فرهنگ ایثار و شهادت در كلام مقام معظم رهبری
فرهنگ ایثار و شهادت در كلام مقام معظم رهبری

پایگاه اطلاع رسانی khamenei.ir در مسیر مطالعات اسلامی، اقدام به ارائه جزواتی با عنوان ‘پیشخوان’ نموده تا زمینه مناسب آشنایی و بهره مندی اقشار مختلف به ویژه پژوهشگران را از اندیشه های مقام معظم رهبری در موضوعات مختلف فراهم آورد.

آنچه در پی می آید گزیده ای از پیشخوان شماره ۳۹ با عنوان ‘ فرهنگ ایثار و شهادت در كلام حضرت آیه الله خامنه ای ‘ است كه به مناسبت ایام گرامی داشت هفته دفاع مقدس ، از نظرتان می گذرد:

* تبیین مفهوم شهادت و جایگاه آن در دین

شـما، انتسـاب افتخارآمیـزي بـه شـهادت داریـد. شـهادت، یكـي از مفاهیمي اسـت كه فقـط در ادیان معنـا می دهد. هرچنـد در همـه ي ملتهـا و كشـورها، اگـر كسـي در راه هدفهاي ملي كشـته شـود، به او شـهید مي گوینـد و همه ي كشـورهایي كـه امـروز نـام و آوازه یـي دارنـد و تاریخـي پشـت سـر آنهاسـت، كسـاني را به عنـوان شـهید در میـان خودشـان مي شناسـند و بـه آنهـا افتخـار مي كننـد و یـاد آنهـا را گرامـي مي دارنـد و اینهـا كسـاني هسـتند كـه در برهه یـي از تاریـخ آن كشـور و ملـت، در راه هدفهـاي ملـي یـا حفـظ اسـتقلال ملـي، جنـگ كردند و كشـته شـدند؛ امـا در حقیقـت نـام و معنـاي شـهید، در جایـي صـادق مي باشـد كـه دیـن موجـود اسـت.

شـهید، یعنـي انسـاني كـه در راه آرمانهـاي معنـوي كشـته مي شـود و جـان خـود را – كـه سـرمایه ي اصلـي هـر انســاني اســت – بــراي هــدف و مقصــدي الهــي صــرف مي كنــد و خــداي متعــال هــم در پاســخ بــه ایــن ایثــار و گذشــت بــزرگ حضــور و یــاد و فكــر او را در ملّتــش تــداوم مي بخشــد و آرمــان او زنــده مي مانــد. ایــن، خاصیــتِ كشــته شــدن در راه خداســت. كســاني كــه در راه خــدا كشــته مي شــوند، زنده انــد. جســم آنهــا زنــده نیســت؛ امــا وجـود حقیقـي آنهـا زنـده اسـت.

حقیقـت هـر انسـاني، خواسـته و فكـر و هـدف و راه اوسـت. كسـي كـه بـراي هدفهـاي شـخصي و دنیایـي كشـته مي شـود، آن هـدف هـم بـا او دفـن مي شـود و از بیـن مـي رود. هـر هدفـي كـه قایـم بـه نفـس و شـخص انسـان اسـت، متعلـق بـه اوسـت و بـا رفتـن و مـردن انسـان، آن هـدف هـم مي میـرد و از بیـن مـي رود؛ امـا هدفـي كـه الهــي و قایــم بــه غیــب و خواســت خداســت و انســان در راه آن فــداكاري مي كنــد، بــا مــردن انســان، آن هــدف نمي میـرد. البتـه، همیـن هدفهـاي خدایـي هـم ممكـن اسـت از بیـن برونـد؛ امـا از بیـن رفتـن آن هدفهـا و پایمال شدنشـان در صورتـي اسـت كـه در راه آنهـا مجاهدتـي صـورت نگیـرد.

اگـر كسـي در راه هدفهـاي والا و الهـي، مجاهـدت كـرد و زحمـت كشـید و بعد كشـته شـد، آن هدف زنده مي شـود و وجـود ایـن شـخص هـم همـان هـدف اسـت و شـخصیت و هویـت واقعـي او قایـم بـه آن هـدف مي باشـد. عكس قضیــه ایــن اســت كــه هــدف، قایــم بــه او نیســت، بلكــه او قایــم بــه هــدف اســت؛ لــذا زنــده مي مانــد و از بیــن نمـي رود. بـه همیـن جهـت، انبیـا و منادیـان حـق امـروز زنده انـد؛ زیـرا فضایـل و تكامـل و هدفهایـي كـه در بشـر دنبـال مي كردنـد، بـا رفتـن آنهـا نمـرد و بتدریـج هدفهاشـان در واقعیـت عالـم و جریان تاریـخ تحقق یافـت. اگرچه همـه ي آن اهـداف هنـوز بـرآورده نشـده اسـت؛ امـا امـروز مي بینیـد كـه در دنیـا، نـداي عدالـت و آزادي هسـت و روشـنفكران عالـم هدفهایـي را به عنـوان هدفهـاي عالـي اسـم مي آورنـد كـه ایـن همـان هدفهـاي انبیاسـت؛ گرچه خــود نداننــد كه از كیســت.

* امروز باید راه شهدا را ادامه دهیم

مجلـس بسـیار معطـر و منـوّري اسـت؛ معطّـر بـه عطـر شـهادت، و منـوّر بـه نـور بازمانـدگان شـهداي عزیزمـان اســت؛ كــه پــدران و مــادران و همســران و فرزنــدان شــهدا، از لحــاظ فــداكاري و گذشــت در راه خــدا، تالي تلــو خـود آن شـهیدانند. امیـدوارم كـه ارواح مطهـره ي شـهیدان عزیـز مـا، هـم در دنیـا بـراي مـا راهنمـا و راهبـر و تصحیـح كننـده ي خطاهـا باشـند، و هـم در پیشـگاه پـروردگار عالم در قیامت، شـفیع و واسـطه ي عفـو و مغفرت بـراي مـا باشـند.

* برجستگی منحصر به فرد زمان ما

آن چیــزي كــه در كشــور ایــران واقــع شــد و بلاشــك در همــه ي ادوار تاریــخ ایــن كشــور – تــا آنجــا كــه مــا خوانده ایــم و دیده ایــم – ســابقه یي نــدارد، ایســتادگي و فــداكاري عمومــي و یكپارچــه ي مــردم در راه خــدا بــود كـه در مقابـل تجـاوز و نامردمـي دشـمنان صـورت گرفت. نقطـه ي اوج ایـن حادثه ي اسـتثنایي و بي نظیـر، همان حركـت درخشـاني بـود كـه از سـتارگان آسـمان انسـانیت زمـان مـا – یعنـي همیـن شـهیدان عزیـز مـا – سـر زد. ایـن جوانانـي كـه اینطـور بـا شـور و شـوق، بـدون اینكـه بـه آرزوهـا و شـهوات جوانـي كمتریـن اعتنایـي بكننـد، بـه جبهه هـا رفتنـد و حقیقتـاً بـا عشـق و محبـت الهـي جـان دادنـد، به نظر بنـده ایـن برجسـتگان زمان مـا، از صـدر اسـلام بـه بعـد، در هیچیـك از دوره هـا، از لحـاظ كمیـت و كیفیـت نظیـر ندارنـد. عـده كثیـري از ایـن عزیـزان هـم همیـن حركـت و همیـن شـجاعت را بخـرج دادنـد و به صـورت جانبـاز درآمدنـد؛ عده یـي هـم بــه اســارت افتادنــد و در دوران اســارت هــم از خــود عظمــت نشــان دادنــد؛ عده یــي هــم – كــه بحمــدالله كــم نیسـتند – همچنـان در میـان مـردم هسـتند و بـراي دفـاع از ایـن انقـلاب، ذخیره هـاي الهي محسـوب مي شـوند.

ایـن مجموعـه ي جـوان – چـه آنهایـي كـه شـهید شـدند، چـه آنهایـي كـه جانبـاز شـدند، چـه آنهایـي كه اسـیر شـدند، چـه آنهایـي كـه هنـوز مفقودالاثرنـد و از حـال آنهـا كسـي مطلـع نیسـت – جـزو معجـزات انقـلاب در زمـان ماسـت.

چـه كسـي مي توانسـت ایـن دلهـاي پـاك و مطهـر را اینطـور یكپارچـه متوجـه بـه خـدا بكنـد؟ ایـن معجـزه ي اسـلام انقلابـي و اسـلام پُرتپـش بـود؛ ناشـي از اخلاص آن مرد خـدا، آن بنـده ي صالـح و آن رهبر واقعــي و حقیقــي بــود كــه در خــط رهبــري پیامبــران حركــت مي كــرد؛ راه و نَفــس و عمــل او ایــن حادثــه ي عظیـم را آفریـد.

* فضیلت خانواده هاي مكرّم شهدا

یقینـاً فضیلـت خانواده هـاي مكـرّم شـهدا از لحـاظ عظمـت، بلافاصلـه پشـت سـر فضیلـت شهداسـت. شـما خانواده هــا، ســنگرداران شــهادت و مــرزداران فضیلــت در طــول دوران دفــاع مقــدس بوده ایــد و روحیــه شــما و فرزنــدان شــهدا … توانسته اسـت در طـول دوران دفـاع مقـدس و بعـد از آن، عظمــت نظــام اســلامي و روحیــه والای ملــت بــزرگ ایــران را حفــظ كنــد و روحیــه دشــمنان را تضعیــف نماید.

* پیام شهیدان

پیــام شــهیدان ایــن اســت كــه تســلیم وسوســه غنیمــت نشــوید. پیــام آنهــا بــه مــن و شــما و همــه ی كســاني كــه بــه ایــن خونهــاي بــه ناحــق ریختــه مطهــر احتــرام مي گذارنــد، همیــن اســت. شــما نــگاه نكـن كـه یـك نفـر تخلـف مي كنـد و سـراغ جمـع كـردن غنیمـت رفتـه اسـت. ‘ لا یضركم من ضل اذ اهتدیتم’. شــما چــه كار داري كــه دیگــري گمــراه شــد؟ شــما خــودت را نگهــدار و حفــظ كــن. دســتور اســلام و پیــام خــون شــهید، ایــن اســت.

آن روزي كــه همیــن شــهداي عزیــز مــا در جبهــه بــه شــهادت رســیدند، همــه كــه بــه جبهــه نرفتنــد؛ عـده ّ اي هـم بودنـد كـه مشـغول كاسـبي شـدند، عـده ّ اي هـم مشـغول پـول در آوردن شـدند، عـده اي هـم مشــغول ســوء اســتفاده شــدند، عــده اي هــم مشــغول خیانــت شــدند. ایــن شــهدا، بــدون آن كــه بــه آنهــا اعتنــا كننــد، رفتنــد و نتیجــه ایــن شــد كــه توانســتند نظــام اســلامي را حفــظ كننــد و امــروز هركــدام یــك ســتاره و یــك خورشــیدند.

بنابرایــن، پیــام اول ایــن اســت كــه در قبــال خــداي متعــال، در قبــال بنـدگان، در قبـال اراده الهـي، بایـد انسـان خـود را بشناسـد. ایـن پیـام را بایـد بگیریـم. عزیـزان مـن! بـا ایــن حقایــق نمي شــود شــوخي كــرد. اینهــا از انســان تحر ك و تصمیــم مي طلبــد.

* مسأله بزرگ آزادگان

مسـأله آزادگان، مسـأله بزرگـي اسـت. بـه فیلمهـاي تبلیغاتـي غربیهـا و دیگـران در زمینـه مسـائل نظامـي و مسـائل مربـوط بـه اسارتهای شـان نـگاه نكنیـد. هیـچ ملتـي نتوانسـته اسـت از قشـرهاي مختلـف، مجموعـه اي جــوان و رزمنــده بــه وجــود آورد كــه در ســخت ترین شــرایط اســارت، شــخصیت انقلابــي و ایمانــي و روح رزمندگـي را آنچنـان حفـظ كننـد، كـه آزادگان مـا در دوران اسـارت حفـظ كردنـد؛ در حالـي كـه یقینـاً آنچه ملــت ایــران از حــوادث دوران اســارت ایــن عزیــزان مي دانــد، بخشــي از مجموعــه عظیمــي از حــوادث اســت.

مگــر مي شــود ایــن حادثــه را تشــریح كــرد؟ مگــر رنجهــاي لحظــه لحظــه اســارت را مي شــود در كلمــات گنجانــد، یــا بــا زبــان ادبیــات و هنــر تبییــن كــرد؟ شــنیدن، ماننــد دیــدن و لمــس كــردن نیســت. اینهــا ایسـتادگي و مقاومـت كردنـد. شـاید در آن لحظـه اي كـه آزادگان عزیـز مـا در اردوگاه هایـي با نگهبانـان غالظ و شـداد دشـمن روبـه رو بودنـد و ایسـتادگي مي كردنـد، بعضـي از آنهـا امیـدي هم بـه آزادي خودشـان نداشـتند. شــاید در میــان آنهــا كســاني هــم بودنــد كــه خســته مي شــدند و مي گفتنــد تــا كــي؟ امــا ســنت الهــي ایــن اسـت كـه ‘فـان ّ مـع العسـر یسـرا، انّ مـع العسـر یسـرا’

اگـر سـختیها را تحمـل كردیـد، خـداي متعـال درهـاي فرَج را خواهد گشـود. اگـر مجاهـدت در راه خـدا را بر جسـم و نفـس خودتـان همـوار كردیـد، خـداي متعـال روشـنایي فـرَج را بـه شـما نشـان خواهـد داد و درهـای فرَج را بـه روي شـما بـاز خواهـد كـرد : ‘و مـن یتق الله یجعـل لـه مخرجـا و یرزقـه مـن حیـث لایحتسـب’

خـداي متعـال بـه بركـت مجاهـدت و بـه شـرط ایسـتادگي، بیـرون از دایـره محاسـبه معمولـي عقـول بشـري، درهـا را بـاز و راههـا را همـوار مي كنـد.

* نیاز كشور به نوسازي مادي، معنوي و فرهنگي

البتـه در داخـل كشـور، كارهـاي زیـادي وجـود دارد كـه بایـد انجـام گیـرد. در داخل كشـور، حـركات عظیمي اســت كــه بــه عهــده مســؤولان اســت و بایــد بــا كمــك مــردم كارهــاي بزرگــي را انجــام دهنــد و كشــور را بســازند؛ هــم نوســازي مــادي، هــم نوســازي معنــوي و فرهنگــي، هــم تأمیــن و اســتقرار عدالــت اجتماعــي و هــم از بیــن بــردن فقــر و محرومیــت و بي ســوادي و تبعیــض و جلوگیــري از رشــد خصلتهــاي منفــي در جامعـه.

اینهـا كارهایـي اسـت كـه بایـد انجـام گیـرد. وقتـي كـه ایـن كارهـا شـد، حركـت عظیـم مـردم و آن جوهـر معنـوي انقلاب خواهـد توانسـت كار خـود را بكنـد.

بـه فضـل الهـي، بشـریت شـاهد آن روز خواهـد بود و شـما جوانـان، بـه كمـك خـدا و بـه امیـد او، آن روز را خواهیـد دیـد و بـه دسـت خودتـان ان شـاءالله آن روز را خواهیـد سـاخت.

* پاسداری از خون شهدا

یــك بُعــد دیگــر در بــاب شــهادت هــم ایــن اســت كــه همــه بایــد پاســدار خــون شــهید باشــند و از آن حفاظـت كننـد. حفاظـت از خـون شـهید یعنـي چـه؟ یعنـي ببینـد ایـن جـوان، ایـن خانـواده، ایـن پـدر و مــادر، ایــن همّتهــا و روحیه هــاي عظیــم و شكســت ناپذیر، دنبــال چــه هدفــي رفتنــد؟ آن هــدف را از جـان خودتـان بیشـتر محافظـت كنیـد. شـهداي مـا بـراي خـدا مجاهـدت كردنـد؛ در راه خـدا بـه شـهادت رســیدند؛ بــراي حاكمیــت دیــن خــدا در كشــور – كــه مایــه ســعادت دنیــا و آخــرت اســت – ســختیها را تحمـل كردنـد. پـدران و مـادران هـم همینطـور. ایـن كـه خانـواده شـهدا در مقابـل شـهادت عزیزانشـان بهتریـن و زیباتریـن صبـر را نشـان دادنـد بـه خاطـر خـدا بود ؛ ایـن راه شهداسـت.

  • منبع خبر : پایگاه اطلاع رسانی رهبری