شاخصه های استکبارستیزی ازدیدگاه امام خمینی(ره)
شاخصه های استکبارستیزی ازدیدگاه امام خمینی(ره)

دراین نوشتار مهمترین شاخصه های استکبارستیزی ازدیدگاه امام خمینی(ره) تبیین شده است :
مهدی خان احمدی ودکتر سید جواد هاشمی فشارکی

 

امام خمینی(ره) در طول مبارزه و بالاخص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری نظام اسلامی که نظام استکبار جهانی بطور تمام قد در برابر آن قرار گرفت و آن را بزرگ ترین تهدید قلمداد کرد، به تبیین ابعاد و شاخصه های استکبارستیزی پرداختند که مهم ترین آن عبارت است از:

  • الهی بودن ظلم ستیزی

یکی ازمولفه های مهم مبانی اندیشه ای امام خمینی(ره) مساله مبارزه با استکبار، مساله ماهیت الهی مبارزه و قیام برای خداست. ایشان در ابتدای پیامی که خطاب به همه مسلمانان و علما و روحانیون نوشته اند با اشاره به آیه «قل انّما اعظکم بواحده ان تقوموا للهِ» ( سبإ، آیه ۴۶) آورده اند: «خداى تعالى در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهاى سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظه‏هایى است که خداى عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است…. خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران درآورده‏.»(صحیفه نور، ج‏۱ : ۲۲-۲۱)

این عبارات اولین گامهای امام خمینی(ره) در آغاز حرکت بزرگ استکبارستیزی ایشان است، که مبتنی برآموزه های قرآنی «قیام لله» شکل گرفته است. امام خمینی(ره) بارها در طول مبارزه با یادآوری این نکته که «مبارزه‏اى که الآن بین کفر و اسلام است، این منازعه بین ما و امریکا نیست، بین اسلام است و کفر»( همان ، ج‏۱۱: ۱۰۵) تلاش نمود تا ماهیت اسلامی و الهی استکبارستیزی را به ملت ایران گوشزد کند تا بر اثر غفلت، سطح مبارزه تا کسب منافع مادی و غیرالهی تنزیل نیابد.(سعیدی، ۱۳۹۱: ۴)

  • سازش ناپذیری

ایشان امکان هرگونه تلاش برای نزدیکی و سازش و مصالحه با استکبار را نفی می کند و آن را نافی عزت مسلمین می داند. امام خمینی(ره) مبتنی بر آیات و روایات متعددی که در نفی پذیرش ولایت کفار و مستکبران آمده، آنهایی را که بدنبال مذاکره و کنارآمدن با دشمنان خدا هستند را به عنوان خائن معرفی می کند. ایشان با صراحت در نفی هرگونه سازش با استکبار جهانی فریاد بر می آورد: «کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمى‏دانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!… اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستى‏مان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هر گز امان نامه کفر و شرک را امضا نمى‏کنیم.» (صحیفه نور ، ج‏۲۱: ۹۸)

  • دائمی بودن

اصل اساسی دیگر برای مبارزه با استکبار جهانی در نگاه ژرف و دقیق امام خمینی(ره) “تداوم و همیشگی بودن” مبارزه است. این پیشوای بزرگ الهی مبارزه با کفر و شرک و نفاق را که جبهه متحد نظام استکباری دنیا را به وجود می‌ آورند فصلی و مقطعی و محدود و محصور به عصر و زمان خاصی نمی دانست که در این صورت هیچ تضمین و پشتوانه ای برای تامین صلح جهانی وجود نخواهد داشت و جهان هر لحظه آبستن حوادثی خواهد بود که توسط سران نظام های سیاسی و حکومتی استکبار و مطابق با خواست و اراده و صلاحدید و مطامع و منافع ضدانسانی آنها به وقوع خواهد پیوست. (سعیدی، ۱۳۹۱: ۵)

براساس باور امام جنگ ما با استکبار جهانی «جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمی‏شناسد.»، «جنگ حق و باطلی که تمام شدنی نیست» و «این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد» حضرت امام در تعیین این خط مشی اساسی و زیربنایی با قاطعیت و صراحت و صلابت با نفی نگاههای انحرافی اعلام می‌نماید:

«ملی‌گراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است. ما می‏گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا ا…» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم.» (صحیفه نور، ج‏۲۱ : ۸۸)

این خط مشی اساسی در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) نیز همچون دو اصل و خط مشی قبلی از تعالیم سیاسی قرآن کریم مایه می گیرد. خداوند متعال می‌فرماید: «قاتلوهم حتی لاتکون فتنه»؛ با کفر و شرک و نفاق مقاتله و مبارزه کنید تا فتنه از روی کره زمین برطرف و مرتفع گردد. (بقره،آیه ۱۹۳) حضرت امام با استاد به این آیه شریفه و در شرح آن می‌فرمایند:

«اینهایی که گمان‏ می‏کنند که اسلام نگفته است «جنگ جنگ تا پیروزی»، اگر مقصودشان این است که در قرآن این عبارت نیست، درست می‏گویند، و اگر مقصودشان این است که بالاتر از این با زبان خدا نیست، اشتباه می‏کنند. قرآن می‏فرماید: قاتِلُوهُمْ حَتّی‏ لاتَکُونَ فِتْنَه، همه بشر را دعوت می‏کند به مقاتله برای رفع فتنه؛ یعنی «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم»، این غیر از آنی است که ما می‏گوییم، ما یک جزء کوچکش را گرفته‏ایم، برای این که خوب! ما یک دایره خیلی کوچکی از این دایره عظیم واقع هستیم و می‏گوییم که: «جنگ تا پیروزی». مقصودمان هم پیروزی بر کفر صدامی است یا پیروزی بر، فرض کنید بالاتر از آنها. آنچه قرآن می‏گوید این نیست، او می‏گوید: «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»؛ یعنی، باید کسانی که تبعیت از قرآن می‏کنند، در نظر داشته باشند که باید تا آن جایی که قدرت دارند ادامه به نبردشان بدهند تا این که فتنه از عالم برداشته بشود. این، یک رحمتی است برای عالم و یک رحمتی است برای هر ملتی، در آن محیطی که هست.» (صحیفه نور، ج‏۱۹: ۱۱۳)

  • تهاجمی بودن

یکی دیگر از شاخصه های قابل توجه در گفتمان استکبارستیزی، تهاجمی بودن آن است. بدان معنا که برای مقابله با استکبار جهانی باید طرحریزی کرد و همه راهها و ایده‌ها را مورد بررسی قرار دارد. شیوه مبارزه انفعالی و آرایش دفاعی در برابر استکبار نه تنها مناسب نیست، بلکه اندیشه‌ای که نابودی استکبار را در سر می‌پرواند، حتماً نیازمند اتخاذ استراتژی تهاجمی است. با همین نگاه امام خمینی(ره) از شکل گیری هسته مقاومت در جهان چنین سخن می‌گوید: «بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هسته‏های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد»(همان ، ج‏۲۰: ۳۸۵)

ایشان در جایی دیگر از راه اندازی “بسیج بزرگ سربازان اسلام” چنین سخن می‌گوید: «امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است. و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد. امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشکهای دشمنان باز کرده است و همچون همه عاشقان شهادت، برای درک شهادت روزشماری می‏کند. جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمی‏شناسد. و ما باید در جنگ اعتقادی‏ مان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.» (همان، ج‏۲۱: ۸۷)

امام خمینی(ره) مبتنی بر این نگاه با صراحت اعلام می‌دارد: «ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام می‏کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه‏ نظامهای کفر و شرک آشنا می‏سازد.» (صحیفه نور، ج ۹۲:۲۱)

  • تکلیف گرایی و شکست ناپذیری

شاخصه دیگر در راهبرد استکبارستیزی و مقاومت امام خمینی(ره) امید به پیروزی همیشگی جبهه حق و عدم شکست در میدان مبارزه با استکبار است. مبتنی بر باور امام خمینی(ره)، ما مکلف به انجام وظیفه ایم و نتیجه فرع آن است، لذا با صلابت و مبتنی بر نگاه تکلیف گرایی اعلام می‌دارد:

«تکلیف ما این است که در مقابل ظلمها بایستیم، تکلیف ما این است که با ظلمها مبارزه کنیم، معارضه کنیم، اگر توانستیم آنها را به عقب برانیم که بهتر، و اگر نتوانستیم به تکلیف خودمان عمل کردیم. اینطور نیست که ما خوف این را داشته باشیم که شکست بخوریم. اولًا که شکست نمی‏خوریم؛ خدا با ماست، و ثانیاً بر فرض اینکه شکست صوری بخوریم شکست معنوی نمی‏خوریم، و پیروزی معنوی با اسلام است، با مسلمین است، با ماست‏.»(همان ، ج‏۱۲: ۳۰۶)

  • مبارزه بر دوش مستضعفین و توده‌های ملت

در نگاه امام خمینی(ره) بخش عمده اردوگاه جبهه مبارزه با استکبار جهانی را توده‌های محروم و مستضعف که از رفاه و آزادی برخوردار نبوده‌اند، تشکیل خواهند داد. چرا که رفاه طلبی و مبارزه در این نگاه قابل جمع نبوده و مرفهان بی درد در اردوگاه جبهه حق جای ندارند. امام خمینی(ره) این حقیقت را چنین شرح می دهند:

«ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافته‏اند که مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست؛ و آنها که تصور می‏کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه‏اند. و آنهایی هم که تصور می‏کنند سرمایه داران و مرفهان بی‏درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می‏شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می‏کنند آب در هاون می‏کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله‏ای است که هرگز با هم جمع نمی‏شوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بی‏بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند.» (صحیفه نور، ج‏۲۱: ۸۶)

امام خمینی(ره) که بعد از نصرت الهی به نصرت مومنین و مستضعفین امیدوار است خطاب به سردمداران استکبار جهانی فریاد می زند: «قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه وتنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می‏دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پا برهنه‏های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت‏ را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می‏نمایند سلب خواهد کرد.» (همان، ج‏۲۰: ۳۱۸)

  • مبارزه با تمام قوا

حضرت امام خمینی(ره) به منظور تعیین یکی از اصول و خط مشی های اساسی برای مبارزه با استکبار جهانی اعلام می‌نماید: «ما اگر قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد» (صحیفه نور، ج‏۶: ۴۹۹) این اصل برای مبارزه با قدرتهای استکباری جهان از اصول و مبانی قرآنی و تعالیم مربوط به تقابل با جبهه کفر و شرک و نفاق در هر عصر و زمان سرچشمه می‌گیرد. چنان که خداوند متعال در قرآن کریم جبهه توحید را مخاطب قرار می دهد و این گونه به خیزش و جهاد قهرآمیز با مستکبران زمین فرا می‌خواند: « و اعدوا لهم ماستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو ا… و عدوکم»؛ هر چه در توان دارید بسیج کنید، تا با این [تدارکات‏]، دشمن خدا و دشمن خودتان را  بترسانید.(انفال، آیه۶۰)

در این نگاه دیگر قدرت داشتن و تلاش برای کسب قدرت نه تنها مفهومی مذموم نیست، بلکه حرکتی متعالی است که باید به عنوان یک امر واجب بدان توجه شود و از این منظر است که تلاش برای تشکیل حکومت الهی، وظیفه همه انبیاء و اولیاء الهی قلمداد می‌شود.

امام خمینی(ره) به مسلمانان یادآوری می‌کند: «مسلمانان باید بدانند تا زمانی که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدّم می‏شود؛ و هر روز شیطان بزرگ یا شوروی به بهانه حفظ منافع خود حادثه‏ای را به وجود می‏آورند. راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ هم اکنون اگر امریکا یک کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟ پس راهی جز مبارزه نمانده است، و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاً امریکا را شکست.» (صحیفه نور، ج‏۲۱: ۸۳)

  • مبارزه تا نابودی کامل

امام خمینی(ره) در تعیین استراتژی و خط مشی مبارزه با استکبار اولین اصلی که مورد توجه قرار می دهند این است که تا قدرتهای سیطره جو و مستکبر جهان به اضمحلال و انقراض درنیایند محال است که صلح و آرامش و سلامت و سعادت در کره ارض حاکم گردد و محرومان و به بند کشیده شدگان به حقوق الهی خود نائل آیند و به وراثت زمین برسند. ایشان در بیاناتی اشاره دارند: «سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است و تا این سلطه ‌طلبان بی‌فرهنگ در زمین هستند مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عنایت فرموده است نمی‌رسند.» (همان، ج‏۱۲: ۱۴۴)

ایشان در ماجرای حمله به هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو آمریکایی می‌فرمایند: «مردم آزاده جهان همیشه از ابرقدرتها خصوصاً امریکای جنایتکار صدمه دیده‏اند و تا عزم خود را برای رویارویی با کفر و شرک جهانی و امریکای سلطه‏گر جزم ننمایند، هر روز شاهد جنایتی تازه خواهند بود.» (همان، ج‏۲۱: ۶۸)

مبتنی بر نگاه امام خمینی(ره) حد یقفی برای فزونی خواهی و زیاده خواهی مستکبران عالم وجود ندارد و این زیاده خواهی جز هویت اصلی آنها شده و تا دیگران را به بند و زنجیر و استثمار نکشانند، دست از تجاوزطلبی نخواهند کشید. به همین خاطر است که با صراحت به مسلمانان گوشزد می کند: «نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و کجا ما را تحمل می‌کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند به یقین آنان مرزی جز عدول از همه خوبی‌ها و ارزشهای معنوی و الهی‌مان نمی‌شناسند و به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمی‌دارند مگر این که شما را از دین تان برگردانند.» (صحیفه نور، ج‏۲۱: ۹۰)

در واقع مبتنی بر جهان بینی الهی امام خمینی(ره) در نظام سلسله مراتبی که نظام سلطه ایجاد کرده است، یا باید غلام حلقه بگوش بود و از خود هویتی و باوری مستقل نداشت و همواره در خوف و رجا زندگی کرد، و یا آنکه راه عزت و مقاومت و ایستادگی را برگزید و به مبارزه با استکبار جهانی روی آورد تا با نابودی آن صلح و امنیت و آرامش را به جهان باز گرداند. و امام خمینی(ره) راه دوم را به ملت ایران پیشنهاد داد که مورد انتخاب ایشان قرار گرفت.(سعیدی،۱۳۹۱: ۶)

  • سخن پایانی
  • انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به جهت ماهیت اسلام ناب مجمدی با استکبار ستیزی ممزوج بوده و تا هنگامی که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی از مبانی اسلامی و انقلابی خود دور نشده باشد ؛ راهبرد استکبار ستیزی بدلیل ماهیت وجودی اسلام و نیز فلسفه انقلاب اسلامی ، این مبارزه با استکبار ادامه خواهد یافت .
  • کارگزاران جمهوری اسلامی ، در مواضع دیپلماسی ومذاکرات خود ، ملزم بوده تا در موضع سازش با استکبار قرار نگرفته و بدلیل ماهیت استکباری امریکا وغرب ، از موضع عزت ، حکمت و مصلحت با انان مذاکره نمایند.
  • استکبار ومقاومت ضد استکباری : “جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه‌ی راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه‌زدن بر پنجه‌ی گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلت‌زدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه‌ی خارجی است که با صد زبان به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.” ( بند پنجم توصیه سوم گام دوم انقلاب اسلامی )
  • مذاکره با آمریکاجز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت: “اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمی‌آمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه‌ بر آمریکای جنایت‌کار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیرقابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت‌جویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.” ( بند دوم توصیه ششم گام دوم انقلاب اسلامی )

 

منبع : این نوشتار بخشی از کتاب راهبرد مقاومت دراندیشه امام خمینی (ره) و نگاهی به جنبش حزب الله ، مهدی خان احمدی ودکتر سید جواد هاشمی فشارکی ، انتشارات جهاد دانشگاهی ؛ ۱۴۰۰ می باشد .

Mahdi Khan Ahmadi  & Dr. Seyed Jaavd Hashemi Fesharaki