یکی در حال شلیک آرپی جی و آن یکی در حال تیراندازی و نمی توانستی درک کنی که یکی فرمانده لشکر و دیگری مسئول اطلاعات عملیات لشکر است.
ارتفاعات [۱]۱۴۳ بود و پاتک سنگین دشمن و سه فرمانده ای که هر کدام سلاحی به دست داشتند و در حال شلیک بودند. اکبر زجاجی[۲]، رضا چراغی[۳] و عباس کریمی[۴] را می گویم. حال و هوای عجیبی داشتند و همه هوش و حواسشان به دفع پاتک دشمن بود.
از کل بچه ها فقط همین سه فرمانده و سه بچه بسیجی سالم مانده بودند و طوری عمل می کردند که دشمن گمان کرده بود که با تعداد نیروی بالایی در حال جنگ است.
سریع خودم را به عباس رساندم و گفتم زود برگردید عقب که عباس با نگاه معناداری رو کرد به من و گفت خودت برو عقب و به حاجی برو یک بار ما را جلو فرستادی ما هم عقب بیا نیستیم.
در همان نزدیکی شیاری بود که دشمن قصد ورود از آن را داشت و هلهله ای به راه انداخته بودند. رضا از این رفتارشان عصبانی شد و قناسه یکی از بچه ها را برداشت و عده ای از آنها را راهی جهنم کرد و از طرفی هدایت آتش توپخانه را هم بر عهده گرفته بود و مدام گرای تانک های دشمن را به نیروهای خودی می داد و آنها هم آتش را بر سر آنان خالی می کردند.
به عقب برگشتم و عصر که شد باز به مقر بچه ها برگشتم دیدم عباس و یکی دو تا از بچه ها جنازه ای را روی برانکارد می گذارند و از ارتفاع پایین می آیند. جلوتر که رفتم پیکر غرق به خون رضا را دیدم که سینه اش با ترکش بزرگی شکافته بود. عباس نگاهی به من کرد و گفت: رضا به آرزویش رسید امروز قسمت او بود.[۵]
- این ارتفاعات در منطقه عملیاتی فکه قرار داشت.
- شهید اکبر زجاجی، قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) که در عملیات خیبر و به تاریخ چهاردهم اسفند ماه به هنگام شناسایی نیروهای عراقی به شهادت می رسد.
- شهید رضا چراغی، فرمانده لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) که در ارتفاعات ۱۴۳ به تاریخ بیست و پنجم فروردین سال ۶۲ به درجه رفیع شهادت نایل شد.
- شهید حاج عباس کریمی که بعد از شهادت شهید حاج همت به فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) (این لشکر از رزمندگان استان تهران تشکیل شده بود) به عنوان چهارمین فرمانده انتخاب شد. وی در بیست و سوم اسفند ماه سال ۶۳ و در چهارمین روز از عملیات بدر در شرق رودخانه دجله در اثر اصابت ترکش گلوله توپ به پشت سرش به جمع فرماندهان شهید لشکر پیوست.
- برگرفته از خاطره ای نقل شده از یکی از همرزمان شهدا.