با صدیقه طاهره (س) با مشکل مسکن مواجه شدند. و بعبارتی در اوایل زندگی خود اجاره نشین بودند. همچنین بسیاری از اصحاب رسول خدا در شهر مدینه از مسکن بی بهره بودند و به صورت دسته جمعی در یک سکویی درکنار مسجد زندگی می کردند و از این رو آنان را “اهل صفه”خوانده اند.

در روایاتی که در ادامه ارایه شده است ، بعضی از یاران و مسلمانان به رسول اکرم (ص) وامامان (ع) از تنگی خانه و تنگ دستی شکایت می کنند. این گونه موارد نشان می دهد که مسکن دست کم مشکل آن روز شهرهای بزرگ اسلامی نیز بوده است، هرچند امروزه کلان شهرها مشکلات خاص خود را دارند.

از راه حلهایی که در این روایات ارائه شده است به خوبی برمی آید که به مشکلات عملی و محدودیت امکانات نیز توجه کافی مبذول شده است. این نکته را به آن سبب تاکید کردیم که بعضی به بهانه تفاوت شرایط زمانی، احادیث مطرح شده در این باب را نا منطبق با شرایط فعلی تلقی می کنند. چنانکه در پایان اشاره خواهیم کرد، اگرالگویی که در سخنان گهربار اولیای دین در این مورد آمده است جامه ی عمل بپوشد بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

 

  • سه دسته روایات

به هر حال روایاتی که در این خصوص آمده است به سه دسته ی کلی قابل تقسیم است . نخست احادیث هر سه دسته را مورد بررسی قرار می دهیم و در پایان به جمع بندی و استنباط کلی از آن ها خواهیم پرداخت.

 

  • دسته اول : روایاتی که خانه ی تنگ را مورد نکوهش قرار می دهد .

 پاره ای روایات صرفاً تنگی خانه را مذموم دانسته و از سبب آن سخن نرفته است:

از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمودند: ” تیره بختی در سه چیز است : مرکب ، همسر و خانه … و اما تیره بختی خانه به کوچکی و بدی همسایگانش است.” عنه صلی الله علیه و آله : الشوم فی ثلاثه اشیاء فی الدابه و المراه والدار… واما الدار فشومها ضیقها و خبث جیرانها([۱])

رسول خدا (ص) فرمودند: چهار چیز موجب بدبختی است : همسایه بد، همسر بد ، منزل کوچک و مرکب بد. نکته ی مهم و جالب در این روایات استفاده از واژه ی ” ضیق” است. رسول الله صلی الله علیه و آله : اربع من الشقاوه : الجار السوء والمراه السوء و المسکن الضیق و المرکب السوء([۲])

در هیچ یک ازاحادیث این باب سخن از صغیر یا کبیر بودن منزل نیست. این نشان می دهد که از نظر اسلام کوچکی وبزرگی خانه مهم نیست.

” ضیق ” و”توسعه” یا تنگی و گشادگی منزل اهمیت دارد. از این رو مسئله متراژ و مساحت قبل از هر چیز به نحوه بهره برداری و نقشه ساختمان بستگی دارد.چه بسا مساحتی اندک که با یک نقشه مناسب، محیطی باز و راحت را در اختیار می گذارد و از آن سو، گاه در یک متراژ زیاد به دلیلی مناسب نبودن نقشه فضا تنگ و غیر قابل سکونت می شود.

 

در روایات دیگر ، سر این نکوهش را باز گفته اند. از آن جمله است روایات زیر:

امام علی (ع) : ” خانه تنگ، کوری اندک است.” الدار الضیقه العمی الاصغر([۳])

امام باقر (ع) فرمودند: ” از عوامل سختی زندگی، تنگی منزل است.” من شقاء العیش ضیق المنزل([۴])

در روایت اول با تعبیری کوتاه و رسا حکمت یا علت حکم را بیان داشته است . تعبیر ” العمی الصغر” به تاثیر خانه های تنگ اشاره دارد و در مجموع دو گونه تاثیر را می رساند:

 

  • الف. تاثیر روحی و روانی :

به دلیل محدودیت مکانی و عدم فضای لازم برای تحرک و استراحت، خانه های تنگ از نظر روانی انسان را تحت فشار قرار می دهد و شادابی و فرح را از انسان می زداید و انسان همچون شخص کور خود را اسیر محیط تنگ اطراف احساس می کند. به عبارت دیگر، مسکن تنگ ، جهان را در نظر انسان تیره و تار می سازد.

 

  • ب. تاثیرات فیزیکی و رفتاری :

همچنان که یک فرد کور را از تحرک و جنب و جوش لازم بی بهره است، کسی که در محیط کوچک زندگی می کند از قدرت عمل محدودی برخوردار است.

این مطلب تاکیدی است برآنچه قبلا از واژه ” ضیق” استفاده شد.اما در روایت دوم تنگی منزل را باعث سختی زندگی دانسته است که این سختی هم می توانند به جنبه های روحی و روانی باشد و هم به جنبه های فیزیکی و زیستی ساختمان.

در روایت دیگر، دلبستگی به خانه تنگ و عدم تلاش برای توسعه ی خانه را ، در صورت وجود امکانات و نبود موانع، نشانه حماقت و بی خردی دانسته است:

محمد بن خلاد گوید: ابوالحسن – علیه السلام- منزلی خریدند و به یکی از خدمتکاران دستور دادند به آنجا نقل مکان کند و فرمودند: ” خانه تو کوچک است.” ان اباالحسن علیه السلام اشتری داراً و امر مولی له یتحول الیها و قال : ان منزلک ضیق، فقال قد اجزآت هذه الدار لابی فقال ابوالحسن علیه السلام :لان کان ابوک احمق فینبغی ان تکون مثله؟ ([۵])

غلام عرض کرد: ” این خانه برای پدرم کافی بود.”

ابوالحسن علیه السلام فرمودند : ” گیرم پدرت کوته فکر بود تو هم می خواهی مثل او باشی؟”

از امام صادق(ع) روایت شده است که هرگونه صرفه جویی بی مورد و پرهیز از صرف هزینه های لازم در ساختمان را ناپسند و ناسودمند دانسته اند.

امام صادق (ع) فرمودند: ” هر کس ساختمانی بسازد و در ساختنش صرفه جویی کند( وبه کمتر از مقدار نیاز اکتفا نماید)، برایش سودی ندارد.” عن ابن ابی عمیر عمن ذکره عن ابی عبدالله (ع) قال : من بنی فافتصد فی بنائه لم یوجر([۶])

 

  • دسته دوم : روایاتی که به وسعت منزل تشویق می کند:

در احادیث گذشته تنها تنگی خانه نفی شده بود اما در این روایات صریحاً به مسکن وسیع وگشاده ترغیب شده است. این روایات بر مطلبی زاید برآنچه از گذشته فهمیده می شد دلالت دارد، زیرا در اینجا تنگ نبودن خانه کافی نیست بلکه باید وسیع و گشاده باشد.

بشیر گوید : ابوالحسن(ع) فرمودند : ” راحتی زندگانی به وسعت منزل و فراوانی خدمتکاران است.” عن بشیر قال سمعت اباالحسن(ع) فیقول العیش السعه فی المنزل والفضل فی الخدم([۷])

از ابوالحسن علیه السلام از برترین لذات دنیا سوال شد. حضرت فرمودند: برترین لذت های دنیا ، وسعت منزل و فراوانی دوستداران است. سعید عن غیر واحد: ان اباالحسنی عن افضل عیش الدنیا قال سعه المنزل و کثره المحبین([۸])

رسول خدا (ص) فرمودند: ” یکی از اسباب خوشبختی مسلمان، منزل وسیع است.” عن السکونی عن الصادق (ع) : قال رسول الله صلی الله علیه وآله : من سعاده المرء المسلم المسکن الواسه([۹])

از جمله وصایای پیامبر (ص) به علی (ع) این بود : ” علی جان ، آسایش زندگانی در سه چیز است : خانه وسیع و کنیز زیبا روی ومرکب خوش اندام” فیما اوصی به النبی (ص) علیاً(ع) یا علی العیش فی ثلاثه : دار القواره و جاریه حسناء و فرس قباء([۱۰])

امام صادق (ع) فرمودند: ” از اسباب سعادت انسان، وسعت منزل است.” قال الصادق علیه السلام : من سعاده المرء سعه المنزل([۱۱])

از تعداد و فراوانی روایات می توان حدس زد که این نکته از نظر شرع اهمیت بسزایی دارد. تعابیری که در روایت به کار رفته بود نیز حاکی از این اهمیت است.

 

  • دسته ی سوم روایاتی که مسکن را به اندازه کفاف و نیاز می داند .

احادیث خود دلالت های مختلفی دارند که آن ها را به چند گروه می توان تقسیم کرد:

 

الف. گروهی از این روایات اساساً سرمایه گذاری و صرف وقت در ساختمان سازی درغیر موارد ضروری را مذموم و نشانه غضب خداوند نسبت به انسان می شمارد. این روایات راکه پیشتر در ” اصول کلی مسکن سازی” اشاره کردیم در اینجا با تفصیل بیشتری می آوریم:

امام صادق (ع) فرمودند: ” هر کس از راه غیر حلال مالی به دست آورد ، خانه وآب و گل بر او چیره می شوند.” قال الصادق (ع) : من کسب مالاً من غیر حل سلط علیه البناء و الماء والطین.([۱۲])

رسول خدا(ص) فرمودند: ” هرگاه خداوند خاری بنده را بخواهد ، آن شخص ثروتش را در ساختمان سازی مصرف خواهد کرد.” رسول الله صلی الله علیه و آله : اذا اراد الله بعبده هواناً انفق ماله فی البنیان([۱۳])

رسول خدا (ص) فرمودند: ” خداوند عزوجل راسرزمین هایی است که ” عذاب شدگان” نام دارد. هرگاه کسی از راه حرام مالی به دست آورد، خداوند آب و گل را بر او مسلط می کند واو را از بهره مند شدن از آن ثروت محروم می نماید.” عن علی بن ابیطالب(ع) عن رسول الله صلی الله علیه وآله: ان الله عزوجل بقاعاً تسمی: ” المنتقمات” فاذا کسب الرجل المال من حرام سلط الله علیه الماء و الطین ثم لا یمتعه به([۱۴])

احتمالاً تعبیر “سلط علیه البنا والماء والطین” دراین روایات بدین معنا باشد که مال غیر حلال، امنیت روانی و روحی را دچار اختلال می سازد و سبب می شود که هم وغم فرد، همان بنا وآب وگل شود و درنهایت دچار معیشت تنگ و تاریک گردد(ومن اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکاً)درعین حال اشاره به این نکته نیز دارد که مال غیر حلال، بیشتر، صاحبش را به گسترش فضا و عرصه و اعیان سوق می دهد و افرادی که درآمد غیرحلال دارند از یک چنین تمایلی برخوردار می باشند.

 

  • ب. گروه دوم از روایات مساله را به صورت اخص مطرح می کند و ساختن بنایی را که انسان درآن سکونت نگزیند و بدان محتاج نباشد بهطور مطلق نهی می کند.

امام علی(ع) می فرمایند: ” از جمله سختی های دنیا یکی این است که انسان اموالی را می اندوزد که آن ها را به مصرف نمی رساند و خانه ای می سازد که در آن ساکن نمی شود، سپس می میرد و با دست خالی به سوی خداوند سفر می کند بدون اینکه مالی با خود ببرد یا خانه ای با خود منتقل نماید.” قال علی (ع) : ومن العناء ان یجمع مالا یاکل و یبنی ما لا یسکن. ثم یخرج الی الله تعالی لا مالاً حمل و لا بناء نقل([۱۵])

امام علی(ع) فرمودند: ” ای مردم، تقوی پیشه کنید ، زیرا بسیارند کسانی که چیزی را آرزو می کنند که به آن نمی رسند وبنایی می سازند که در آن ساکن نمی شوند وثروتی را جمع می کنند، ولی پس از اندک زمانی آن را رها می کنند.” قال علی علیه السلام : معاشر الناس ، اتقو الله فکم من مومن مالا یبلغه و بان ما لا یسکنه و جامع ما سوف یترکه([۱۶])

در این روایات دو احتمال وجود دارد : با منظور ساختن خانه های متعدد است، بدین معنا که انسان خانه ای زاید بر خانه مورد نیازش بسازد و یا منظور ساختن مقدار بنایی است که انسان به همه فضا و زیر بنای آن احتیاج نداشته باشد. به یاد داشته باشیم که بحث ما درباره همین احتمال اخیر است و گرنه احتمال اول به اصول معماری چندان ارتباط ندارد. از اطلاق روایات می توان استفاده کرد که هر دو احتمال را شامل می شوند واز این رو کاملا قابل استناد در بحث حاضر است. البته روایات بعد نیز این برداشت را نیز تقویت می کند.

 

  • ج. دسته سوم : روایاتی که صریحاً توسعه مسکن را فراتر از حد نیاز و کفایت نهی می کند.

امام(ع) فرمودند : “هربنایی که افزون بر نیاز باشد، روز قیامت مایه آزار صاحبش خواهد بود.” عنه علیه السلام : کل بناء فوق الکفایه یکون وبالاً علی صاحبه یوم القیامه([۱۷])

البته در خصوص روایت اخیر این احتمال وجود دارد که همچون گروه قبل دلالتی عام و کلی داشته باشد ولی به قرینه روایت زیر معلوم می شود که بیشتر اشاره به توسعه خود بناست.

علی (ع) فرمودند: ” دو سختی است که آدم به آن ها توجهی ندارد ، سفر طولانی وساختمان سازی زیاد.” قال علی علیه السلام : عذابان لا یابه الناس لهما: السفر البعید والبناء الکثیر([۱۸])

رسول خدا (ص) فرمودند: ” هرکس خانه ای بزرگتر از نیازش بسازد، روز قیامت مایه آزار او خواهد بود.” رسول الله صلی الله علیه وآله : من بنی بناد اکثر مما یحتاج الیه کان علیه وبالاً یوم القیامه([۱۹])

در چندین روایت توسعه بی رویه و ساختن ساختمانی که فراتراز نیاز انسان باشد به شدت نکوهش شده و بنایی را که برای خودنمایی و تظاهر ساخته شود مستوجب عذاب الیم الهی دانسته است:

رسول خدا (ص) فرمودند: هر کس برای خودنمایی و تظاهر ساختمانی بسازد، روز قیامت آن را تا هفت زمین حمل می کند سپس حلقه ای از آتش برگردن او می افکند که گردنش را شعله ور می سازد، آنگاه او را در آتش می افکند”(راوی می گوید: )از آن حضرت پرسیدم: ” چگونه است که خانه ای ازروی ریا و خود نمایی ساخته می شود؟” پیامبر(ص) فرمودند:” ساختمانی افزون برنیاز یا برای فخرفروشی می سازد.” عن رسول الله صلی الله علیه و آله : من بنی بنیاناً ریاء و سمعه حمله یوم القیامه الی سبع ارضین ثم یطوقه ناراً توقد فیه عنقه، ثم یرمی به فی النار، فقلنا یا رسول الله کیف یبنی ریاء وسمعه؟ قال : یبنی فضلاً علی مایکفیه او یبنی مباهاه([۲۰])

 

  • جمع بندی و نتیجه گیری

از سه دسته احادیثی که نقل شد این نتایج به دست می آید:

  1. اصل اول در اسلام این است که انسان ، در صورت امکان و یا نبود موانع دیگر، در خانه تنگ وضیق زندگی نکند وتلاش کند که خانه خود را فراختر نماید.
  2. منظور از ضیق و تنگی در اینجا تنگ بودن عرصه بر ساکنین و در فشار بودن آن هاست. بزرگی و کوچکی زمین و ساختمان در گام نخست محل بحث نیست بلکه سخن بیشتر در نوع طراحی و معماری ساختمان است که فضا وامکانات بیشتری را در اختیار ساکنین قراردهد. البته متراژ و مساحت ساختمان نیز علی الاصول در این امر دخیل است.
  3. آنچه در روایات به عنوان ” مسکن واسع” ومنزل فراخ ازآن یاد شده در نقطه مقابل مسکن تنگ و سخت است و هرگز به معنای ساختن منزل بزرگ نیست. چنان که در روایات مشاهده کردیم، ساختمانی که بیش از حد نیاز خانواده باشد وعرفا ً آن را فوق نیاز ساکنین بدانند از نظر اسلام مردود و مستوجب رنج دنیا وعذاب دردناک آخرت است. بنابراین وسعت منزل باید به اندازه کفایت ونیاز باشد.

اما این که واقعاً معیار کفاف و کفایت زیربنای منزل مسکونی چیست ، موضوعی است ؛ که طی مقاله دیگری در این خصوص تبیین خواهد شد .

 

[۱] التهذیب ، ج۷ ، ص۳۹۹، ح ۲/ معانی الاخبار ، ص۱۵۲ج ۲

[۲] مکارم الاخلاق ص ۱۲۶

[۳] شرح نهجالبلاغه لابن الحدید ، ج ۲۰ ص ۳۴۱ ،ح ۹۱۱

[۴] المحاسن ، ص ۶۱۱ ، ج ۲۸ /وسایل الشیعه ج ۳ باب ۲ ح۲

[۵] المحاسن ص ۶۱۱ ، ح ۲۷

[۶] بحار الانوار ، ج۷۳ ص ۱۵۰ به نقل از محاسن ، ص ۶۰۸

[۷] وسایل الشیعه ، ج۳ ص۵۵۷

[۸] الکافی، ج۶ ص ۵۲۶ ، ح۵/ المحاسن، ص۶۱۱ ، ح۲۴ وفیه ” افضل” بدل” فضل”/ مکارم الاخلاق ، ص ۱۲۵ و فی “… افضل عیش فی الدنیا…”

[۹] الکافی، ج۶ ، ص ۵۲۶ ، ح ۷ / المحاسن، ص ۶۱۱ ، ح۲۲/ وسایل الشیعه ،ج۳ ، ص۵۵۹

[۱۰] بحار الانوار، ج۷۳ ، ص ۱۴۸ ، به نقل از خصال، ج۱ ، ص ۶۲

[۱۱] المحاسن ، ص۶۱۰ ح ۲۱

[۱۲] الخصال، ج۱، ص ۱۵۹ ح۲۰۵ / المحاسن ، ص ۶۰۸ ، ح۱

[۱۳] مجمع الزوائد، ج۴ ، ۶۹

[۱۴] الفردوس ، ج۱ص۱۸۶ ، ح۷۰۱/ کنزل العمال ۴۱۵۲۰

[۱۵] نهج البلاغه، الخطبه ۱۱۴

[۱۶] نهج البلاغه، حکمت شماره ۳۴۴

[۱۷] مکارم الاخلاق،ص ۱۲۷

[۱۸] شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ، ج۲۰ ص۲۹۶ ، ح ۳۹۲

[۱۹] الجامع الصغیر، ج۲ ص ۵۸۶ ، ح ۸۵۶۷

[۲۰] ثواب الاعمال، ص ۳۳۱،ح۱

  • نویسنده : با شهید