«زخم زیبای زمانه» روایت دفاع مقدسی از گذشته تا امروز/ ژانری که هیچگاه تمام نمی‌شود
«زخم زیبای زمانه» روایت دفاع مقدسی از گذشته تا امروز/ ژانری که هیچگاه تمام نمی‌شود

کارگردان نمایش «زخم زیبای زمانه» گفت: دفاع مقدس فقط آدم‌های درونش نیستند، آدم‌های پشت جبهه، خانواده‌ها، جانبازهای اعصاب و روان نیز هستند که هنوز درگیر مسائل جنگ‌اند، از اینها نمی‌توان به راحتی گذشت.


به گزارش ایثارپرس ، «زخم زیبای زمانه» به کارگردانی نادیا فرجی از سوم شهریور ماه اجرایش را در تماشاخانه مهر حوزه هنری آغاز کرده است. داستان ازاین قرار است که تعدادی نامه از سال‌های آخر جنگ تحمیلی از رزمندگان پیدا می‌شود که باید به دست صاحبانشان برسد.
نویسنده این نمایش علی اصغری و بازیگرانش سروش طاهری، نادیا فرجی، محسن غفاری، شایان تارخ، مریم میثاقی، هنگامه کریمی، فریما خدا مرادی، هادی حق زاده، حدیث صیفوری، المیرا شاه‌بیگی هستند.
نادیا فرجی، کارگردان و تهیه کننده این اثر که نخستین مرتبه‌ای است که نمایش دفاع مقدسی را به صحنه می‌برد، می‌گوید که اگر نویسندگان ما کارهایی در عرصه ارزشی و دفاع مقدسی تولید کنند که به روز باشد و به درد نسل امروز هم بخورد، می‌تواند مخاطب خود را جذب کند.
فرجی، کارشناس بازیگری و کارشناس ارشد تئاتر است. وی در نمایش‌هایی چون «لیلی مجنون»، «تاج محل»، «نبرد»، «عروسی خون»،‌ «دایره گچی قفقازی»، «اشباح و مده‌آ»، «ملودی شهر بارانی»‌ و … بازی کرده و کارگردان نمایش‌هایی چون «احمددربارگاه احمد» و «خواب آرام» نیز بوده است. وی بازیگر مجموعه‌های تلویزیونی «دختران حوا»، «لالایی برای آدم‌ بزرگ‌ها»، فیلم سینمایی محمد رسول الله و سریال «آوای باران» نیز بوده است.
وی درباره نحوه کار نمایشی «زخم زیبای زمانه» و آسیب‌هایی که در عرصه دفاع مقدس برای نمایش‌ها وجود دارد، به گفت‌وگو با فارس نشست.

*خانم فرجی، شما نخستین نمایش دفاع مقدسی‌تان را امسال به صحنه آوردید، چطور شد تصمیم گرفتید وارد این عرصه شوید با توجه به اینکه ریسک کار نمایشی دفاع مقدس این روزها برای جذب مخاطب زیاد است؟
بله این نخستین کار دفاع مقدسی من بود، در ابتدا یک نمایشنامه دیگری از علی‌اصغری می‌خواستم کار کنم، او نویسنده خوبی در عرصه سینما و تئاتر است و در اولین جلسه‌ای که با هم صحبت کردیم درباره متن نمایشنامه صحبت‌های زیادی کردیم. ولی علی اصغری کنار این نمایشنامه یک طرح دیگری به من ارائه کرد که دو تا سه سال برای آن زمان گذاشته ولی کار نشده است. این متن آنقدر به دل من نشست و به لحاظ محتوایی کشش داشت که ناخودآگاه متنی که قرار بود کار کنم را فراموش کردم.
من این طرح را به دلیل شیوه کار کارگاهی‌ام با هنرجویان خیلی مناسب دیدم، در این طرح شخصیت‌ها و خط قصه وجود داشت ولی دیالوگ‌نویسی اتفاق نیافتاده بود بنابراین من هم تصمیم گرفتم با هنرجویان و قدرت و توانایی که از آنها سراغ دارم، در شکل اجرایی کار را آماده کنم. علی اصغری هم پابه پای ما در تمرین متن را آماده کرد و خوشبختانه از این انتخاب امروز خیلی لذت می‌برم و انگیزه‌ام برای اجرای آن دو چندان شده است.

*موضوع و محتوای کار دفاع مقدسی را چطور دیدید، نسل امروز ما خیلی با فضای دفاع مقدس آشنا نیستند این را چطور در نمایش پرداخت کردید؟
موضوع و محتوا درباره آدم‌هایی است که بعد از جنگ هستند، خانواده‌هایی که عزیزانشان را از دست داده‌اند و عده‌ای که بعد از بیست تا سی سال هنوز جنگ برایشان تمام نشده و چشم انتظار هستند. خط قصه ما یک زخم را روایت می‌کند از جنس دلتنگی، انتظار، حسرت، غم و غربت که به دل و روح می‌نشیند.
نمونه آدم‌هایی که کاراکترهایشان در این نمایش هست در سراسر ایران پخش هستند، آدم‌هایی از اقوام لر، شمال، جنوب، ترک و کسانی که همه ما می‌شناسیمشان و خوشبختانه به خوبی توسط علی اصغری شخصیت پردازی کرده است و این آدم‌ها در کوچه و بازار ما هستند. شاید عده‌ای فکر کنند که کار در این عرصه با تکرار و کلیشه روبه رو می‌شود و نسل امروز آنها را پس می‌زنند درحالیکه خیلی از مردم هنوز با این داستان جنگ درگیر هستند.
آدم‌هایی که از نسل گذشته هستند، پدر و مادرهایی که درگیر مستقیم جنگ بودند و دهه شصت و پنجاهی‌ها که هنوز درگیر این ارزش‌ها هستند و این ارزش‌ها با آنها ماندگار شده است. این را نباید فراموش کرد که برای دهه هفتاد و هشتاد نمی‌توان ارزش‌ها را به زور در وجودشان تزریق کرد، چرا که این نسل‌ها آن دوره‌ها را ندیده‌اند. واقعا مخاطب امروز سلیقه خاصی دارد و در انتخاب کار و موضوع باید خیلی دقت کرد.
علی اصغری در این کار آدم‌های امروز را به تصویر کشیده، کسانی که در خیابان و کوچه با آنها مواجه می‌شویم، اتفاقا کسی که بچه‌اش را از دست داده ف کسانی که هنوز زخم‌هایی در زندگی‌شان تازه است. مثلا مادری که با وجود از دست دادن سه بچه در جنگ، زیر بار هیچ کمکی نرفته و خود با دستفروشی و کار دستی زندگی‌اش را می‌گذراند، ولی هنوز چشم انتظار بچه‌ای است که سی سال پیش رفته است.
اما نکته اصلی این است که ما در این کار خیلی مستقیم به ارزش‌ها اشاره نکردیم، مثلا نیامدیم یک کار جنگی با توپ و تانک بسازیم بلکه همین مادر شهید را مثل کسی نشان دادیم که مثلا بچه‌اش بیست سال پیش به خارج رفته و بازگشته ، یا بچه‌اش گم شده است بنابراین زیرپوستی حرف‌هایمان را زدیم که به گذشته و جنگ و هشت سال دفاع مقدس پرداختیم.
مثلا در این نمایش پسر سیزده ساله‌ای داریم که شهید شده و حال در این زمانه خواهرش درگیر ماجرای بد مالی است که اگر نتواند پولی جوری کند زندگی‌اش از بین می‌رود و به واسطه یک نامه از بیست سال پیش و از سوی برادرش باقی مانده مشکلش معجزه وار حل می‌شود.

*انتخاب تکنیک و نوع بازیگری و شیوه اجرایتان به چه صورت بوده است، آیا الگوی خاصی را برای کار در نظر داشتید و براساس چه تئوری تکنیک‌های کارتان را انتخاب کردید؟
من نزدیک به هشت تا نه سال است که در کلاس‌های بازیگری استاد امین تارخ تدریس می‌کنم، خیلی سال پیش در آموزشگاه آقای تارخ طرحی را داده بودم که سالی یک خروجی از بچه‌های خوب کارگاه‌هایمان را برای افزایش انگیزه آنها در نمایش‌ها حضور داشته باشند و معرفی به کار شوند، بهرحال هنرجویان هم باید از جایی شروع کنند و ترس از صحنه و دوربینشان بریزد و اتفاقات را تجربه کنند.
برای بازیگری هر چقدر هم علم تئوری وجود داشته باشد، تا بر صحنه عملی هنرجو قرار نگیرد خیلی تکنیک‌ها را فرا نمی‌گیرد. استاد تارخ با این طرح من موافقت کردند و خلاصه چند هنرجوی خوب انتخاب شدند که به مدت سه ماه به لحاظ آموزشی و تکنیکی و اجرایی با آنها کار شد تا در راستای همین متن با تک تک آنها کار شود ، بنابراین بخشی از بچه‌های من با همین رویکرد کار اولی هستند.
وقتی جلو رفتیم احساس کردم که حضور چند بازیگر پیشکسوت تئاتر و استاد به کار اعتبار و دلگرمی می‌دهد اینطور شد که آقای سروش طاهری را برای نقش خسرو ملکی در نظر گرفتم که او خود از مدرسان با سواد تئاتر و با تجربه هستند و خوشبختانه گزینه مناسبی هم با تجربه و حرفه‌ای بودنشان، بود.
شیوه اجرایی من هم در کار رئال است، در کار قبلی‌ام خواب آرام هم همینطور بوده است. احساس می‌کنم به لحاظ سلیقه شخصی علاقه دارم که شخصیت‌های رئال خلق کنم و در دنیای نمایشی آنها را بازآفرینی کنم ، در انتخاب لباس، طراحی نور، صحنه و شخصیت‌های نمایشی و حتی شیوه بازیگری هم غیر از یکی ـ دو صحنه که فرم کار کردم، همه کاملا رئال بودند.

*خانم فرجی گویا قرار بوده نمایش را درسالن دیگری به صحنه ببرید، چطور شد که به حوزه هنری رسیدید؟
بله ما قرارداد کارمان برای اجرا در سالن مهرگان بود،‌حتی تاریخ کار هم مشخص شده بود متنها چون به شکل کارگاهی کار جمع شد یک سری ایرادات ممیزی هم به متن خورد، قدری طول کشید. بهرحال وقتی می‌خواهیم کار ارزشی تولید کنیم به لحاظ متن هم سخت‌گیر‌ی‌هایی وجود دارد. بنابراین اینطور شد که تا مرکز هنرهای نمایشی ممیزی‌های متن را برساند قدری طول کشید و ما به اجرا در مهرگان نرسیدیم چرا که لازم بود برای آن سالن یک ماه دیگر هم تمدید و تمرین کنیم که این اتفاق نیافتاد.
این طرح هم قبل‌تر از سوی آقای اصغری برای حوزه نوشته شد، ما تصمیم گرفتیم در حوزه اجرا برویم و خوشبختانه با آن هم موافقت شد. در حوزه هم یک سری ایرادات ممیزی گرفته شد و خوشبختانه بعد از بازبینی کار به اجرا رسید. من از همینجا از آقای زارعی تشکر می‌کنم که حامی هنرمندان تئاتر هستند.

*اجرایتان تا کی ادامه دارد؟
ما قراردادمان برای پانزده شب است و طبیعتا تا جمعه همین هفته اجرا خواهیم داشت ، امکان تمدید هم در سالن مهر به دلیل اجرای دیگر وجود ندارد. امیدوارم بتوانم در سالن دیگری و در یک وقت مناسب‌تر حداکثر تا دو ماه آینده این کار را مجدد به صحنه ببرم.

*برنامه دیگری برای آینده گروه هم دارید؟
بله کار آینده گروه نمایش شووا «مردها را باید کشت» خواهد بود که تا آخر سال براساس شرایط سعی می‌کنیم این کار را آماده کنیم و در صورت تأمین تهیه کننده و سرمایه گذار اجرا شود. یک کار دیگر هم در نظر داریم به شکل کارگاهی با نویسندگی آقای علی اصغری آماده کنیم که البته هنوز در حد طرح است و عنوانی ندارد.

*خانم فرجی در ارتباط با آسیب‌هایی که در عرصه نمایش‌های مربوط به دفاع مقدس وجود دارد برایمان بگویید شما تجربه اولتان در این کار بود اما مطمئنا کارهای دیگری نمایشی در این ژانر دیده‌اید؟ به نظرتان چه چیز باعث شده که ما افول عرصه نگارش نمایشنامه را در عرصه دفاع مقدس شاهد باشیم؟
ببینید ابتدا این را بگویم که مطمئنا اینطور نیست یک ژانر برای یک دوره باشد و تمام شود، یک تم و موضوع را می‌توان سال‌های سال ادامه دارد به عنوان مثال سینمای بالیوود از وقتی که ما بچه بودیم موضوع عشق را دنبال می‌کند و تولیداتش در این راستا است و هنوز هم مخاطب دارد، اما علتش این است که پرداخت‌هایشان به روز است و تکراری نمی‌شود، اینها سال‌های سال راجع به عشق حرف می‌زنند بدون اینکه تکرار شود البته نمی‌خواهم این موضوع را با ژانر دفاع مقدس مقایسه کنم فقط یک مثال بود.
چیزی که می‌خواهم بگویم در راستای پرسش شما این است که ما ارزش‌هایمان را باید نشان دهیم، دفاع مقدس اتفاق کمی نیست، اینکه عده‌ای بروند و خاکستر و مفقود الاثر شوند، خانواده‌هایی بسوزند و در قالب عکس در تاریخ شوند، اینها جایشان امروز در خانواده‌ها خالی است و فقط خاطره شده‌اند.
شاید همینطور باشد که انگیزه نویسندگان کمتر شده باشد و اعتقاد عده‌ای این باشد که مخاطب آنها را نمی‌بیند، در صورتی که اگر پرداخت‌ها تغییر کند و به روز باشد، بدون اینکه به جنگ و توپ و تانک اشاره کنیم ، آدم‌های امروز را در قصه‌هایی دنبال کنیم و ته آن این مسائل گذشته را یادآوری کنیم، سال‌های سال می‌توانیم راجع به اینها صحبت کنیم و مردم هم تمایل به دیدن و شنیدن داشته باشند.
دفاع مقدس فقط آدم‌های توی جنگ نبودند، آدم‌های پشت جبهه ، خانواده‌هایشان ، جانبازهای اعصاب و روان هم بودند که امروز در همین زندگی گیر کرده‌اند. من دیالوگی در کار داشتم که از نمایش حذف شد، دختری که پدرش جانباز اعصاب و روان است و می‌گوید: سی سال است که جنگ تمام شده ولی هر روز جنگ در خانه ما ادامه دارد. این پدر دچار موج و حمله عصبی می‌شود و به خودش آسیب می‌زند حتی خانواده نمی‌دانند چطور با او رفتار و چطور زندگی کنند.
نکته دیگر در این رابطه این است که حوزه هنری و دیگر ارگان‌های مرتبط یکی از تعاریف وظایفشان این است که ارزش‌ها را زنده نگه دارند، زمانی حوزه یا هر ارگان دیگری موفق عمل می‌کند که در این اتفاق مخاطب امروز را همراه خود کند. این مخاطب وقتی کاری می‌بیند که امروزی باشد جذب آن می‌شود و ارزش‌ها هم برایش زنده می‌شود. من در این نمایش موسیقی هم داشتم که البته برای شب‌های محرم حذف شد.

*نکته پایانی؟
امیدوارم حوزه هنری و ارگان‌هایی از این دست تا می‌توانند برای کمک به حفظ ارزش‌ها سالن در اختیار هنرمندان قرار دهند و مباحث مربوط به هشت سال دفاع مقدس بهتر و بیشتر از گذشته و به روز مطرح شوند.
یک تشکر ویژه هم از امین تارخ و دیگر هنرمندانی دارم که در انی مدت از ما حمایت معنوی کردند.
دستیار کارگردان سمیرا عالم پناه و محسن غفاری، طراح صحنه حسین احمدی قاجاری، طراح لباس نادیا فرجی، طراح پوستر و بروشور مرتضی برزگرزادگان،‌ موسیقی مبینا چاپی، برنامه ریز ارش بختیاری، منشی صحنه شیوا دارابی،‌ عکاس کوروش برزی، تیزر و تبلیغات رضا بابایی، مدیر اجرا سعید فرخی، مدیر صحنه فریما خدا مرادی، طراح و مجری گریم: الهام عربی.

انتهای پیام/

  • نویسنده : زینب 135
  • منبع خبر : فارس